بوم روستا (روستای پایدار)
بوم روستا یا روستاهای پایدار جوامعی هدفمند هستند که در پی پایداری بیشتر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی میباشند. اغلب این روستاها جمعیتی بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر دارند، هرچند برخی از آنها کوچکتر و برخی نیز جمعیتی بالغ بر ۲۰۰۰ نفر متشکل از مجموعه ای از جوامع کوچکتر دارند. این روستاها بعضاً با کمک افراد، خانوادهها و گروههای کوچکی رشد کردهاند که خود ساکن روستاهای مذکور نیستند، اما در این جوامع فعالانه مشارکت دارند.
هسته مرکزی بوم روستاها ارزشهای مشترک زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی-معنوی میباشد. ساکنین این روستاها در جستجوی راهکارهای جایگزین برای روندهای مخرب فعلی در حوزههای تولید برق، استفاده از منابع آبی، روشهای حمل و نقل و مدیریت زباله و به تبع آن، تغییر در نظام اجتماعی بزرگتری هستند که عامل و حامی این رویکردهاست. بسیاری از این افراد انقراض شکلهای سنتی اجتماعات انسانی، شیوههای پر اسراف و مصرف گرایانه زندگی، تخریب زیستگاههای طبیعی، پیشروی شهرها در فضاهای روستایی، کشاورزی صنعتی و اتکای بیش از اندازه به سوختهای فسیلی را از جمله رویکردهایی میدانند که برای پیشگیری از فجایع طبیعی و ایجاد یک زندگی غنی انسانی مستلزم تغییرند.
پیروان این سبک زندگی، جوامع کوچک انسانی با حداقل تأثیر روی محیط زیست (و یا تغییرات احیاپذیر) را جایگزینی برای سبکهای فعلی زندگی میدانند.
تعریف
در سال ۱۹۹۱ رابرت گیلمن تعریفی از روستاهای پایدار ارائه کرد که به عنوان عرف پذیرفته شده این روستاها شناخته شد. او بوم روستا را اینگونه تعریف کرد:
اقامتگاهی (روستایی) با امکانات کامل در مقیاس انسانی که در آن فعالیتهای انسانی بدون آسیب به محیط طبیعی با آن ممزوج میشوند، به گونه ای که حامی رشد انسانی سالم باشد و بتواند برای آینده ای نامحدود ادامه یابد.
[1]
کوشا ژوبرت، مدیر شبکه جهانی روستاهای پایدار به تازگی تعریفی از این روستاها بیان کرد که مطابق آن:
یک روستای پایدار جامعه ای هدفمند و قاعده مند است که آگاهانه توسط ساکنین آن طراحی شده و در آن افراد به آنچه دارند ارج مینهند و آن را با تکنولوژیهای نوین میآمیزند تا زندگی پایدارتری داشته باشند، و تمامی این مراحل توسط ساکنین این روستاها اداره میشود و هدف غایی آنان بازسازی محیطهای اجتماعی و طبیعی است
در این نوع نگاه، رسیدن به پایداری کافی نیست، بلکه بازسازی اجتماعی و زیستمحیطی ساختار زندگی در هر چهار بعد پایداری یعنی: بعد اجتماعی، بعد زیستمحیطی، بعد فرهنگی و بعد اقتصادی امری حیاتی است.
روستاهای پایدار در سالهای اخیر و با پیشرفت تکنولوژیک توسعه یافتهاند و به ساختارهایی هوشمندانه رسیدهاند.
تاریخچه
اشتیاق امروزی برای اجتماعات نوین انسانی در جنبشهای اشتراکی دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی شدت گرفت و تا میانه دهه ۸۰ با جنبش خانههای اشتراکی و سایر جنبشهای جوامع دگر اندیش سامان بهتری یافت. سپس در سال ۱۹۹۱ رابرت گیلمن و دایان گیلمن مطالعه ای آینده نگر تحت عنوان «بوم روستاها و جوامع پایدار» را برای مؤسسه گایا تراست به رشته تحریر درآوردند که در آن موضوعات مرتبط با محیط زیست و زندگی اشتراکی در یک مجموعه گردآوری شده بودند.
