خبرت خراب‌تر کرد جراحت جدایی

خبرت خراب‌تر کرد جراحت جدایی
شاعرسعدی
بحررمل مثمن مشکول

غزلی است از سعدی در بحر رمل مثمن مشکول.

متن

تصحیح محمدعلی فروغی:

خبرت خرابتر کرد جراحت جداییچو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستیچه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردیشب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتمنه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی
تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانمکه جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی
چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستانتو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی
سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتمدگری نمی‌شناسم تو ببر که آشنایی
من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحتبرو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی
تو که گفته‌ای تأمل نکنم جمال خوبانبکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی
در چشم بامدادان به بهشت برگشودننه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی

اجرا

محمدرضا شجریان در آلبوم‌های آرام جان و در خیال این غزل را به آواز خوانده است.

اکبر گلپایگانی نیز در شماره ۳۵ برنامهٔ گل‌های تازه این غزل را اجرا کرده است.

منابع

    پیوند به بیرون

    متن مربوطه در ویکی‌نبشته: خبرت خراب‌تر کرد جراحت جدایی
    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.