تالش
تالش (به تالشی: تولش / Tolış) نام کلی مناطقی است که وطن اصلی تالشان بوده[1] و شامل سرزمینهایی است که تالشان بیشینه جمعیت را تشکیل میدهند و از لحاظ تاریخی و اجتماعی جزو سرزمین آنان باشد. تالش مشتمل بر منطقهای در ایران (استانهای گیلان و اردبیل) و جمهوری آذربایجان (تالش گشتاسبی) است.[2]
تالش | |
---|---|
منطقه | |
کشور | ایران جمهوری آذربایجان |
شهرستان | آستارا، تالش، رضوانشهر و ماسال (در ایران) آستارا، لریک، لنکران، ماساللی و یاردیملی (در جمهوری آذربایجان) |
جمعیت | |
• کل | حدود ۱/۵ میلیون نفر |
مردمشناسی | |
• زبانها | تالشی، فارسی، ترکی آذربایجانی، گیلکی |
• دینها | اسلام سنی، اسلام شیعه |
همچنین تالش نام قومی ایرانیتبار[3][4][5][6][7][8] است که سکونتگاه اصلی آنها از البرز غربی در جنوب شرقی جمهوری آذربایجان آغاز شده و تا شمال غربی استان گیلان و استان اردبیل در ایران ادامه دارد. منطقه شمالی تالش را ولایت گشتاسفی[9](تالش گشتاسبی) نامیده میشد که امروزه در جمهوری آذربایجان قرار دارد.
منطقه تالش از جنوب به سپیدرود در امامزاده هاشم و در شمال به جلگه ارس-کورا در جنوب جمهوری آذربایجان امتداد دارد زبان تالشی، شاخهای از زبانهای ایرانی شمال غربی میباشد.[10]
جمعیت منطقه تالش حدود ۱/۵ میلیون نفر است. هرچند تعداد کل تالش تبارها بیش از ۲ میلیون نفر میباشد.[11]
تاریخ تالش
پیش از اسلام
قوم تالش باز ماندگان همان مردم باستانی میباشند که در تاریخ، نام آن را کادووس و کادووش مییابیم، تاریخ چند هزار ساله تالش و سیر تحولات اجتماعی وفرهنگی آن مردم در طول تاریخ نشان دهنده آن است که کمترین توجه به آنها شده در نقاط ییلاقی و نیمه ییلاقی آثاری وجود دارد که بیانگر تمدنی ناشناخته است. کهنترین اثر مکتوب که از ایران باستان بدست ما رسیده اوستا کتاب دینی زرتشت، پیامبر ایرانی است. از روی آن نوشتهها با نام اقوامی چون تپور، گل، کادووس، امارد، کاسپی و غیره برخورد میکنیم. برای روشن شدن موضوع، کشفیاتی که از گورستان مردگان مریان و تول تالش بدست آمده، نشانگر تمدن تالش هاست. (مرحوم دکتر مشکور دراین باره نوشته :حدود سه هزار سال پیش از میلاد، مردم ایران به وجود مس آگاهی پیدا کردند و کمی بعد بااختلاط مس و قلع، مفرغ اختراع شد. در همین اوان خنجر ساخته شد که اهالی تالش و لرستان از این وسیله استفاده زیاد میکردند). در دوران باستان به علت جنگاوری و دلیری و میهن پرستی کم نظیر این قوم، آنان راجهت نگهبانی از نقاط سوقالجیشی به مرزها میفرستادند. تحولات درسرزمین کادووسیان هنگامی رو به اوج میگذارد که کادووسیان پس از سالها مبارزه در برابر دولتهای ماد و هخامنش و مهاجمین، سرانجام در حدود سالهای ۳۶۰ پیش از میلاد از اردشیر سوم شکست خورده و استقلال خود را از دست میدهند و به تبع ان گلها و اماردنها استقلال مییابند. این دو قومی بودند که در کنار کادووسیان زندگی میکردند وقتی به قدرت رسیدند کادووسیان را در معرض فشار قرار دادند. نیرومند شدن قوم گل و دیلم و اماردن در سرزمین کادوسیان باعث ناتوانی کادووسیان شد که متعاقب آن به ناچار خودرا در حمایت از دولت هخامنشیان میبینند ولی این حمایت چند صباحی