جنبش روستاهای پایدار در کنفرانس سالانه پاییزه فیندهورن در اسکاتلند در سال ۱۹۹۵ اعلام موجودیت کرد. نام این گردهمایی "بوم روستاها و جوامع پایدار" بود. بنا به گفته راس جکسن "گویی نغمه ای نواخته شد که در همه جا شنیده شد. بدین ترتیب اصطلاح "بوم روستاً وارد دایره لغات متفکرین فرهنگی شد. بعد از این گردهمایی، بسیاری از جوامع هدفمند من جمله فیندهورن خود را بوم روستا نامیدند و بدین ترتیب جنبشی جدید پا به عرصه وجود گذاشت. "شبکه جهانی بوم روستاهاً که توسط ۲۵ نفر از شرکت کنندگان در این گردهمایی شکل گرفته بود توانست صدها پروژه کوچک با اهداف مشابه را در سرتاسر جهان به هم وصل کند که پیش ازاین بدون اطلاع از وجود یکدیگر فعالیت میکردند. مؤسسه گایا تراست در دانمارک هزینههای پنج سال اول این شبکه را تقبل کرد. هم اکنون روستاهای پایدار در بیش از ۷۰ کشور جهان و شش قاره وجود دارند.[2]
از کنفرانس ۱۹۹۵ تاکنون برخی اعضای شبکه جهانی روستاهای پایدار تلاش کردند تا روشهای دیگری را در باب ساختن روستاهای پایدار در پیش بگیرند، با این نیت که بتوانند مکانهای زندگی جذابی برای عامه مردم مهیا کنند تا بدین وسیله توسعه پایدار را در سطح وسیع تری دنبال کنند. یکی از نمونههای نسبتاً موفق در این باب پروژه «روستاهای زنده» و «وینتلز» است که در آن خانههای سازگار با محیط زیست به گونه ای برپاست که تعاملات اجتماعی به حداکثر خود برسد و ساکنین برای زندگی پایدارتر مکانهای کشت خوراکی جات، فضای سبز و مزارع پرورش حیوانات را به اشتراک میگذارند.
قواعد بنیادین روستاهای پایدار را میتوان در فضاهای شهری و روستایی و همچنین در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته پیاده کرد. طرفداران این سبک زندگی در جستجوی شیوههایی پایدار (همچون سادگی خودخواسته) هستند که در آن ساکنین هر منطقه حداقل داد و ستد را با محیط خارج از اقلیم خود داشته باشند. همچنین برخی از آنها در جستجوی استقلال کامل از زیرساختهای موجود در جوامع کنونی فعلی هستند، هرچند برخی دیگر (خصوصاً در نزدیکی جوامع شهری) تعامل بیشتری با زیرساختهای فعلی دارند. اساس بوم روستاها را کشاورزی ارگانیک، کشاورزی پایدار و رویکردهایی مشابه تشکیل میدهند که باعث بهبود چرخه زیستمحیطی و تنوع زیستی بیشتر میگردد.
ساکنین بوم روستاها (چه در نزدیکی فضاهای شهری و چه در نواحی کاملاً روستایی) ارزشهای جمعی و زیستمحیطی را با رویکردهایی قاعده مند (همچون کشاورزی پایدار) میآمیزند تا به پایداری برسند.
جاناتان داوسون، مدیر سابق شبکه جهانی روستاهای پایدار در کتاب سال ۲۰۰۶ خود با عنوان بوم روستاها: مرزهای جدید برای پایداری پنج اصل را به عنوان اصول بنیادی روستاهای پایدار معرفی میکنند که عبارتند از:
- آنها پروژههای دولتی نیستند، بلکه ابتکاراتی مردمی هستند.
- ساکنین این روستاها برای زندگی اجتماعی ارزش قائل اند و آن را تمرین میکنند.
- ساکنین این مجموعهها وابستگی چندانی به دولت، شرکتها یا سایر مراکز تأمین آب، غذا، سر پناه، انرژی و سایر ملزومات ندارند، بلکه آنان میکوشند این اقلام را خود تأمین کنند.
- ساکنین ارزشهای مشترک عمیقی دارند که در قالب باورهای معنوی آن را بیان میکنند.
- آنان اغلب به عنوان مجموعههای تحقیقاتی امکان کسب تجربیات آموزشی را برای دیگران مهیا میسازند.
منابع
- Gilman, Robert (Summer, 1991).
- Taggart, Jonathan (Nov-Dec, 2009).