مثنوی موسی و شبان
مثنوی موسی و شبان نام آلبوم موسیقی است با آواز شهرام ناظری، نوازندگی جلال ذوالفنون و بهزاد فروهری، دکلمه از محمد هومن و آهنگساز جلال ذوالفنون که در سال ۱۳۵۸ برای نخستین بار توسط شرکت سهامی الکترونیک منتشر شدهاست.
این آلبوم مرور آوازی است بر مثنوی «موسی و شبان» از سرودههای مولانا که به عنوان اولین تلاش جدی شهرام ناظری بر روی اشعار مولانا نیز شناخته میشود.
در اجرای آلبوم «مثنوی موسی و شبان» با امکانات محدودی که وجود داشته و به خاطر تنوع و یکنواخت نشدن ملودیها موارد زیر اجرا شدهاست:
شکل ویژهٔ اشعار مولانا
نکتهٔ مهم در اشعار «مولوی» ، انتقال عمدهٔ اشعار وی به صورت شفاهی است. به عبارتی اشعار «مولوی»، به صورت بداهه قرائت و توسط شاگردان وی نگاشته میشد. تنها نی نامهٔ «مثنوی» است که توسط خود «مولانا» نگاشته شدهاست و بقیهٔ مثنوی معنوی محصول گفتار و گفتگوهای وی است. آنچنانکه از تذکرهها بر میآید، اصلاً مولوی به صحت صوری کلام خود توجهی نداشت، ضمن این که هیچگاه به بازخوانی و بازنویسی کلام خود نمیپرداخت.
پایان دفتر دوم «مثنوی معنوی» وی، نمونهٔ بارز ساختار شفاهی «مثنوی معنوی» است. آنجا که در نیمهٔ راه مستمعان و تقریرگران به خواب رفتند و «مولوی» بیکاتب باقی ماند، گفت:
صبح شد ای صبح را صبح پناه | عذر مخدومی حسام الدین بخواه |
کسی که بهطور بداهه به قرائت شعر خود میپردازد و تمایلی نیز به بازبینی شعر خود ندارد، قطعاً به موسیقی، توازن و ابعاد صوری کلام خود نیز توجهی ندارد.
همچنین مولوی به واسطه زندگی در فضای ترکی، زبانی متأثر از این ادبیات یافتهاست. برخی مواقع، مولوی در بند زبان و لهجهٔ ترکی است و به کنایات و کلمات ترکی اشاره میکند. واژگانی نظیر: قلزم، قازغان، بچک، قتو، سغارق، قلاووز، قنق و ... از جمله کلماتی در مثنوی هستند که بازتاب فرهنگ ترکی است. نه این که کلام و کلمات مولوی سراسر انتزاعی باشند، بلکه روایت و قرائت آن، کمی با ادبیات پایهای ایرانی، فاصله دارد. ضمن اینکه ورود برخی تعابیر نامأنوس یونانی و امثال و حکم عربی، کلام وی را ترکیبی از فرهنگ و زبانهای مختلف کردهاست.
وجود و ورود این دست کلمات انتزاعی و غیر آهنگین، برای موسیقی ناهنجاریهای فراوانی ایجاد میکند. مولوی هیچگاه در بند زیبانمایی کلام خود نبود، برعکس کسی چون حافظ که همواره به زیباتر کردن کلام خود میپرداخت. مولوی هیچگاه در بند زبان و زمان نبود. به تعبیر خود او:
رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان غزل | مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا. |
مولویخوانی
در موسیقی ایرانی کمتر از مولوی و اشعارش استفاده شدهاست. در تاریخ ۱۰۰ سالهٔ آوایی موسیقی ایرانی استفاده از کلام مولوی انگشتشمار و آن هم با احتیاط بودهاست. میتوان گفت که مهمترین بهرهگیری از کلام مولوی، استفادهٔ علینقی وزیری از ابیات مولانا در دو یا سه مورد بودهاست: سمفونی «شبان و موسی» که از سرنوشت آن خبری در دست نیست و تصنیف «شکایت نی» که در برنامهٔ گلهای رنگارنگ شمارهٔ ۲۳۸ توسط عبدالعلی وزیری و پیشتر توسط روحانگیز و غلامحسین بنان خوانده شد.
برجستهترین مولویخوانی قطعهٔ معروف «بی همگان به سر شود» ساخته و خواندهٔ عبدالوهاب شهیدی بود که به دفعات توسط وی از سال ۱۳۴۸ در رادیو و تلویزیون اجرا شد.
جلیل عندلیبی، آهنگساز میگوید:
سال ۱۳۵۵ که رهبر ارکستر دانشگاه تهران بودم، قطعاتی را بر روی اشعار «مولوی» و به ویژهٔ آن قطعه معروف «با من صنما» ساختم که مرحوم رضوی سروستانی بسیار خوب آن را اجرا کرد. در صدد انتشار آن بودم که روزی «شهرام ناظری» به من گفت: چه میشد که من خوانندگی این اثر را به عهده میگرفتم...
این اثر در سال ۱۳۵۸ با عنوان «شعر و عرفان» به خوانندگی شهرام ناظری منتشر شد و نقش بارزی در مولویخوانی وی ایفا کرد. از آنجا که مولویخوانی در موسیقی ایرانی رایج نبود، ناظری فراوان مورد انتقاد قرار میگرفت.
بنان معتقد بود عبارات موجود در اشعار مولانا زیبایی ملودی را از بین میبرد. این اختلاف ریشه در تئوری موسیقی ایرانی دارد، بنان معتقد بود که شعر باید آنچنان روان باشد که قابلیت موسیقیشدن را داشته باشد؛ دست آهنگساز و خواننده برای ارائه ملودی باز باشد و نباید برای آهنگساز و خواننده مانع ایجاد کند. شعر مولوی شعری روان و عیان نیست، بلکه دارای فراز و نشیب است. وی معتقد بود که شعر باید در خدمت موسیقی باشد. بنان در سال ۱۳۵۲ در برنامهٔ رادیویی «چهرههای موسیقی ایرانی» نیز، بر همین موضوع تأکید میکند: برای این که موسیقی زیبا جلوه داده شود، شعر باید سالم و روان، بیان شود. حتی برای اینکه موسیقی و ملودی خوب ادا شود آهنگساز یا خواننده باید به تصحیح و تغییر کلام شاعر بپردازد. حتی به تغییرات وزیری بر روی مثنوی «بشنو از نی» تأکید کرده و آن را تأیید میکند و در ادامه میگوید:
شعر «چه شورها» را من به واسطه اشتباه «عارف» و ارائه مناسب ملودی بین شور-ها سکوت گذاشتم.
توضیح اثر
- هنرمندان:
- شهرام ناظری: آواز
- جلال ذوالفنون: سهتار
- بهزاد فروهری: نی
- محمد هومن: دکلمه