طول نکشید و با حمله اسکندر به ایران و سرنگونی دولت هخامنشیان، ارکان دولت از هم پاشید. سپس با تشکیل دولت سلوکیان باز از قوم کادووس نامی برده نمیشود. گیرشمن در تاریخ ایران مینویسد:داریوش دوم (۴۲۴–۴۰۵ ق. م) در اواخر عمر رهبری نبرد با کادوسی هارا بر عهده گرفت و اندکی بعد هم مُرد و تاج سلطنت را برای پسر ارشدش اردشیر دوم بر جای نهاد. (بین اردشیر دوم ۴۰۵–۳۵۹ ق. م نیز با کادوسیان جنگی درمیگیرد که نتیجه خاصی ندارد) اردشیر سوم(۳۵۹–۳۳۸ ق. م) با قاطعیت هر چه تمام تر، کادوسیها را سرکوب کردو قیام ساتراپها را فرونشاند.
این بی گفتگو است که نشیمن کادوسیان در کوهستان شمال شرقی آذربایجان، در آنجا میبوده که اکنون نشیمن تالشان است. میباید گفت: نه کادوسیان از میان رفتهاند و نه تالشان از جایی دیگر به جای ایشان آمدهاند. این تالشان فرزندان و بازماندگان همان کادوسان میباشند و نام «تالش» دیگر شده از نام «کادوس» میباشد.[12]
آثار به جای مانده در تالش حاکی از آن است که روابط بسیار نزدیکی بین کادووسیان و اشکانیان وجود داشتهاست.
پس از اسلام
در اسناد و منابع پیش از اسلام کلمهٔ تالش دیده نشده است. برخی از پژوهشگران، تالش را با قوم «کادوس» که از آن بارها در منابع یونان و روم باستان یاد شده است، یکی میدانند.[13] [14] در منابع سدههای نخست هجری از این قوم با نام «طیلسان» یاد کردهاند. یاقوت ذیل مادهٔ طیلسان، به نقل از اصمعی میگوید که طیلسان با تالشان یکی است.[15] واژهٔ طیلسان ظاهراً از اواسط سدهٔ ۷ق متروک، و به جای آن کلمهٔ «تالش» تدریجاً وارد منابع تاریخی و جغرافیایی ایران شد.[16]
در زمان خلافت عمر والی کوفه ، مغیرة بن شُعبه ، سردار خود کثیربن شهاب حارثی را که در جنگ قادسیه هم شرکت داشت، به جنگ اهالی بَبَر و طیلسان (تالشی) فرستاد ولی او نتوانست آن سرزمین را بگشاید.[17] در اوایل اسلام در زمان خلافت عثمان سرزمین تالشان (طیلسان) همزمان با دیار دیلم و بَبَر، یکبار به وسیلهٔ براء بن عازب و بار دیگر بهوسیلهٔ ولید بن عُقبة بن اَبی مُعَیط فتح شد.[18][19][20][21]
سرزمین بَبَر در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی ، میان گیلان و تالش از یک سو و تالش و دیلم از سوی دیگر قرار داشت و نیز آن را نزدیک دیلم، گیلان، تالش و مغان آورده اند. سرزمین بَبَر محدوده ی خلخال و منطقه مرزی تالش و گیلان را شامل می شود.[22] [23]
با برچیده شدن دولت اشکانی و پارتیان به دوره ساسانیان میرسیم دراین دوره تمام اقوام گل، اماردان، دیلم، کادووس دریک نام خلاصه شدند بنام دیلمیان و تمام اقوام دیگر را تحت شعاع خود قرار داد. در۳۷هجری آیین مقدس اسلام دراین سرزمین تسلط پیدا کرد (تاریخ طبری جلد ۵ ص ۴۵)
سرانجام اداره ولایات را بین اشخاص مورد اعتماد تقسیم کردند و سلسله علویان به وجود آمد و دستههای ناراضی به صورت قطب جدید، پایگاه سامانیان را به وجود آوردند. دیری نپایید که داعی کبیر با کمک توده مردم وفادار به سلاله علویان در سده ۱۴ هجری شورش نمود و دوباره دولت علویان روی کار آمد و پس از ۳۰سال دولت سالاریان در این سرزمین رشته فرمانروایی رابه دست گرفتند و پس از آن آل زیار، آل بویه، غزنویان بودند.
