دولت علیاصغر اتابک
دولت میرزا علی اصغر اتابک سومین دولت مشروطه و دومین کابینه قانونی است که پس از ۴ ماه حکومت، با ترور میرزا علی اضغر خان رئیس دولت، پایان یافت. رئیس این دولت، میرزا علی اصغر خان اتابک، از وزرای باسابقه و البته بدنام قاجاریه بود که سالیان سال در اروپا زندگی میکرد و به دعوت محمد علی شاه، شاه وقت، به ایران آمد. در این کابینه، میرزا علی اصغر خان علاوه بر مقام ریاست وزرایی، منصب وزارت داخله را نیز برعهده گرفت.[1] اتابک پس از ورود به ایران و تشکیل کابینه، در بین دو قوه کاملاً متضاد قرار گرفت و چون نتوانست خواستههای افراطی هیچیک از طرفین را تأمین کند، از طرف مجلس متهم به طرفداری از محمدعلی شاه و مستبدین و از طرف محمد علی شاه متهم به طرفداری از مجلس و مشروطه گردید و نتوانست کارهای خود را به درستی پیش ببرد.[2]
دولت علیاصغر اتابک | |
---|---|
هیئت دولتِ سومین (دومین کابینه قانونی)![]() | |
نخستوزیر ایران | |
![]() تصویر کابینه میرزا علی اصغر اتابک | |
تاریخ تشکیل | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ |
تاریخ انحلال | ۸ شهریور ۱۲۸۶ |
کسان و سازمانها | |
رییس دولت | میرزا علیاصغر اتابک |
پیشینهٔ رییس دولت | صدراعظم سابق مظفرالدین شاه |
جانشین رییس دولت | فاقد جانشین رئیس دولت |
رییس کشور | محمدعلی شاه |
شمار وزیران | ۸ وزیر |
پیشینه | |
انتخابات(ها) | انتخابات مجلس شورای ملی (۱۲۸۵) |
دوره(های) مجلس | مجلس اول |
پیشین | دولت موقت سلطانعلی خان وزیر افخم |
پسین | دولت اول مشیرالسلطنه |
تشکیل دولت
محمدعلی شاه که قصد داشت مشروطه را به هم بزند، تصمیم گرفت از یک صدراعظم قابل اعتماد و زیرک کمک بگیرد که بهترین گزینه میرزا علی اصغر اتابک بود که آن زمان در اروپا زندگی میکرد.[3] بنابراین او را از اروپا احضار کرد. اتابک با یک کشتی زره پوش روسی از دریای کاسپین در روز ۳۰ فروردین (۶ ربیعالاول) وارد بندر انزلی شد. مجاهدان گیلانی سعی داشتند از ورود اتابک به ایران جلوگیری کنند اما مجلس شورای ملی تلگرافی بدین مضمون برایشان فرستاد: «از طرف مجلس محترم شورای ملی. در ورود امین السلطان ردع و منعی نیست. البته اهالی آنجا خاصه انجمن در جلوگیری از اغتشاش مساعی جمیله مبذول دارند.»[4]
در نتیجه مجاهدین گیلان دست از جلوگیری برداشتند و اتابک وارد رشت و از آنجا وارد تهران شد. در نهم اردیبهشت (۱۶ ربیعالاول)، مجلس دولت موقت وزیر افخم را، که مرود دلخواه مجلس نبود و بدرفتاری میکرد، برکنار کرد. محمدعلی شاه از فرصت استفاده کرد و اتابک را نخستوزیر کرد.[5] اتابک در ۱۳ اردیبشت (۲۰ ربیعالاول) به مجلس احضار شد تا کابینه خود را معرفی کند؛ ولی اتابک برای اینکه نمایندگان مجلس را رام کند ۱۱ اردیبهشت یک جلسه خصوصی تشکیل دادند و در آن جلسه مخبرالسلطنه، از طرف دولت، به مجلس آمده بود و وعده و نویدهای بسیاری دربارهٔ دولت اتابک به مجلس داد و گقت: «من امروز آمدهام تا معنی مشروطیت را بشارت دهم.» و سپس سوگندنامه ای از وزیران به مجلس ارائه داد که در آن به شرف و ناموس خود سوگند خوانده و خدا را گواه گرفت که به مشروطیت وفادار باشد.[6]
اتابک با وزرایش روز ۲۰ ربیعالاول به مجلس آمد و نطقی در مجلس ایراد کرد و به نمایندگان تضمین داد که طرفدار ملت و مشروطه میباشد و از سوی مجلس رای اعتماد گرفت.[7]
