علیخان نایبالسلطنه
علیخان نایب السلطنه از خوانندگان درجه اول و بنام عهد مظفری بود؛ که به مناسبت اینکه وی پیشکار کامران میرزا نایب السلطنه بود و به علیخان نایب السلطنه مشهور شد. از آن جا که ماههای رمضان در منزل عضد الملک مناجات میکرد به او علیخان عضد الملکی هم میگفتند.
حسن محشون دربارهٔ وی مینویسد:[1]
علیخان صدای شش دانگ و رسا و پر طنین و تحریر داشت و به قدری حنجره اش قوی بود که به او علیخان حنجره دریده هم میگفتند. علی در خوانندگی از محضر جناب قزوینی بیشتر از آقاجان ساوهای استفاده کرده بود. دستگاههای موسیقی را کاملاً میشناخت. نی هم مینواخت و از شاگردان صفدر خان، استاد و نوازنده نی بود و در نواختن ضرب هم مهارت داشت و به طوری که نقل میکنند قدرت و مهارت او در خوانندگی بی نظیر بود. سید حسین طاهر زاده میگفت تنوع تحریر علیخان را کسی نداشت. علیخان بیش از ۸۰ سال عمر کرد و در اواخر سلسه قاجاریه در گذشت. از او صفحاتی باقی است.
رجایی در «گنج سوخته» مینویسد: علیخان نایب السلطنه، وی از خوانندگان بزرگ ولی گمنام دورهٔ ناصری بهشمار میرود. علیخان درویش مسلک بود و بیریا و بهرهمند از صدایی مطبوع و خوش آهنگ که همین خصوصیات موجب شد وقتی در محافل سرشناسان آن زمان حضور یافت، از اعتباری خاص برخوردار شود. صدای خوش علیخان او را به دربار ناصری کشاندو پس از آن در دستگاه کامران میرزا نایب السلطنه که میل و رغبت خاصی به موسیقی به خصوص به خوانندگان داشت مقام و منزلی به دست آورد. علیخان در مصاف با رقبای خود در مجلس کامران میرزا هر دستگاهی را که آنان میخواندند عالی تر و بهتر و به قولی مایهٔ بالادست آنها میخواند که به واسطهٔ چنین استعداد درخشانی مورد توجه واقع شد. علیخان هنرمندی بود خوش خلق و بذله گو که علاوه بر خوانندگی، نی هم مینواخت.
عبدالله دوامی دربارهٔ انگیزه رویکردش به موسیقی چنین میگوید:
کشش من به سوی موسیقی به این صورت آغاز شد که شبی به منزل مجد الممالک که از آشنایان بود، رفته بودم درانجا شروع به خواندن کردم. در این مجلس، علیخان نایب السلطنه هم که از خوانندگان بنام بود حضور داشت؛ پس از شنیدن آواز من، مرا تشویق کرد و گفت: اگر شما به این کار ادامه دهی، خواننده خوبی خواهی شد. من از این گفته دلگرم شدم و اولین مشق خود را که دستگاه شور بود نزد علیخان شروع کردم، مدتها از محضرش استفاده کردم و ردیف راست پنجگاه را که در آن زمان از بین خوانندگان تنها علیخان میدانست، نزد ایشان مشق کردم.
از دیگر شاگردان علیخان میتوان به نام خانم عزت روحبخش (۱۲۸۷–۱۳۶۸) اشاره کرد.
علیخان نایب السلطنه، در مجالس خصوصی شاهزاده کامران میرزا نایب السلطنه، آواز میخواند. یک شب صدای او به حدی نایب السلطنه را از خود بی خود کرد؛ که تصمیم گرفت به اندازه جثه علیخان قفسی بسازد و او را در آن قفس بنشاند تا برایش آواز بخواند. بلافاصله دستور داده میشود. پس از چند روز قفسی از طلا میسازند و برای برگزاری مراسم نصب این قفس و آواز خواندن علیخان در داخل آن یک شب جشن مفصلی بر پا میکنند، البته هیچیک از مهمانان منظور از این دعوت را نمیدانستند و پس از اینکه چند ساعتی از شب میگذرد و همه طالب شنیدن ساز و آواز میشوند، ناگهان مستخدمین نایب السلطنه در حالی که قفسی را که علیخان در آن نشسته بود بر دوش داشتند وارد میشوند و قفس را از قلابی که داشته به درخت میآویزند و بلبل نایب السلطنه از داخل قفس چهچهه را شروع میکند.
روزهایی که نایب السلطنه جشن یا مهمانی داشت از مشهدی علیخان هم دعوت میشد. تا در آن جشن و مهمانی شرکت کند تا برای میهمانان آواز بخواند. یک شب بعد از جشنی به خانه خود در باغ فیض بازمیگشت و راهزنان میدانستند او از دربار نایب السلطنه بازمیگردد، حتماً مقداری پول و طلا و اشیاء قیمتی همراه دارد. وی در تاریکی از طرشت عازم باغ فیض بود. دوستانش در طرشت از او خواستند؛ شب را بماند و صبح به باغ فیض برورد، اما ایشان قبول نمی کند و براه خود ادامه میدهد. کمی که از طرشت دور میشود در محلی که به آن پاکنه میگفتند و دزدان در آن محل مخفی شده بودند به مشهدی علیخان حمله میکنند و او را به قتل میرسانند و هر چه به همراه داشته به سرقت میبرند.
«پاکنه مکان یا کانالی بود؛ که به صورت شیب دار به قناتها متصل میشد تا رهگذران بتوانند از آب قنات برای خود یا احشامشان آب بردارند» صبح که رهگذران از آن مکان میگذشتند با جسم بی جان مشهدی علی روبرو میشوند و چون سرشناس بود به خانواده اش و همسرش که در حصارک زندگی میکردند اطلاع میدهند؛ و پیکر ایشان را طبق وصیتش به روستای حصارک میبرند؛ و در پای یک درخت توت در قبرستان حصارک به خاک میسپارند.
ضبط صفحه در ایران پیش از مشروطیت و از سال ۱۲۸۴ خورشیدی آغاز شد. شرکتی که صفحههای ایرانی را ضبط، تکثیر و به بازار عرضه میکرد شرکت «گرامافون» بود.
از سوی دیگر ماکسیم پیک[persian-alpha 1]، نمایندهٔ تجاری شرکت و برادران هامپه[persian-alpha 2] به عنوان صدابردار (متخصصین ضبط شرکت گرامافون) نیز به ایران آمده بودند. محل ضبطِ صفحه در خیابان لالهزارِ تهران، کوچهٔ معروف به فیلخانه، در مجاورت مدرسهٔ سنلویی بود. از علیخان نایب السلطنه نیز از آن زمان صفحاتی باقیست. علیخان به نام بلبل ناصرالدین شاه معروف بود نام اصلی ایشان رستمعلی بوده ساکن ده باغ فیض در غرب تهران بودهاست واز نوادگان ایشان خاندان علی اعظم هستند ایشان از دوستان صمیمی هایری زاده نماینده مجلس بودند آن وقت بودند عکس ایشان در پیج محله باغ فیض هستش که یکی از نوادگانش شباهت بسیاری زیادی به او دارد
یادداشت
- Maxim Pick
- Hampe
منابع
- مشحون، حسن. تاریخ موسیقی ایران. ۲. ص. ۶۴۴.
- مشحون، حسن. تاریخ موسیقی ایران. ۲. ص. ۶۴۴.
- خالقی، روحالله. سرگذشت موسیقی ایرانی. اول. ص. ۳۷۲.