بنابراین پراکندگیهایی که به صورت گروهی و طایفه ایی این اقوام در ایران و خارج از مرزها وجود داشته ناشی از علل سیاسی بوده. این قوم دائماً با زور مندان محلی درگیر بوده و حاکمان محلی به اجبار افرادی از این قوم را به دیار دیگر تبعید میکردند واین روش تا آغاز تاریخ اسلامی دوام داشته. بیشتر نقل وانتقالات قوم کادووس به گوشه و کنار ایران، مربوط به عهد باستان، دوران صفویه و افشاریه است. کسروی دراین باره مطالبی رابیان داشته:نام قادسیه به زبان ایرانیان، گاودوشان یا کادووسیان بوده و اکنون قادسیه نامیده شده. گاودوشان مردمی جسور و جنگجو بودند که از کوهستانها آنان را به سرحد مرزهای عربستان و ایران کوچانیدند.
صفویه
حمدالله مستوفی در نیمهٔ نخست سدهٔ ۸ ه.ق دربارهٔ مردم تالش مینویسد: «مردم آنجا جنگی و مردانه باشند… و از مذاهب فراغتی دارند، اما به قوم شیعه و بواطنه نزدیکترند». بدینسبب، از آغاز برآمدن شیوخ صفویه، مردم تالش نقش مهمی در به قدرت رسیدن آنان ایفا نمودند.[24]شیخ صفی، سرسلسلهٔ این طایفه از جانب امرای تالش حمایت میشد و در حلقهٔ مریدان او شمار بسیاری از مردم تالش حضور داشتند. شیخ صدرالدین موسی فرزند و جانشین شیخ صفی که از ملک اشرف چوپانی بیمناک بود، نزد هواخواهان تالش خود پناه جست. در ۸۰۶ ه.ق/۱۴۰۳م تیمور پس از ملاقات با خواجه علی در اردبیل بسیاری از مزارع و روستاهای منطقهٔ تالش، از آن میان، آستارا و کرگانرود (هشتپر امروزی) را در تیول خاندان او قرار داد. یکی از پسران خواجه علی به نام عبدالرحمان با خانوادهٔ خود در منطقهٔ تالشنشین گسکر اقامت دائمی گزید و در همانجا نیز درگذشت.[24] در نخستین لشکرکشی شیخ حیدر به داغستان، بخش مهمی از سپاه او را تالشان تشکیل میدادند. در منابع از آنان با عنوان «آبی جامه» یاد شدهاست.[24] پس از کشته شدن شیخ حیدر، پسرش اسماعیل که نوجوانی بیش نبود، جانشین او شد. در این زمان اسماعیل که در اردبیل بهسر میبرد، از بیم جان در خفا رهسپار گیلان شد. در این سفر دده بیگِ تالش از همراهان او بود و مردم تالش در سراسر مسیر اردبیل به لاهیجان، از او به گرمی استقبال و پذیرایی کردند.[24] یکی از علل گرایش مردم تالش به شاه اسماعیل و صفویان، ضدیت آنان با شروانشاهان بود. تالشها با آگاهی از دشمنی میان صفویان و شروانشاهان، رهایی خود را از استیلای آنان در قدرت گرفتن صفویان میدیدند.[24] همراهی و پشتیبانی تالشها از حکومت صفویه موجب جلب اعتماد شاهان صفوی به آنان شده بود؛ این اعتماد به حدی بود که پس از سرکوب شورش غریبشاه در گیلان، همهٔ مردم گیلکنشین مناطق گیلان خلع سلاح شدند و از حمل هرگونه جنگافزار منع گردیدند و فقط اجازه داشتند برای کارهای کشاورزی از داس استفاده کنند؛ اما تالشان مجاز به حمل هر نوع جنگافزاری بودند.[24]
