هوتن (اوتانس)
اوتانس یا هوتن، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان هخامنشیان بود. او برادر کاساندان همسر کوروش بزرگ و دایی کمبوجیه، بردیا، آتوسا، رکسانا و آرتیستونه بود.
هوتن (اوتانس) | |
---|---|
فرزند(ان) | فیدیما همسر داریوش بزرگ آمستریس شهبانوی خشایارشای یکم هخامنشی |
دودمان | هخامنشی |
پدر | فرناسپ |
دین و مذهب | مزدیسنا |
پیشه | سیاستمدار |
در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، رؤسای هفت خانوادهی بزرگ پارسی که هوتن نیز یکی از آنان بود، با کشتن گئومات مغ که با جا زدن خود به جای بردیا فرزند کوروش بزرگ بر تخت نشسته بود، سلطنت را به داریوش بزرگ و خاندان هخامنشی بازگردانیدند.[1]
پنج روز پس از کشته شدن گئومات، سران هفت خانواده دربارهٔ اقدامات آیندهٔ خویش در شوش به مذاکره نشستند. در جریان جلسهی تعیین نظام آیندهٔی حکومتی ایران، هوتن نظام حکومتی دموکراسی را برای آیندهی ایران پیشنهاد کرد و در نکوهش نظام پادشاهی سخن گفت، اما نظر او در آن نشست مورد استقبال قرار نگرفت، و حکومت پادشاهی در ایران تداوم یافت. پس از رسیدن داریوش بزرگ به شاهنشاهی، هوتن به فرماندهی سپاه حدود ساحلی منصوب شد.
قیام هفت یار
گئومات غاصب بعد از رفتن کمبوجیه به مصر خود را بهجای بردیا پسر کوروش معرفی کرده و با این حیله توانست بر تخت بنشیند. او بعد از دست انداختن به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را نیز در اختیار گرفت، یکی از این زنان فیدیما، دختر هوتن (اوتانس) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، هوتن بود. او از دختر خود پرس و جو کرد. دخترش گفت «من هرگز بردیا پسر کوروش را ندیدهام و نمیتوانم او را از مغ تشخیص بدهم.» پدرش از او خواست که از آتوسا خواهر بردیا بپرسد که آیا او بردیای واقعی است یا نه. دخترش گفت «من وسیلهی گفتگو با آتوسا را ندارم و هیچیک از زنان حرمسرا را هم ندیدهام چون همهی ما از هم جدا شدهایم.» وقتی کوروش حیات داشت، دستور داده بود تا گوشهای مغ را ببرند. هوتن از دخترش خواست وقتی شوهرش در خواب است، دست بر گوش او بکشد، اگر گوش داشت همان بردیا است و اگر نداشت معلوم میشود که گئومات است. فیدمیا زود فهمید که شوهرش گوش ندارد و نتیجهی تحقیق را به پدر اطلاع داد.
هوتن یک دستهی شش نفره از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاذ شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند. نام این هفت تن از این قرار است:
در کتاب هرودوت و در کتیبه بیستون
- اوتانس (اوتانه)
- اسپاتینس یا اسپاکانه (اردومنش)
- گبریاس (گئوبروو)
- اینتافرنس (وین دِفرنه)
- مگابیز (بغابوخش یکم)
- هیدارنس (ویدرنه)
- داریوش (داریوش)[2]
هفت یار وفادار بر آن شدند که بیدرنگ بر غاصب بتازند و پس از ادای فریضه و دعا و نیایش برای پیروزی به طرف قصر شتافتند. مغ که در تالار بود گریخت و به خوابگاهی پناه برد و کوشید در را بر روی مهاجمان قفل کند اما دو نفر از ایشان داریوش و گبریاس به او رسیدند و گبریاس مغ را، در بازوان خود گرفت. داخل اتاق تاریک بود. داریوش که نگران زخمی کردن گبریاس بود بالاخره خنجر خود را فرو برد و خوشبختانه به گبریاس اصابت نکرده و پیکر مغ را درید.[3]
هرودوت مینویسد، در پی کشته شدن گئومات و در طی مذاکره راجع به تعیین نوع حکومت ایران در زمان داریوش بزرگ هوتن پیشنهاد حکومت دموکراسی را به داریوش دادهاست.[3]
بعد از به سلطنت رسیدن داریوش، دختر هوتن، فیدمیا همان بانو که راز مغ را فاش کرد، با داریوش ازدواج کرد.[4]
رسیدن هوتن به فرماندهی سپاه
داریوش پس از به سلطنت رسیدن، هوتن را به فرماندهی سپاه حدود ساحلی برگزید. هوتن پس از رسیدن به مقام فرماندهی شهر بیزانس (استانبول کنونی) و کالسدون (قاضیکوی در استانبول کنونی) و انتاندروس در ترود و نیز لمپونیوم را تسخیر کرد. سپس به تصرف لمنوس و ایمبروس پرداخت. این هر دو جزیره در دریای اژه بود و در دست پلاسگهها. بعد از این فتوحات آشوب و شورش یک چند برطرف شد تا اینکه باز در ایونیه شورش اتفاق افتاد.[5]
شهر بیزانس و کالسدون یا خالکدون و ترود پیش از لشکرکشی داریوش به طرف سکاها تسخیر شدهبود. از قرار معلوم این نقاط در حین قشونکشی مزبور شورش و از پرداخت باج امتناع کردهبودند.[6]
خانواده
هوتن پسر فرناسپ و برادر کاساندان همسر کوروش بزرگ بود. او پدر فیدیما، همسر کمبوجیه فاتح و داریوش بزرگ بود. وی همچنین دختر کوچکتری به نام آمستریس داشت که با خشایارشا ازدواج کرد و مادر اردشیر یکم، امیتیس و روزگونه بود.
جستارهای وابسته
پانویس
- زرین کوب، ص ۱۴۳
- هرودوت، قسمت توضیحات، ص ۲۶۰
- هرودوت، ص ۲۱۷
- هرودوت، ص ۲۲۲
- تاریخ هرودوت، قسمت توضیحات ص ۳۲۴
منابع
- زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
- هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