مالیات غیرمستقیم

مالیات به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره‌وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت نمایند تا توانائی‌های جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود.

مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیت‌های اقتصادی است که نصیب دولت می‌گردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساخته‌است.[1]

تقسیم‌بندی مالیات‌ها

مالیات‌ها در ایران به دو دستهٔ مالیات مستقیم و مالیات غیرمستقیم تبدیل می‌شوند.

مالیات غیر مستقیم

مالیات‌هایی که پرداخت‌کننده آن مشخص و معین نبوده و تحقق مالیات بستگی به یک قسمت از فعالیت‌های اقتصادی و عملیات افراد داشته و قابلیت انتقال آن‌ها بسیار زیاد باشد، مالیات‌های غیرمستقیم نامیده می‌شود. به‌عبارت دیگر، مالیات‌هایی که به‌طور غیرمستقیم بر کالاهای مصرفی اشخاص وضع شده و از مصرف‌کنندگان وصول می‌شود. نقش مالیات‌های غیرمستقیم در جوامع و اقتصادهای کمتر توسعه‌یافته در مقایسه با کشورهای بیشتر توسعه‌یافته مهم‌تر است و هدف تأمین مخارج دولت را به آسانی محقق می‌کند. این مالیات‌ها، نرخ سرمایه‌گذاری را از راه تقلیل مصرف، بالا می‌برند و ضریب افزاینده پس‌انداز را رشد می‌دهند. به هر حال، روی‌آوری به مالیات‌های غیرمستقیم در این کشورها زیاد است.[2]

انواع مالیات غیر مستقیم

الف: مالیات بر واردات

شامل:

  1. حقوق گمرکی
  2. سود بازرگانی

۳–۳۰ ٪ از مبلغ اتومبیل‌های وارداتی

۴–۱۵٪حق ثبت

ب: مالیات بر مصرف و فروش

شامل:

  1. مالیات بر فراورده‌های نفتی
  2. مالیات تولید الکل طبی و صنعتی
  3. مالیات نوشابه‌های غیر الکلی
  4. مالیات فروش سیگار
  5. مالیات اتومبیل

۶–۱۵٪مالیات اتومبیل‌های داخلی

  1. مالیات فروش خاویار
  2. مالیات حق اشتراک تلفن خودکار و خدمات بین‌الملل

۹ - مالیات ضبط صوت و تصویر[3]

مهم‌ترین مالیات‌های غیر مستقیم معمول در اغلب کشورها

۱)مالیات بر مصرف و فروش:

مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیرمستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی کشیده می‌شود و از تولید کنندهٔ کالاها و خدمات مزبور وصول می‌شود؛ بنابراین مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل می‌دهد به نحوی که معمولاً مصرف‌کننده نمی‌تواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولیدکننده یا فروشنده به دولت می‌پردازد. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق می‌گیرد که در مقابل تغییرات قیمت حساسیت کمی دارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل می‌دهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرار می‌گیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگراین مالیات بر کالاهای ضروری وضع شود، سنگینی آن را طبقات کم‌بضاعت بیشتر احساس می‌کنند. مالیات برفروش به کالاهایی تعلق می‌گیرد که درمرحله خرده‌فروشی به دست مصرف‌کننده می‌رسد. دراین نوع مالیات فروشگاه‌ها موظف هستند که مبلغ مالیات را مجزا از قیمت کالا حساب نموده و در یک رقم جداگانه به نحوی که مصرف‌کننده از مبلغ آن اطلاع حاصل کند، دریافت دارند. غرض از این نوع محاسبه آن است که مصرف‌کننده مالیات را بپردازد. در ایران این نوع مالیات وجود ندارد.[4]

۲)مفهوم مالیات بر ارزش افزوده:

در طبقه‌بندی مالیات‌ها، مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم بر مصرف و فروش داخلی کالاها و خدمات است، این نوع مالیات، چند مرحله‌ای و درهر یک از مراحل تولید و تکمیل تا مصرف نهایی، بر حسب ارزش افزوده ایجاد می‌شود. به عبارت دیگر، مالیات بر ارزش افزوده، نوعی مالیات بر فروش چند مرحله‌ای است که خرید کالاها و خدمات واسطه‌ای را از پرداخت مالیات معاف می‌کند.[5]

ارزش افزوده یک بنگاه از تفاوت عایدات فروش کالا یا خدمات و کل هزینه‌هایی که صرف خرید کالاها و خدمات واسطه‌ای شده‌است، ناشی می‌شود. در مقیاس اقتصاد ملی، تولید ناخالص ملی در واقع حاصل جمع ارزش افزوده کلیه بنگاه هاست، زیرا کل معاملات واسطه‌ای مساوی با ارزش فروش نهایی است. به همین دلیل، فروش نهایی برابر با ارزش کل دستمزد، نرخ بهره، سود، اجاره، استهلاک و سایر پرداختها به عوامل تولید در سطح ملی و مساوی تولید ناخالص ملی است.