خانات تالش
خانات تالش که با نام خانات لنکران نیز شناخته میشود، خاننشینی در منطقه کنونی جنوب شرقی جمهوری آذربایجان و نواحی شمالی استان گیلان در ایران امروزی بود که از دوران امپراتوری صفوی تا ۱۸۲۸ بر تالش حکم میراند که قسمت بزرگی از آن در نتیجه جنگهای ایران و روسیه برپایه پیمان ترکمنچای از ایران جدا شد. اولین خان این منطقه میرجمال الدین خان از یاران نادرشاه و آخرین آنها میرحسن خان بود.
پایتخت این خاننشین، شهر لنکران و مردم این خانات را تالشها و آذربایجانیها تشکیل میدادند.[25]
عهدنامه گلستان
تالش یکپارچه تا سال (۱۸۱۳) بخشی از ایران بود و در آن سال برپایه عهدنامه گلستان شمال تالش از خاک ایران جدا گشت. در سال ۱۲۲۸ق. آستارا به موجب عهدنامه گلستان که میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید و با تعیین رودخانه آستاراچای به عنوان خط مرزی، مناطق وسیع شمالی این رودخانه به دولت روسیه و جنوب تالش از رودخانه آستاراچای در اختیار ایران قرار گرفت.
جمهوری خودگردان تالش-مغان
جمهوری خودگردان تالش-مغان یک جمهوری خودگردان با عمر کوتاه به ریاست جمهوری علیاکرم همتزاده بود که از ژوئن تا اوت ۱۹۹۳ (به مدت دو ماه) اداره تالش گشتاسبی را برعهده داشت.[26] این جمهوری خود خوانده در جنوب خاوری منطقه خاک جمهوری آذربایجان قرار داشت و از رایونهای آستارا، لریک، لنکران، ماساللی، یاردیملی، جلیلآباد و بیلهسوار تشکیل شده بود. از نظر جغرافیایی، جمهوری خودگردان تالش-مغان همه مناطق پایین رود ارس در جمهوری آذربایجان را شامل میشد.
زبان
زبان تالشی نام یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی است و همچنین به فردی که گویشور آن زبان باشد میگویند. زبان تالشی از خانواده زبانهای کناره دریای کاسپین و به زبان تاتی بسیار نزدیک میباشد. تالشی همچنین همریشه با دیگر زبانهای کرانهٔ کاسپین همچون گیلکی و مازندرانی است ولی با آنها تفاوتی آشکار دارد. تاتها و تالشیها و مازندرانیها به زبانهایی سخن میگویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد.[27] زبان تالشی مشابهت با زبانهای اوستایی و کردی دارد.[28][29][30] همچنین این زبان به زبان آذری باستان نزدیک است.[31]
در بخش باختری استان گیلان و بخشی از شهرستان نمین در استان اردبیل، ایران و استان لنکران-آستارا در جنوب جمهوری آذربایجان سخن گفته میشود.
