حمله نادرشاه به هند

نادرشاه افشار، شاه ایران، به علت عدم تحویل افغان‌هایی که در برانداختن سلسله صفوی نقش داشتند، به امپراتوری گورکانی هند لشگرکشی کرد و در نهایت فاتحانه وارد دهلی شد. سپاهیان او به آسانی ارتش گورکانی که به لحاظ نفرات، از برتری چشم‌گیری برخوردار بود را در نبرد کرنال شکست داد که منجر به تسلیم نهایی محمدشاه گورکانی گردید.[1]

لشگرکشی نادرشاه به هند
بخشی از جنگ‌های نادری

نادرشاه در دهلی
تاریخ۱۷۳۸–۱۷۴۰
مکانشمال هند
نتیجه

پیروزی قاطعانه ایران

  • دهلی توسط نیروهای ایرانی به غنیمت گرفته شد
تغییرات
قلمرو
همه سرزمین‌های غرب رود سند به ایران ضمیمه شد
طرفین درگیر
ایران گورکانیان هند
فرماندهان و رهبران
نادرشاه محمدشاه

پیروزی نادر شاه در برابر امپراتوری رو به زوال اما ثروتمند گورکانی هند، باعث شد تا او بتواند تا با غنایم این جنگ، هزینه جنگ‌های فرسایشی با همسایه غربی ایران، یعنی امپراتوری عثمانی را تأمین کرده و این جنگ‌ها را از سر گیرد، هرچند سرانجام نتیجه قطعی‌ای در مرزهای غربی امپراتوری خود به دست نیاورد.[2]

پیش‌زمینه

نادرشاه در سال ۱۷۳۶ میلادی به عنوان شاهنشاه ایران تاج‌گذاری کرد. این تاج‌گذاری پایان رسمی سلسله صفوی و آغاز سلسله افشار بود. نادر دو سال پس از تاج‌گذاری، قندهار را فتح کرد و آخرین پایگاه هوتکیان را از بین برد. این اتفاق سپاهیان نادر را به مرز امپراتوری گورکانی هند رساند.[3]

دولت گورکانی، به دلیل کشمکش و ستیزهایی که در سه دهه اخیر بر سر جانشینی اورنگ‌زیب پیش آمده بود، تضعیف گردیده بود. امپراتوری مراتا نیز از این فرصت استفاده کرده و بخش‌هایی از شمال و مرکز هند را فتح کرده بود. به دلیل تضعیف دولت مرکزی، بسیاری از بلندپایگان گورکانی هم سر به استقلال برداشته بودند و همه این‌ها درحالی بود که محمدشاه نشان داده بود که آن حکمرانی نیست که بتواند از زوال امپراتوری جلوگیری کند. با وجود اینکه فساد به بالاترین حد خود رسیده بود، سرزمین‌های گورکانی کماکان بسیار ثروتمند بودند و آوازه ثروت دهلی در دور دست‌ها شنیده می‌شد. همه این‌ها، نادرشاه را ترغیب به حمله به هندوستان کرد.

حمله

نادر به محمدشاه پیام فرستاد و از او خواست تا دروازه‌های کابل را ببندد تا افغان‌هایی که در سقوط سلسله صفوی نقش داشتند، نتوانند در این شهر پنهان شوند. محمدشاه با این درخواست نادر موافقت کرد، اما در عمل هیچ تلاشی انجام نداد. این اتفاق، آغازگر جنگی گردید که در نهایت با ورود نادرشاه به دهلی پایان یافت.[4] نیروهای ایران به سمت شرق به راه افتادند و در نزدیکی هندوکش، با شورشیان هوتکی روبرو شدند و آنان را شکست دادند. نادرشاه پیش از ورود به پنجاب، شهرهای پیشاور، کابل و غزنی را ضمیمه امپراتوری خود کرد. او در همان سال به سمت سند به راه افتاد و گورکانیان نیز سپاه خود را آماده روبرو شدن با او کردند.