معادله زیر نشان می‌دهد که در مقیاس ملی، ارزش افزوده روی دیگر سکه تولید ناخالص ملی است.

GNP =پرداختی به عوامل تولید-فروش نهایی = (معاملات واسطه‌ای-کل معاملات) = ارزش افزوده. بر این اساس، می‌توان گفت که مجموع ارزش افزوده تمام بنگاه‌های بازرگانی در هر مرحله از تولید، نوع دیگری از تعریف تولید ناخالص ملی است؛ لذا مالیات بر ارزش افزوده، برابر مالیات بر تولید ملی است. بر این اساس، پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده برابر با کل درآمد حاصل از فروش منهای هزینه خرید عوامل تولید از سایر بنگاه‌ها است که با خارج کردن خرید از سایر بنگاه‌های مالیات دهنده، از مالیات‌گیری چندگانه اجتناب می‌شود. به عبارت دیگر، مالیات بر کل فروش بنگاه اعمال و همزمان، اعتبار مالیاتی برای خرید از سایر بنگاه‌ها به بنگاه جدید اعطا می‌شود. بدین معنا که مالیات پرداخت شده تولیدکنندگان قبلی، از مالیات بر فروش بنگاه کسر می‌گردد؛ بنابراین، اعمال مالیات بر ارزش افزوده نیازمند فهرست کردن کل صورتحساب‌ها در بنگاه است، زیرا هر بنگاه برای دریافت اعتبار مالیاتی باید بتواند شرح مالیات پرداخت شده فروشنده قبلی را ارائه دهد. این نیاز، خریدار را تشویق می‌کند که پرداخت مالیات توسط فروشنده قبلی را مورد توجه قرار دهد.[6]

دو دیدگاه رایج درمورد طبقه بندی مالیات‌ها

دو واژگان مالیات مستقیم و غیرمستقیم را می‌توان از دو دیدگاه مورد نظر قرار داد:

یک، دیدگاه دیدگاهی که به روش تشکیلاتی و اداره مالیات بستگی پیدا می‌کند و پرداخت‌کننده مالیات بر درآمد، مالیات مورد نظر را به‌طور مستقیم به اداره مالیات می‌پردازد در حالی که در زمان خرید کالاهای مشمول مالیات به‌طور غیرمستقیم مالیات منظور شده را پرداخت می‌کند. این مثال که شاید روش تشکیلاتی یا اداری پرداخت مالیات را با توجه به مستقیم و غیرمستقیم بودن ان توضیح می‌دهد، به الزام منطبق بر تقسیم‌بندی پرداخت‌کننده واقعی مالیات نمی‌باشد. چنین برداشتی از تقسیم‌بندی مالیات‌ها، دارای سابقهٔ طولانی و همچنین موضوع بحث و مجادلهٔ علمی سابقه داری است. بسیاری از اقتصاد دانان بخش عمومی، معتقد هستند که: (هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین طبقه‌بندی تشکیلاتی از پرداخت مالیات، مفهومی مناسب از نظر اقتصادی نیز داشته باشد) برای مثال پرداخت کنندهٔ مالیات به ادارهٔ دارایی چه تفاوتی دارد که کار فرما باشد یا کارگر، یا بنا به فرض مالیات نصف به نصف بر آن‌ها واقع شود.

