سوزن
سوزَن گونهای ابزار است که به صورت میله کوچک و باریکی از پولاد ساخته میشود. از سوزن برای کارهای گوناگون استفاده میشود.
.jpg.webp)
ریشهشناسی
پسوند ن در پایان این واژه همان است که در پایان واژگان نهنبن، انجمن، روزن، میهن، هاون، پرویزن، چمن[1] و واژگان نوساخته تاون[2] و پوشن[3] نیز دیده میشود و پسوندی است که با آن اسم و به ویژه اسم ابزار میسازند.
سوزن دوزندگی

سوزن دوزندگی یا سوزن خیاطی معمولاً برای پیوند دادن تکههای جامه، پارچه، چرم با برزنت به هم بکار میرود. سوزنها همچنین برای زیور و تزئین اجسام بکار میروند. کار تزئینی با سوزن، سوزندوزی نام دارد. سوزندوزی یکی از شاخههای رودوزی است. یک سر سوزن دوزندگی آن تیز است و سر دیگر آن معمولاً دارای یک سوراخ باز و کشیدهاست که ته سوزن یا «چشم سوزن» نامیده میشود. درازای ته سوزن معمولاً میان ۲ تا ۱۰ میلیمتر است ولی ضخامت یک سوزن دوزندگی معمولاً بیشتر از ۲ میلیمتر نیست.
رد کردن نخ از چشم سوزن را «نخ کردن سوزن» مینامند. رد کردن موقت نخ از لای پارچه بهوسیله سوزن را «کوک زدن» مینامند.
کیف کوچکی که برای نگهداری سوزن و نخهای رنگی بکار میرود «کیفچه سوزننخ» نام دارد. جعبههای کوچکی هم به همین منظور بکار میروند به نام «جعبه سوزننخ».
در قدیم به دوزندگان در بازار «سوزنگر» گفته میشد. انواع مدرن از سیم فولادی پر کربن ساخته می شوند و برای مقاومت در برابر خوردگی با روکش نیکل یا طلای 18 عیار یا 18k ساخته شده اند. سوزن های گلدوزی با بالاترین کیفیت با دو سوم آلیاژ پلاتین و یک سوم آلیاژ تیتانیوم اندود می شوند.
- ته سوزن خیاطی زیر میکروسکوپ
- نوک سوزن خیاطی زیر میکروسکوپ
- نوک سوزن خیاطی زیر میکروسکوپ
انواع دیگر سوزن
- جوالدوز سوزنیست ضخیم که از آن برای دوختن پارچههای ضخیم، گونی و پالان و جوال استفاده میشود. جوال همانند گونی بزرگی است که چهارگوش و بسیار ضخیم و بیشتر سفید رنگ است و برای انبار کردن آرد بکارگرفته میشدهاست.[4]
- سوزن نخریسی
- سوزن ته گرد
- سوزن جوالدوز
- سوزن چرمدوزی
- سوزن جراحی
- سوزن منگنه (Agrafes staple)
- سوزن گرامافون
- سوزن مغناطیسی
- سوزن سرنگ (سوزن آمپول)
- سوزن راهآهن (مراقب دستگاه سوزن در راهآهن سوزنبان نام دارد)
زبانزدهای ادبی با سوزن
- یک سوزن به خود زدن و یک جوالدوز به دیگران.
- سوزن بیندازی پائین نمیآید.
- یک سرسوزن حالیاش نیست.
- پیدا کردن سوزن در کاهدان
- گاهی از درب دروازه ردنمی شه، گاهی از سوراخ سوزن ردمی شه.
منابع
- http://ensani.ir/fa/article/175900/بابی-در-ریشه-شناسی-واژگان-زبان-فارسی
- «تاوَن» [عمومی] همارزِ «oven, four (fr.)»؛ منبع: گروه واژهگزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر اول. فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۳۱-۱ (ذیل سرواژهٔ تاوَن)
- «پوشَن» [عمومی] همارزِ «cover»؛ منبع: گروه واژهگزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر اول. فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۳۱-۱ (ذیل سرواژهٔ پوشَن)
- واژهنامه دهخدا
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Sewing needle». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ژانویه ۲۰۱۶.
سوزن در قرآن