نریوسنگ
نریوسنگ (پهلوی:neryosang، اوستا-nairo.sangha فارسی دری:نرسه ونرسی) که نریوسنگ شاید به معنای جلوه مرد یا جلوه مردمان باشد او از پیام اوران اهورامزدا میباشد. تئودوربرخونی افسانه ای را بازگو میکند که بنابر آن اهورامزدا، نرسه را همچون مردی پانصد ساله میآفریند و اورا به صورت برهنه درپس اهریمن قرار میدهد تا زنان دل به او ببندند و اورا از اهریمن بخواهند. این افسانه شبیه به مطلب بندهشن که چون اهریمن بر سر اغوای دخترش جهی، آماده تازش به جهان اهورامزدا شد، از جهی خواست تا آنچه به کام اوست درخواست کند و اهورامزدا آن تن زشت اهریمن را چون مردی جوان و پانزده ساله بدو بنمود و جهی دل بدو بست. در اساطیر مانوی نیز این اسطوره برخونی آمدهاست: ایزدنریسف(naresaf yazad در متن پارتی، مساوی است با نریسه یزدnaresah در متنهای فارسی میانه مانوی است) همین کار میکند و خودرا برهنه به دیوان نمایان میکند. این سه روایت باید محتوای واحدی داشته باشد و بهگمان نگارنده اسطوره ای که نریوسنگ را در پس اهریمن قرار داد کهنه تر از اسطوره است که دران اهریمن به شکل مرد پانصد ساله در میآید. ایزد نریوسنگ در واقع ایزد پیام اور است و او است که به همه ایزدان پیغام میفرستاده، با ان کیان ویلان به کمک کردن در گیتی گمارده شدهاست. در واقع نژاد کیان را نریوسنگ به جهان افزود و از او است که نژاد کیان را از پیوند خدایان میخوانند. ایزد نریوسنگ برای پیشرفت جهانیان است زیرا که به کمک اوبود که کیان ویلان جهانیان را پیشرفت و سامان دادند. گفته میشود هنگامی که کیومرث در گذشت تخمه ای بداد وان را به روشنی خورشید بپالودند و دو بهر ان را نریوسنگ نگاهداری کرد.[1]
از سلسله مباحث |
مزدیسنا |
---|
![]() |
![]() |
پانویس
- مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۷۹،۱۵۳،۱۷۶.
منابع
- بهار، مهرداد (۱۳۵۷). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: اگه.