بانکدار کور
بانکدار کور (انگلیسی: The Blind Banker) دومین قسمت از فصل اول مجموعه تلویزیونی شرلوک است. این قسمت اولین بار در ۱ آگوست ۲۰۱۰ توسط دو شبکه بی بی سی وان و بی بی سی اچ دی منتشر شد.
«بانکدار کور» | |
---|---|
قسمت شرلوک | |
شمارهٔ قسمت | فصل ۱ قسمت ۲ |
کارگردان | یوروس لین |
نویسنده | استفان تامپسون |
بر اساس | ماجرای مردان رقصان آرتور کانن دویل |
موسیقی | دیوید آرنولد مایکل پرایس |
فیلمبردار | استیو لیوس |
تاریخ پخش اصلی | ۱ اوت ۲۰۱۰ |
مدت | ۸۸ دقیقه |
بازیگر(های) مهمان | |
| |
بانکدار کور با بازی بندیکت کامبربچ در نقش شرلوک هلمز و مارتین فریمن در نقش جان واتسون، داستان یک گروه قاچاقچی آسیایی را روایت میکند که از نوعی الفبای عجیب بهره میگیرند که میتوان نمونهی آن را در داستان آرتور کانن دویل ( ماجرای مردان رقصان) مشاهده کرد
در نمایش این اپیزود توسط دو شبکه بی بی سی ۸٫۰۷ میلیون نفر از مخاطبان بریتانیا پای تلویزیون نشستند و عموما تصور بر این است که بانکدار کور مورد استقبال بیشتری نسبت به قسمت اول قرار گرفت.
داستان
شرلوک هلمز (بندیکت کامبربچ) و دکتر واتسون(مارتین فریمن) بعد از وقایع قسمت اول تبدیل به دو دوست صمیمی شدهاند که حال باید در کنار هم معمای عجیب بعدی را حل کنند
داستان در موزه شروع میشود جای که سو لین یائو (جما چان) که یکی از کارکنان موزه است بعد از تعطیلی موزه با یک چیز نگران کننده روبرو شده که باعث وحشتش میشود.
سباستیان ویلکس (برتی کارول) رئیس بانک و دوست دوران دانشگاه شرلوک، از او میخواهد که برای حل مشکلی به آنجا برود. ظاهراً به بانک نفوذ کردهاند ولی مهاجم چیزی ندزدیده بلکه پیغامی گذاشته، پیغامی که شبیه به عبارات چینی بر روی دیوار است و کسی که آن را کشیده مطمئنا قصد داشته پیامی را به یکی از اعضای بانک برساند. شرلوک متوجه میشود که این پیغام فقط از نقاط خاصی از بانک قابل مشاهده است و چون آن را ساعت ۱۱ شب کشیدهاند فقط در نقطه ای قابل مشاهده است که معاملات بورس هنگ کنگ در آن صورت میگرفته است و متصدی آن ادی ون کون (دنیل پرسیوال) میباشد. هلمز و واتسون بدون معطلی به منزل ون کون میروند ولی با جسد او مواجه میشوند، صحنه ای که به ظاهر خودکشی است، ولی شرلوک با توجه به مشاهدات میگوید: ون کون چپ دسته و سمت راست سرش تیر خورده، سخت نیست بخواد این طوری خودش رو بکشه.
چند روز بعد خبرنگاری به نام برایان لوکیس (هاوارد کوگینس) نیز با وضعی مشابه کشته میشود و شرلوک حدس میزند که قاتل فردی ژیمناستیک کار و ماهر است که مثل مرد عنکبوتی از دیوار بالا آمده و از پنجره وارد خانه شده است. لوکیس به تازگی از کتابخانه کتاب گرفته و آنها در کتابخانه با متنی مشابه با پیغام بانک مواجه میشوند. شرلوک کاملا مطمئن میشود که این پیغام یک تهدید است و بلافاصله بعد از آن فرد کشته میشود. شرلوک هلمز و دکتر واتسون پس از این ماجرا هر یک به سراغ سرنخ ها میروند. واتسون دفترچه خاطرات لوکیس را بررسی میکند و شرلوک با منشی ون کون صحبت میکند. آنها با دنبال کردن ردپاها، همزمان باهم به جلوی مغازه گربه شانس فروشی میرسند و میفهمند که ون کون و لوکیس وسایل گرانبهایی را از چین دزدیده و در حراجی لندن فروختهاند و ظاهراً مغازه گربه شانس فروشی محل تحویل بوده است. ناگهان شرلوک متوجه خانه سو لین یائو میشود و به آنجا میرود ولی در آنجا با یک نفر درگیر شده و آن شخص فرار میکند.