دیدگاه دوم:در طبقه‌بندی مالیات‌ها؛ اثرات مالیاتی، انواع مختلف مالیات‌ها از نظر وقوع نهایی مالیات و پرداخت کنندگان نهایی ان را مورد توجه قرار می‌دهند. برحسب نظر (دیو) و (فرید لندر) مالیات‌هایی را معمولاً مستقیم می‌خوانند که درآمد حقیقی پرداخت‌کننده مالیات به دولت را کاهش می‌دهد. مالیات‌های دیگر که ممکن است از یک نفر به نفر دیگری منتقل شود، مالیات‌های غیرمستقیم می‌باشند. هر چند که دیدگاه فوق دارای مفهوم اقتصادی است، اما از نظر تشخیص، دشواری‌هایی را به همراه دارد. مثلاً به‌طور عمده انتقال مالیات‌ها به مقدار صفر یا ۱۰۰٪نبوده بلکه درصدی از مالیات منتقل می‌شود. در این صورت نیاز به معیار دیگری برحسب درصد انتقال می‌باشد تا مستقیم یا غیرمستقیم بودن مالیات را معین کند. از سوی دیگر اصولاً تمیز و اندازه‌گیری مقدار انتقال مالیات کار ساده‌ای نیست. در نتیجه تقسیم‌بندی مالیات‌های مستقیم وغیر مستقیم بر این اساس شاید بی‌معنی تلقی شود به عبارت دیگر، تشخیص آنکه چه کسی مالیات را می‌دهد، نکته ایست که ما باید با توجه به نظریه‌های اقتصادی مربوط به ان دست یابیم. نه آنکه از قبل بر آن آگاه باشیم. اگر قرار باشد که تقسیم‌بندی مالیات‌ها به صورت مالیات مستقیم و غیرمستقیم مطرح باشد، بهتر است مالیات‌های مستقیم به مالیات‌هایی تلقی شوند که بر اساس مشخصه‌های اقتصادی افراد برقرار شوند. در حالی که در مالیات‌ها ی غیرمستقیم تمیز و اعمال نرخ‌های مالیاتی بر اساس چنین مشخصه‌های غیر علمی یا مد نظر نباشد، بهتر است که واژگان مالیات مستقیم و غیرمستقیم به مالیات بر اشخاص و مالیات بر غیر اشخاص تبدیل شود. در ادبیات مالیات‌ها، به دو و شاید سه نظر در ارجح بودن مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم می‌توان اشاره کرد. در یک قطب از این نظریه‌ها، گروهی قرار دارند که مالیات‌های مستقیم را از جمیع جهات مناسب تر از مالیات غیرمستقیم می‌دانند و اصولاً اعتقاد دارند که مالیات‌های غیرمستقیم به علت عدم توانایی نظام، به تشخیص درامدهای واقعی به اجبار بر بازارها بر قرار می‌شوند. تأکید بر هزینه و دشواری اعمال مالیات‌های مستقیم را در گزارش کمیته‌ای که در سال ۱۹۲۷مامور بررسی بدهی و مالیات‌ها در انگلستان شد می‌توان مشاهده کرد و توجیه اقتصاد برتری مالیات‌های مستقیم از دیدگاه برابری و توزیع درآمد در مطالعه (فرام وتامباو) در سال ۱۹۷۳دیده می‌شود. محور اساسی طرفداران مالیات‌های مستقیم بر هدف توزیع درآمد قرار دارد و از دیدگاه آنان مالیات‌ها ابزار اولیه جهت نیل به برابری و توزیع مناسب درآمد هستند. اقتصاد دانان دیگری که کاربرد مالیات‌ها هم از دیدگاه توزیع و برابری و هم تخصیص مورد توجه قرار می‌دهند، عمدتاً ترکیب مناسبی از این دو نوع مالیات را پیشنهاد می‌کنند. این گروه معتقد هستند که مالیات‌های مستقیم به منظور ایجاد برابری برقرار می‌شوند، در حالی که مالیات‌های غیرمستقیم یک روش کسب درآمد برای دولت می‌باشد. در مورد عبارت بالا اگر در مورد غیرقابل انتقال بودن مالیات‌های مستقیم تردیدی باشد به‌طور قطع کارامد بودن مالیات غیر مستقیم، نیز مورد پرسش است. به هر صورت بسیاری از اقتصاد دانان پیشنهاد یک ترکیب بهینه از مالیات مستقیم و غیرمستقیم را ارائه می‌کنند.[7]

منابع

  1. «مالیاتهای-مستقیم-و-غیر-مستقیم».
  2. http://www.aftabir.com/business/financial/tax/public/goverments_type_indirect.php. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  3. «مالیات‌های مستقیم وغیر مستقیم». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۳.
  4. «مالیات مستقیم و غیر مستقیم». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۳.
  5. صوفی مجید پور، مسعود. مالیات بر ارزش افزوده.
  6. «مالیات بر ارزش افزوده :مزایا، معایب، تأثیرات اقتصادی». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ دسامبر ۲۰۱۳.
  7. پژویان، جمشید. اقتصاد بخش عموم (مالیات‌ها. جنگل) صفحات116 تا 118.

http://www.iran-eng.com/showthread.php/275224%5Bپیوند+مرده%5D

http://www.form2online.com/printthread.php?tid=13831

http://www.aftabir.com/articles/view/economy_marketing_business/financial_economy/c2c1218279954_tax_p1.php/

https://web.archive.org/web/20131213083005/http://www.agroeco.ir/Forum/agroeco13/topic-t547.html

https://web.archive.org/web/20131213083005/http://www.agroeco.ir/Forum/agroeco13/topic-t547.html

- صوفی مجید پور، مسعود: " مالیات بر ارزش افزوده: تاریخچه، مفهوم، روش محاسبه "، گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، شماره مسلسل ۶۵۴۶.

https://web.archive.org/web/20131203052055/http://www.vat.ir/ConceptEconomic_htm_f.htm

کتاب اقتصاد بخش عمومی (مالیات‌ها) جمشید پژویان نشر جنگل صفحات۱۱۶ تا ۱۱۸

مجله اقتصاد ایران، شماره ۲۱، آبان ۱۳۷۹

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.