ریاست وزرایی اتابک
اولین مشکل کابینه، شورش فارس بود. مشروطهخواهان خواستاری برکناری قوامالملک شیرازی بودند. اتابک با این خواسته موافقت کرد و او را برکنار کرد. در همان زمان، قوای عثمانی به مرزهای ایران تجاوز کرد و اسماعیل سیمیتقو و دارودستهاش وارد خاک ایران شدند و دست به غارت و چپاول مال مردم و تخریب زدند. از طرفی، ابوالفتح میرزا سالارالدوله در غرب ایران با سپاه عظیمی راه افتاد، مدعی تاج و تخت شد و تا نهاوند پیش رفت. اتابک سپاهی برای سرکوب وی فرستاد. جنگ سختی بین دو سپاه درگرفت و سرانجام سالارالدوله شکست خورد. اتابک با جدیت و تلاش زیادی در صدد رفع مشکلات و نارساییهای مملکت بود، اما وضع طوری بود که هر جا را سامان میداد، چند جای دیگر نابسامان میشدند. روز ۴ تیرماه اتابک با وزراء به مجلس رفتند و در مقام دلجویی از وکلا برآمدند، ولی تقیزاده عدم حضور کامران میرزا، وزیر جنگ را بهانه قرار داد و به دولت و وزیران حمله نمود. به نظر او چون وزیران در مقابل مجلس مسئولند و وزیر جنگ در مجلس حاضر نشدهاست، پس اینطور استنباط میشود، که او میل به همکاری ندارد. تقیزاده از نمایندگان تقاضا کرد در مورد ابقا یا اخراج کامران میرزا رأی بدهند. نمایندگان به اتفاق آرا رأی به برکناری کامران میرزا دادند؛ و بدین ترتیب محمدعلی شاه ضربه دیگری خورد و مجلس عمو و پدر زن او را از کار منفصل نمودند.[8]
در همین ایام، قریب ۵۰۰ نفر از روحانیون و طلاب علوم دینی به زعامت شیخ فضلالله نوری و سیداحمد طباطبایی، علیه مشروطیت قیام کردند و در عبدالعظیم متحصن شدند و تلگرافهایی به علمای نجف، در رد مشروطیت، مخابره نمودند. شیخ فضلالله نوری توسط سیداحمد طباطبایی به شهرها نیز تلگراف نمود و مشروطیت را خلاف شرع دانست. ملا قربانعلی، مجتهد متنفذ و مستبد زنجان و خمسه، سر از اطاعت دولت مشروطه خارج نمود و به طرفداران خود دستور نمود، به عمارت حکومتی حمله کنند. قریب ۶۰۰ نفر از طرفداران مسلح او به دارالحکومه یورش بردند. تیراندازی بین قوای دولتی و حمله کنندگان آغاز شد. در این زد و خورد میرزا باقرخان سعدالسلطنه، حاکم زنجان که پسر دایی اتابک بود، به ضرب دشنه از پای درآمد و به قتل رسید.[9]
اتابک سرگرم سر و صورت دادن به کارها بود، ولی هر روز با مشکل تازهای مواجه میشد. در حکومت وی، ۲ عمل عمده وجود داشت، که هر روز بر تعداد و تأثیر آنها افزوده میشد: یکی جرائد و دیگری انجمنها. روزنامههای جدید تأسیس، مانند: آینه غیب نما، به مدیریت عبدالرحیم کاشانی، روح القدس، به مدیریت سلطانالعلمای خراسانی، مساوات، به مدیریت سیدمحمدرضا شیرازی و حبلالمتین، به مدیریت حسن کاشانی و چندین روزنامه دیگر، لبه تیز حملات خود را متوجه اتابک نموده و از هیچ اقدامی علیه او فروگذاری نمیکردند. با اینکه اتابک مردی سیاس، بذال، مردمدار، خوشسخن و اهل معامله بود، معالوصف نتوانست روزنامههای سرکش را مهار کند. انجمنها نیز به اقتضای محیط و فضای آزادیخواهی و مشروطیت، در تهران و شهرستانها هر روز بر شمار آنها افزوده میشد. انجمن آذربایجانیها در تهران و انجمن دروازه قزوین، ۲ انجمنی بودند، که مخالفین اتابک در آنجا جمع شده بودند