بعد از این ماجرا دو دوست به موزه میروند و متوجه میشوند یائو سه روز است به موزه نیامده و هلمز حدس میزند که ارتباطی بین آن پیغام ها و سو لین یائو وجود دارد. یکی از دوستان شرلوک که متخصص نقاشیهای روی دیوار است به شرلوک خبر میدهد که مشابه آن نقاشی ها بر روی دیوارهای اطراف خط آهن وجود دارد، و جان واتسون آن نقاشیها را یافته و از رویشان عکس میگیرد. روز بعد آنها دوباره به موزه میروند و تا شب صبر میکنند و با سو لین یائو مواجه میشوند که در موزه مخفی شده بود.
یائو به آنها توضیح میدهد که او و برادرش جی جو مدت ها قبل برای یک گروه قاچاقچی به نام نیلوفر سیاه کار میکردند ولی یائو از آنها فرار کرده و مطمئنا آنها در پی او هستند و تمام این قتل ها زیر سر جی جو میباشد. در رابطه با نشانه ها تنها میگوید که تمامشان عدد هستند و نوعی الفبای مخصوص است که قاچاقچی ها با آن آشنایی دارند و از روی یک کتاب است، ناگهان چراغ های موزه خاموش شده و جی جو آمده و یائو را میکشد.
شرلوک از پلیس میخواهد که تمام کتاب های مشترک بین ون کون و لوکیس را به او بدهند تا بتواند به چیزی برسد ولی با وجود تمام تلاش های آنها چیزی متوجه نمیشوند. واتسون قصد دارد سارا ساویر (زو تلفورد) را که تازه با او آشنا شده به سینما ببرد ولی شرلوک پیشنهاد میدهد آنها به سیرکی بروند که فقط یک بار در لندن نمایش میدهد. وقتی به سیرک میروند هلمز در پشت صحنهی سیرک با افراد نیلوفر سیاه درگیر میشود و بدین وسیله آنها لو رفته و متواری میشوند.
بعد از این سارا و جان و شرلوک در پی کشف رمز هستند و شرلوک تازه متوجه میشود که یائو مقداری از رمز را حل کرده پس مطمئنا کتاب مناسب در موزه است. هلمز به سرعت به طرف موزه میرود ولی در خیابان کتاب را پیدا کرده و رمز را میشکند
(نه میلیون پوند برای سنجاق سر یشمی)
شرلوک به سرعت وارد خانه میشود تا به جان خبر دهد ولی نیلوفر سیاه جان و سارا را گرفته درحالی که فکر میکند جان همان شرلوک است. درست زمانی که نزدیک است سارا کشته شود، شرلوک از راه رسیده و هر دو را نجات میدهد و نیلوفر سیاه متلاشی میشود. سنجاق سر یشمی که توسط ون کون از چین دزدیده شده بود در دست منشی و معشوقهاش بود که بی توجه به ارزش آن، سنجاق را روی سرش میگذاشت. در نهایت این باند بزرگ به لطف هوش و درایت شرلوک و جان از بین میرود.
در پرده آخر فیلم رئیس کل که با حرف M نمایش داده شد بود رئیس شکست خورده نیلوفر سیاه را میکشد.
نکات
به گفتهی موفات این قسمت از مجموعه، برای پیام های رمز نگاری شده از ماجرای مردان رقصان الهام گرفته است.
آلن کستلر از نیوزاراما اعلام کرد که احتمالاً فرضیه شرلوک مبنی بر (کتابی که در تمام خانه ها پیدا میشود) از روی دره وحشت اقتباس شده و همچنین قاتلی که از دیوار بالا میرود و افراد را میکشد از نشانه چهار گرفته شده است.
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «The Blind Banker». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۷.