نخبهسالاری
نخبهسالاری یا آریستوکراسی (به فرانسوی: Aristocratie) نظریه و عمل گروهی نخبه در امرِ حکومت است. این گروه از نظر فرمانروایی شایستهترینِ همه قلمداد میشوند. البته در برخی موارد ارث و میراث هم مشاهده شدهاست. این معنی اصلی اصطلاح است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است. پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهٔ معین چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و در عمل هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفتهاند.
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی |
شیوههای حکومت |
---|
ساختار قدرت |
منبع قدرت |
الیگارشی (فرمانروایی یک گروه) |
اقتدارگرایی (فرمانروایی یک نفر) |
نظریه قدرت |
جمهوری-پادشاهی (نظریات سیاسی-اجتماعی)
|
درگاه سیاست (en) |
افلاطون میانِ فیلسوف سالاری و نخبهسالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود: " انتخاب بر اساس خرد، فیلسوف سالاری و انتخاب بر اساسِ شایستگی و خِرد نخبهسالاری است. همچنین، افلاطون بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرّف نخبهسالاری است، همان گونه که ثروت معرف اشرافسالاری و آزادی معرف مردمسالاری میباشد. " با این وجود، در بسیاری موارد کلمهٔ نخبهسالاری با خردسالاری مترادف فرض میشود.[1]
- در عرف، حکومتهای موروثی و حکومتی را «نخبهسالار» میخوانند که قدرتِ دولت در آن مطلق و در دست طبقهٔ ممتاز باشد و آن طبقه حاکمیت را از راه وِراثت و امتیازهای طبقهای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد. این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده میشود و جای خود را به دیکتاتوریهای اشرافسالارانه سپردهاست.[2]
- آریستوکراسی (نخبهسالاری) از ریشهٔ یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت یا حکومت بهینکَسان آمدهاست.[2]
درحال حاضر، ایالات متحده از سیستمی شبهآریستوکرات استفاده میکندکه با نام مجمع گزینندگان شناخته میشود.[3]
جستارهای وابسته
پانویس
- فرهنگ علوم اجتماعی-باقر پرهام و همکاران- نشر مازیار - ص 6
- دانشنامهٔ سیاسی- داریوش آشوری-نشر مروارید- چاپ شانزدهم 1387- ص12
- "America's new aristocracy". Retrieved 2018-08-26.
معنی در دیکشنری آکسفورد
[[https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/aristocracy}}%5Bپیوند+مرده%5D