نبرد کرنال

در بیست و چهارم فوریه ۱۷۳۹، نادرشاه در کرنال سپاه گورکانی را به سختی شکست داد. محمدشاه که انتظار شکست از نیروهای ایران که به لحاظ نفرات بسیار کم تعدادتر بودند را نداشت، بلافاصله تسلیم نادر شد و شاه ایران به همراه فرمانروای گورکانی در اولین روز نوروز وارد دهلی شدند.[5] نادر در این شهر خطبه خواند و به نام خود سکه زد. او همه خزانه سلطنتی هندوستان را نیز به عنوان غنیمت جنگی مال خود کرد.

دریای نور. این الماس که امروزه در موزه بانک مرکزی ایران نگهداری می‌شود، حدود 36 گرم وزن دارد و یکی از بزرگ‌ترین الماس‌های جهان است.

غنائم

غارت دهلی چند روز طول کشید. تنها از مردم دهلی ۲۰ میلیون روپیه (برابر با تقریباً نیم میلیارد دلار آمریکا در سال ۲۰۱۹) خراج گرفته شد. محمدشاه شخصاً کلید خزانه سلطنتی خود را به نادر داد و تخت سلطنتی مشهور خود، تخت طاووس را نیز از دست داد. تخت طاووس به نمادی از سلطنت نادر و قدرت او تبدیل شد.

در میان جواهراتی که نادر در دهلی غارت کرد، دو الماس مشهور کوه نور و دریای نور نیز دیده می‌شدند. این دو الماس امروزه به ترتیب بخشی از جواهرات سلطنتی بریتانیا و ایران هستند. سربازان ایرانی در ماه مه همان سال دهلی را ترک کردند. نادرشاه تمام سرزمین‌های شرق رود سند را به محمدشاه بازگردند.[6]

مذاکرات میان نواب هند و فرستادگان ایرانی

پیامد

ثروتی که نادرشاه با خود از هند به ایران آورد به اندازه‌ای بود که برای سه سال مردم ایران را از پرداخت مالیات معاف کرد.[7][8] همچنین این بدان معنا بود که افشاریان می‌توانستند هزینه‌های سرسام‌آور جنگ‌های طولانی ایران و عثمانی را تأمین کنند. همچنین گفته شده که محمدشاه به صورت مخفیانه تا زمان مرگ خود از عثمانی در جنگ‌هایشان علیه نادر حمایت می‌کرده‌است.[9] هرچند در ظاهر بارها هدایای زیادی پس از بازگشت نادر به ایران برای او ارسال کرد.

حمله نادر به هند پیامدهای بلند مدتی نیز داشت و بر روی آینده سیاست‌های جهانی نیز تأثیر شایانی گذاشت. این جنگ‌ها باعث تضعیف شدید امپراتوری گورکانی هند شد و در نهایت راه را برای ورود بریتانیا به هند و استعمار این کشور هموار کرد، اتفاقی که بریتانیا را برای حدود یک سده به قدرت مطلق جهان تبدیل نمود.[10]

پانویس

  1. "Nadir Shah". Britannica.com.
  2. The Sword of Persia:Nader Shah, from Tribal Warrior to Conquering Tyrant. Retrieved 26 June 2014.
  3. David Marshall Lang. Russia and the Armenians of Transcaucasia, 1797–1889: a documentary record Columbia University Press, 1957 (digitalised March 2009, originally from the University of Michigan) p 142
  4. http://warfare.atspace.eu/Persia/Nader%20Shah%20Invades%20India.htm%7B%7Bdead link|date=February 2018 |bot=InternetArchiveBot |fix-attempted=yes}}
  5. "AN OUTLINE OF THE HISTORY OF PERSIA DURING THE LAST TWO CENTURIES (A.D. 1722–1922)". Edward G. Browne. London: Packard Humanities Institute. p. 33. Retrieved 2010-09-24.
  6. Axworthy, Michael (2010). Sword of Persia: Nader Shah, from Tribal Warrior to Conquering Tyrant. I.B. Tauris. pp. 212, 216. ISBN 978-0857733474.
  7. "Nadir Shah". بریتانیکا.
  8. This section: Axworthy pp.1–16, 175–210
  9. Naimur Rahman Farooqi (1989). Mughal-Ottoman relations: a study of political & diplomatic relations between Mughal India and the Ottoman Empire, 1556–1748. Idarah-i Adabiyat-i Delli. Retrieved 6 April 2012.
  10. Axworthy p.xvi

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.