میلر معتقد است که با دلایل روشن میتوان گفت که تاتی و تالشی ادامه زبانی است که دست کم در آغاز دوره فارسی میانه بدان سخن میگفتهاند، این شواهد و نشانهها همان اندازه که وجه اشتراک این گویشها را با زبان پهلوی پارتی نشان میدهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آنها با مادی و اوستایی نیز هست. زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبانهای دیرین مانند مادی و اوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی باآن زبانها. به عقیده خوچکو این زبان پر از حروف با صدا و آوائی است و به سبب آهنگی که در آن دیده میشود میتوان آن را شبیه لهجه ایتالیایی دانست.[32]
مناطق تالشی نشین
تالش شامل مناطق زیر است:
تالش جنوبی
تالشان بیش تر در شمال غرب ایران به صورت بومی ساکن اند و زبان آنان تالشی است. آنان در دو استان اردبیل و گیلان زندگی میکنند و جمعیتشان در ایران بیش از ششصد هزار تن میباشد.[33]
تالش شمالی
جمعیت مردم تالش در جمهوری آذربایجان بیش از یک میلیون پانصد هزار نفر،[34] برآورد میشود که بیش تر به صورت مهاجر در باکو زندگانی میگذرانند.[35]
- شهرستان لنکران مرکز تالش شمالی
- شهرستان آستارا
- شهرستان ماسالی
- شهرستان لریک
- شهرستان یاردیملی
- شهرستان جلیلآباد
- شهرستان نفت چاله
- شهرستان بیله سوار
- بخشهایی از شهرستان ایمیشلی
- بخشهایی از شهرستانصابرآباد
- بخشهایی از شهرستانسالیان
- بخشهایی از شهرستانسومقاییت
- تعداد زیادی از تالشها نیز در شهر باکو زندگی میکنند
شخصیتها
- میر جمالالدین خان مؤسس خانات تالش، میرجمالالدین در جنگ داغستان (۱۱۵۳–۱۱۵۴) همراه نادرشاه بود.
- سپهبد میر مصطفی خان تالشی (۱۷۴۷–۱۸۱۴ لنکران)، حاکم، دیپلمات و از رهبران نظامی سده نوزدهم میلادی ایران
- نصرتالله خان عمیدالسلطنه معروف به سردار امجد تالشی حاکم کرگانرود (هشتپر) در زمان ناصرالدن شاه
- محمد باقر خان گشت رودخانی فومنی (۱۲۵۵ ه.ق فومن) حاکم فومن
- امیر ساروخان مهرانی معروف به ساروخان تالش حاکم موروثی ولایت آستارا، دیپلمات و از فرماندهان نظامی دوران سلطنت شاه عباس بزرگ
- ملا عبد العزیز شریعتمدار کرگانرودی متولد کرگانرود طوالش، سیاستمدار، مشروطه خواه به دستور سفارت روسیه در رشت اعدام شد
- سید فضلالله متولد جوکندان، بزرگ خاندان میرمسعودی از نوادگان شیخ صفی الدین، آزادیخواه و مشروطه خواه
- سید اشرف کرگانرودی (مرگ ۱۳۲۵) سیاستمدار، انقلابی مشروطه خواه
- علیاکرم همتزاده یا علیاکرم همتاف (متولد ۱۹۴۸ لریک) نظامی، سیاستمدار و فعال حقوق بشر، تنها رئیسجمهور جمهوری خودگردان تالش-مغان
- هلال محمدف (۱۹۵۹، آستارا جمهوری آذربایجان) روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، نخستوزیری جمهوری خودگردان تالش-مغان
- هلاکو رامبد(۱۲۹۸ تهران – ۱۳۸۶ نانسی فرانسه) نماینده شش دوره مردم طوالش در مجلس شورای ملی، وزیر مشاور و معاون سیاسی پارلمانی دولت آموزگار
