رساله منطقی-فلسفی
رساله منطقی-فلسفی (به لاتین: Tractatus Logico-Philosophicus) که گاهی به اختصار تراکتاتس خوانده میشود، نام تنها کتابی است از ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی که در زمان حیات وی به چاپ رسید. او این کتاب را در دوران سربازی و اسارت در جنگ جهانی اول نوشت. اولین چاپ آن به زبان آلمانی با نام Logisch-Philosophische Abhandlung در سال ۱۹۲۱ بود و امروزه به عنوان یکی از مؤثرترین کتابهای فلسفی قرن بیستم شناخته میشود. این کتاب شامل پیش گفتار، فهرست نمادهای رساله منطقی-فلسفی، درآمدی بر این کتاب نوشته برتراند راسل، پیش گفتار نویسنده و متن رساله منطقی-فلسفی است.
نویسنده(ها) | لودویگ ویتگنشتاین |
---|---|
عنوان اصلی | Logisch-Philosophische Abhandlung |
برگرداننده(ها) | ترجمهٔ انگلیسی اصلی توسط فرانک رمزی و چارلز کی اوگدن |
کشور | اتریش |
زبان | زبان آلمانی |
موضوع(ها) | Ideal language philosophy و منطق |
ناشر | First published in W. Ostwald's Annalen der Naturphilosophie |
تاریخ نشر | ۱۹۲۱ |
انتشار به انگلیسی | Kegan Paul, 1922 |
گونه رسانه | چاپی |
شمار صفحات | ۷۵ |
متن رساله شامل هفت گزاره است که هر یک زیربخشهایی دارد. ویتگنشتاین در این کتاب به شرطهایی پرداخته که به وسیله یک زبان منطقی برآورده شوند. راسل نوشته شدن این کتاب را به این دلیل که ویتگنشتاین در این کتاب به قاعدههای دستور زبان فلسفی پرداخته با اهمیت دانستهاست.
نظرات ویتگنشتاین در رساله
ویتگنشتاین جهان را شامل تمام آنچه وضع واقع است میداند یعنی مجموعهای از بودهها (آنچه هست) و اشیاء که بودن جهان را تعیین کردهاند. او وضع واقع را شامل بودهها میداند که وجود وضعیت چیزها میباشد. جوهر جهان فقط میتواند یک صورت را تعیین کند و نمیتواند هیچ گونه خصلتهای مادی را تعیین کند. ویتگنشتاین همانند برخی از دیگر فیلسوفان جوهر را چیزی که مستقل از آنچه واقع است میداند و در تأیید نظر خود آن را دارای صورت و گنجانیده (محتوا) مینامد. او امور را به دو دسته ایستا و نااستوار تقسیم میکند و سپس به تعریف نگاره میپردازد. او نگارهها را بودههایی میداند که موقعیت چیزها را در مکان منطقی یعنی وجود داشتن یا نداشتن وضعیت چیزها را بر ما مشخص میکنند. او درست یا نادرست بودن نگاره را منوط به صرفاً شناخت آن نگاره نمیداند بلکه تطبیق نگاره را با واقعیت شرط اصلی شناخت درستی یا نادرستی آن میداند. فلسفه باید عنصر اندیشیدنی را کرانمند سازد یعنی برایش مرز تعیین کند و برای عنصر نااندیشیدنی نیز چنین کند. به این دلیل فلسفه عنصر نااندیشیدنی را از درون به وسیله عنصر اندیشیدنی محصور میکند و بیانگر عنصر ناگفتنی است بدین طریق که عنصر گفتنی را به روشنی بازمی نماید. صورت کلی یک گزاره در منطق همان گوهر گزاره است. توصیف کلیترین صورت یک گزاره توصیف نخست نشانه کلی واحد و یگانه منطق است. فرگه میگوید هر گزارهای که درست تشکیل شده باشد باید معنایی داشته باشد و ویتگنشتاین میگوید هر گزاره ممکن درست تشکیل شدهاست و اگر معنایی نداشته باشد سبب آن فقط این است که ما به برخی از سازههای آن هیچ نشانگری ندادهایم. او در ادامه میگوید که بحث بر سر تعدادی از مفهومهای بنیادی نیست که باید مشخص شوند بلکه سخن بر سر بیان یک قاعدهاست. ویتگنشتاین در ادامه رساله منطقی-فلسفی به بررسی ارتباط گزارهها با یکدیگر برای نشان دادن قانونمندی آنها در یک زبان منطقی پرداختهاست.
ترجمه به فارسی
این اثر را چهار تن به فارسی ترجمه کردهاند:
- محمود عبادیان، ۱۳۶۹
- رسالهٔ منطقی-فلسفی، ترجمهٔ میر شمسالدین ادیبسلطانی، تهران:امیرکبیر، ۱۳۷۱
- رساله منطقی فلسفی، ترجمه و شرح سروش دباغ، تهران: هرمس ۱۳۹۳
- رسالهٔ منطقی-فلسفی، ترجمهٔ مالک حسینی، نشر کرگدن و انتشارات هرمس، تهران، در دست انتشار