نبرد گلونآباد
نبرد گلونآباد نبردی بود بین سپاهیان افغان به رهبری محمود و سپاهیان صفوی به رهبری محمدقلیخان اعتمادالدوله در نزدیکی گلونآباد که به شکست صفویان انجامید.
نبرد گلونآباد | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای نادری | |||||||
نقاشی از محمود افغان | |||||||
| |||||||
طرفین درگیر | |||||||
امپراتوری صفوی | هوتکیان | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
محمدقلی خان علیمردان خان رستم خان فیلیپ کلمب سید عبدالله[1] |
محمود افغان امانالله خان نصرالله[1] اشرف افغان مسلم خان | ||||||
قوا | |||||||
|
| ||||||
تلفات | |||||||
۵٬۰۰۰-۱۵٬۰۰۰ سرباز کشته شدند.[4][7] | ناشناخته، طبق احتمالات، کم |
نیروهای صفوی حدود پنجاه هزار نفر سرباز و بیست و چهار توپ سنگین داشتند و در مقابل شورشیان افغان که بیست هزار نفر و دارای تعدادی زنبورک (توپخانه ی سبکی که روی شتر قرار میگرفت) بودند شکست خوردند.
نبرد
در اواخر تابستان ۱۷۲۱/ ۱۱۳۳ محمود دوباره از دشت لوت گذشت و همچون بار گذشته تعدادی از افراد و چهارپایانش را در گرما و خشکی بیابان از دست داد و در اکتبر/ ذیحجه ۱۱۳۳- محرم۱۳۳۴ به کرمان رسید. شهر تصرف شد اما حکمران آن رستم محمد سعدلو یورش افغانان را با وارد آوردن تلفات زیادی به انان دفع کرد. تا پایان ژانویه ۱۷۲۲/ ربیعالثانی۱۱۳۴ زمزمههایی در صفوف افغانان درگرفته بود و برخی افراد ترک خدمت کرده بودند که به ناگاه اقبال نامنتظرهای به محمود روی آورد؛ رستم محمد سعدلو درگذشت و جانشین او با دادن رشوه به محمود برای پایان دادن محاصره، آبروی او را خرید. محمود به سمت یزد حرکت کرد و در آنجا نیز عقب رانده شد. او از آن شهر درگذشت و به سوی پایتخت صفویان، اصفهان، پیشروی کرد.
در پایتخت دیدگاههای متفاوتی وجود داشت. وزیر بر این پایه که نیروهای موجود توان برابری با افغانان در فضای باز را ندارند، دفاع از شهر را پیشنهاد میکرد؛ دیگران حملهای فوری را سفارش میکردند. شاه تصمیم به یورش گرفت، از میان دهقانان و بازرگانان آموزش ندیده که بسیاری شان پیشتر هرگز سلاح بر دست نگرفته بودند، با شتاب زدگی نیرویی در ناحیه اصفهان فراهم شد و این نیروی زار و نزار که تنها با شماری سپاهی هماهنگ از هنگ غلامان و شماری جنگجوی فراهم شده از میان قبیلهها، سازماندهی یافته بود برای رویارویی با محمود به سمت گلون آباد در نزدیکی ۲۹ کیلومتری اصفهان رفت. به واسطه اختلافهای میان فرماندهان مشترک، یعنی وزیر و والی عربستان، اگر این سپاه هم بختی برای پیروزی داشت آن نیز از بین رفت. تاکتیکهای جنگی بیجای فرماندهان عملیاتی سپاه صفویه و پایداری سر فرمانده سپاهیان محمود، امان الله خان، شکست احتمالی افغانان را به پیروزی دگرگون کرد. محمود میتوانست در همان روز ۸ مارس ۱۷۲۲/ یکم جمادیالثانی ۱۱۳۴ وارد اصفهان شود اما به اشتباه تصور کرد که نیروهای ذخیره صفوی در اصفهان وجود دارند که به مقابله با وی فرستاده خواهند شد. بدین سان رنج و عذاب طولانی اصفهان آغاز شد. افغانان که تعدادشان کمتر از آن بود که خطر حمله به شهر را بپذیرند، به محاصره آن خشنود بودند.[8]
جستارهای ابسته
منابع
- پناهی سمنانی، نادرشاه (بازتاب حماسه و فاجعه ملی)، کتاب نمونه
- Axworthy (2006), p. 47.
- Axworthy, Michael(2009). The Sword of Persia: Nader Shah, from tribal warrior to conquering tyrant,p. 75. I. B. Tauris
- Malleson, George Bruce (1878). History of Afghanistan, from the Earliest Period to the Outbreak of the War of 1878. London: Elibron.com. p. 246. ISBN 1-4021-7278-8. Retrieved 2010-09-27.
- "AN OUTLINE OF THE HISTORY OF PERSIA DURING THE LAST TWO CENTURIES (A.D. 1722-1922)". Edward G. Browne. London: Packard Humanities Institute. p. 30. Retrieved 2010-09-24.
- Axworthy, Michael(2009). The Sword of Persia: Nader Shah, from tribal warrior to conquering tyrant,p. 77. I. B. Tauris
- "Last Afghan empire". Encyclopædia Britannica. Retrieved 2009-10-17.
- Axworthy, Michael (2006). The Sword of Persia: Nader Shah, from Tribal Warrior to Conquering Tyrant. London: I.B. Tauris. p. 50. ISBN 1-85043-706-8. Retrieved 2010-09-27.
-
- راجر سیوری، ترجمه کامبیز عزیزی (ایران عصر صفوی)، نشر مرکز