- الله شکور پاشازاده (زاده ۲۶ اوت ۱۹۴۹ لنکران) شیخالاسلام و ریاست اداره مسلمانان قفقاز از سال ۱۹۸۰ میلادی تاکنون
- سید یونس عرفانی (زاده ۱۳۱۳ تالش) عضو مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران، رئیس کمیته منطقه ۸ انقلاب اسلامی، نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی
- احمد پروایی ریک (متولد ۱۳۶۱ هشتپر) نمایندهٔ منتخب استان گیلان در مجلس خبرگان رهبری
- سعید جعفرزاده معروف به پرواز همای (۱۳۵۸ در احمد سرگوراب شفت) آهنگساز، شاعر، خواننده
- روحانگیز میرزایی خواننده ترانههای گیل و تالش
- بال اوغلان اشرف اف خواننده ترانههای تالشی و آذری
- اسماعیل شعبانف (۱۹۶۵ در لنکران) محقق علوم سیاسی و فعال اجتماعی، رئیس جامعه تالشهای روسیه
جغرافیای طبیعی تالش
کوههای تالش
زنجیرهای از کوهها است که در شمال غربی ایران و جنوب شرقی جمهوری آذربایجان قرار گرفتهاست. این کوهها بخش شمال غربی رشتهکوه البرز را تشکیل میدهند و از زمینهای پست لنکران به سوی جنوب شرقی امتداد یافته و تا دشتهای سفیدرود در ایران ادامه مییابند. کوههای طالش در شرق آذربایجان با جهتی شمالی جنوبی در حاشیه دریای خزر تا دره سفیدرود در گیلان ممتد میباشد. دامنههای غربی کوههای طالش دارای شیب ملایم و چهره عریان و بسیار کم درخت و دامنههای شرقی آن دارای شیب تند به سوی دریای خزر میباشد. «آق داغ» بلندترین قله آن به ارتفاع ۳۲۰۰ متر در خلخال قرار دارد.[37]
کوهستان باغرو چند قله بلندتر از ۳ هزار متر دارد و بیشینه بارندگی در این کوهستان میان ۱٬۶۰۰ میلیمتر تا ۱٬۸۰۰ است که بالاترین میزان بارندگی در ایران و در جمهوری آذربایجان است.
جنگلها
جنگلهای تالش عمدتاً در کوههای تالش و نیز در بخشهایی از جلگه لنکران گسترده شدهاست. این جنگلها که تا ارتفاع ۲۲۰۰ متری از سطح دریا گسترده شدهاند حدود ۱۵۰ هزار هکتار مساحت را دربر میگیرد. در این گستره، جنگلهای جنبمداری تیپ هیرکان وجود دارد، به استثنای دیابار، در تالش در مساحت ۳۶۹۰۰ هکتاری، ۱۱۶۷ نوع رستنی شمارش شدهاست. از نظر تنوع گونهها، تالش در میان ۱۸ایالت پوشش گیاهی قفقاز، مقام اول را داراست. از ۱۵۰ نوع درختان و بوتههای جنگلی ۳۶ گونه آن بومیاند. در جنگلهای هیرکان تالش آکاسیا، گلابی هیرکان و آکاسیای ابریشمی موجود است در جنگلهای تالش پراکندگی انواع درختان ویژه از جمله درخت آهن، بلوط شاه بلوطی برگ، آکاسیای ابریشمی، لهله خزر، شمشاد هیرکانی، گردو، انجیر هیرکانی، را میتوان مشاهده کرد. از درختان بوتهای میتوان از آلوچه، ازگیل، زالزالک، ارجنگ، انار، شمشاد کولخیسی، کولهخاس، دانایا، نام برد که از نمونههای ارزشمند جنگلی بوده و اشکوب پایینی جنگل را پوشاندهاند.
در نواحی دشتی توسکا، یالانقوز، بلوطهای شاهبلوطی برگ، درخت آهن در عین حالی که سودبخش است، به این نوع درخت در نوار جنگلی بالاکوهی کمتر برخورد میشود. در نوار جنگلی بالاکوهی شاه بلوط شرقی، افرا و ممرز درختان غالب را تشکیل میدهند.