و تقیزاده که در آن زمان انقلابی پرشور و تندرو بهشمار میرفت، هر ۲ انجمن را سرپرستی میکرد. در این انجمنها، تدریجاً سخن از مهدورالدم بودن اتابک پیش آمد و چنین شایع شد، که موافقت او با مشروطه و مشروطهخواهان، صوری و ظاهری است و قصد و نیت او، براندازی حکومت قانون و مجلس است. این شایعه را مردم باور کردند و او را سیاسی حیلهگر و حکومت برانداز، تصور کردند. در مجلس عده زیادی از نمایندگان متنفذ و روحانی و معتدل، از اتابک جانبداری میکردند. خصوصاً سیدعبدالله بهبهانی، که در گذشته مورد عنایت او بود و سهم بزرگی از دعاوی مردم از طرف اتابک به او ارجاع میشد، در حمایت از حکومت او از هیچ کوششی فروگذاری نمیکرد، ولی مخالفین اتابک، خاصه تندروها در انجمنها، نقشه قتل او را کشیده بودند.[10]
اتابک در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ هنگام خروج از مجلس شورای ملی مورد هدف گلوله عباس آقا تبریزی، از فداییان انجمن تبریز، قرار گرفت و کشته شد.
هیئت دولت
مقام | نام | آغاز تصدی | پایان تصدی | حزب سیاسی | منبع | ||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
دفتر نخستوزیری | |||||||||
نخستوزیر | میرزا علیاصغر اتابک | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزیران | |||||||||
وزارت علوم | مخبرالسلطنه | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت مالیه | ابوالقاسم ناصرالملک | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت فواید عامه | نظامالدین مهندسالممالک غفاری | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزیر امور خارجه | محمدعلی علاءالسلطنه | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت تجارت | مهدیخان غفاری کاشانی | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت عدلیه | محمود علاءالملک | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت داخله | میرزا علیاصغر اتابک | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ | ||||||
وزارت جنگ | میرزا حسن خان مستوفی الممالک | ۲۹ اسفند ۱۲۸۶ | ۸ شهریور ۱۲۸۶ |
منابع
- دولتهای ایران، از میرزا نصرالله خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، یعقوب آژند، ص 10
- دولتهای ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم، عبدالحسین نوائی
- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی
- نخست وزیران ایران، از مشیرالدوله تا بختیار، باقر عاقلی
پانویس
- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، ص268
- دولتهای ایران، از میرزا نصرالله مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، ص12
- دولتهای ایران، از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم، ص15
- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، ص 265 تا 266
- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، ص 267
- دولتهای ایران، از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم، ص15
- https://www.ical.ir/ical/fa/Content/4_artmajles1/جلسه-78-مذاکرات-روز-شنبه-20-شهر-ربیعالاول-1325-دارالشوراى-ملى
- باقر عاقلی، نخستوزیران ایران، ص ۴۵ تا ۴۶
- همان، ص ۴۹
- همان، ص ۴۹ تا ۵۰