سواحل
سرزمین تالش با بیش از دویست کیلومتر ساحل دریای کاسپین یکی از مناطق سواحلی شمال ایران و جنوب جمهوری آذربایجان است که در این سواحل مناطق متعددی برای شنا، پرههای صید ماهی و پارکهای جنگلی ساحلی مثل گیسوم و قروق قرار دارد.
رودخانهها
مساحت توزیع حوضه آبریز دریای خزر در مناطق مختلف تالش بیش از ۱۲۵۰۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۹۴ میباشد که رودخانه کورا در تالش گشتاسبی بیشترین آبریز دریای خزر را داست.[38]
پارکها و مناطق حفاظت شده
پارک ملی هیرکان از پارکهای ملی جمهوری آذربایجان هست که در منتهیالیه جنوب شرقی این کشور در محدوده کوههای تالش -که بخشی از جغرافیای تالش است[39] است-، شهرستانهای لنکران و آستارا قرار گرفتهاست، این مجموعه از نقاط دست نخورده و بکر طبیعت آذربایجان میباشد، که در ۹ام فوریه سال ۲۰۰۴ میلادی توسط ریاست جمهوری این کشور گشایش یافت. پارک ملی هیرکان برای ثبت در میراث جهانی یونسکو در بخش میراث فرهنگی و طبیعی معرفی شدهاست.[40]
- منطقه حفاظت شده لیسار، جوکندان تالش
- منطقه حفاظت شده استیل آستارا
- منطقه حفاظت شده لوندویل آستارا
- منطقه حفاظت شده آلالان اسالم
- منطقه حفاظت شده ناو اسالم
- پارک جنگلی دکتر رستگاری گیسوم
نگارخانه
- آبشار لاتون لوندویل
- جنگلهای گیسوم
- پرچم مردم تالش
جستارهای وابسته
منابع
- http://www.iranicaonline.org/articles/tales-district
- "Jamie Stokes,"Encyclopedia of the Peoples of Africa and the Middle East, Volume 1",Infobase Publishing, 2009. pp 682: "The Talysh are an Iranian people, most of whom now live in the Republic of Azerbaijan, on the southwestern shore of the Caspian Sea, "
- M. Wesley Shoemaker, "Russia and the Commonwealth of Independent States 2008", Stryker-Post Publications, 2008. pp 141: "Here the Talysh, an Iranian people, live in their mountainous villages and support themselves by weaving rugs and carpets by hand in the traditional way."
- James Stothert Gregory, "Russian land, Soviet people: a geographical approach to the U.S.S.R.", Pegasus, 1968. pp 161: "Smaller Iranian groups are the Talysh and Kurds of Transcaucasia"
- Michael P. Croissant, "The Armenia-Azerbaijan conflict: causes and implications", Greenwood Publishing Group, 1998. pp 67: "Talysh, an Iranian people whose language belongs to the northwest Iranian language group"
- Charles Dowsett, "Sayatʻ-Nova: an 18th-century troubadour: a biographical and literary study", Peeters Publishers, 1997. pp 174: "Talish is the name of an Iranian people in Gilan"
- Garnik Asatrian & Habib Borjian (2005.). Talish and the Talashis (State of Research). Iran & the Caucasus, 9 (1), pp. 43–72 pp 46: "Despite the fact that the Talishis, both in Iran and in the north, have explicit Iranian identity, the situation with the Talishis in Azerbaijan Republic, living as an enclave within the predominantly Turkic environment, has inspired the southern intellectual milieu as well." pp 47: "The structures of both ethnonyms, Καδούσ- (Cadus-) and Tāliš, are similar: … Despite the obvious speculative character of the above etymology, still the Καδούσ-/Tāliš identification must not be discarded from the agenda of the ethnic history of the region, at least as a working hypothesis."
- گشتاسفی - [ ajhstd ]
- TĀLEŠ (Ṭāleš) DISTRICT, Gilān. The Tāleš region altogether stretches north from the Safidrud, which cuts through the western Alborz mountains in western Gilān, to the the Araxes-Kura (see ARAXES RIVER) plain in the south of the Republic of Azerbaijan; there it includes the districts of Āstārā, Lenkarān, Lerik, Yardymly, Masally, and Jelilābād, with the exception of the small subdistrict of ʿAnbarān locatedon the western side of the mountain chain in the province of Ardabil. The region is inhabited by an ethnic group speaking tāleši, one of the northwestern Iranian languages. The present author took the use of a single term, Tāleš, to designate both a geographical entity (toponym) and an ethnic group (ethnonym) as a starting point of his study (Bazin, 1974) of this area, focusing on the links between ethnic identities and regional geography, a rather rare feature in the Iranian world (Bazin, 1980a).
- Caucasus Report: Talysh Newspaper Editor’s Trial Begins in Azerbaijan, January 12, 2013.
- http://tamadonema.ir/قوم-تالش-و-زبان-تالشی-زبان-اوستایی-و-ز
- حسن پیرنیا، ایران باستان، ۱۱۲۹.
- عنایت الله رضا، آذربایجان و اران ج۱، ۱۶.
- یاقوت بن عبدالله حموی، معجم الادبا ج۳، ۵۷۱.
- عبدالله حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی به کوشش خانبابا بیانی، ۷۳.
- احمد بلاذری، فتوح البلدان ج ۲ ترجمه آذرتاش آذرنوش، ۳۱۰.
- احمد بلاذری، فتوح البلدان ج ۲ ترجمه آذرتاش آذرنوش، ۳۹۵.
- احمد بلاذری، فتوح البلدان ج ۱ ترجمه آذرتاش آذرنوش، ۸۱.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ج ۳ ترجمه ابوالقاسم حالت، ۲۴.
- محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری ج۴ ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۲۴۶.
- احمد بلاذری، فتوح البلدان ج ۲ ترجمه آذرتاش آذرنوش، ۳۱۴.
- تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان ج۱ ترجمه عباس زریاب، ۷۳۳.
- فریدون شایسته. «تالش». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۴. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافتشده در ۶ آذر ۱۳۹۱.
- Caucasus City Falls to Armenian Forces - Page 2 - New York Times
- BBC NEWS | Europe | Azerbaijan in a stir over political prisoner
- دیاکونف، ا.م. تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز
- «زبان تالشی و خویشاوندی آن با زبان کردی». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی جلد ۱۴ مدخل تالش. علی عبدلی
- علی عبدلی، فرهنگ تطبیقی تالشی - تاتی - آذری، تهران، ۱۳۸۰.
- «Talysh - Orientation». Countries and Their Cultures.
- رابینو, ه. ل. ولایت دارالمرز ایران: گیلان. رشت: رشت، طاعتی، 1374.
- «جمعیت و خانوار شهرستانهای کشور بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۰». مرکز آمار ایران. بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۷/۲۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - http://www.http بایگانیشده در ۱۹ مه ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine://taleshen.ir
- http://www.azariha.org
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۷ آوریل ۲۰۱۸. دریافتشده در ۷ آوریل ۲۰۱۸.
- بدیعی، ربیع (۱۳۶۲). جغرافیای مفصل ایران (جلد اول). تهران: اقبال. صص. ۴۵.
- http://www.inio.ac.ir
- آستارا تالش:مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
- «UNESCO - Ecological, Social and Economic Factors Forming the Basis of Plot Selection For Biosphere Reserve Organization of the Girkan State Reserve and the Caspian Hyrcanian (Girkan) forests». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ ژوئن ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷.
(۱)- تاریخ ایران، از آغاز تا اسلام، رومن گیرشمن، ترجمه: محمود بهفروزی، نشر جامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸، ص ۱۹۰ – ۱۹۴ (۲)- زبان پاک، کسروی، ص ۲۲۵ – ۲۲۶