حاکمیت دینی
حاکمیت دینی یا دینسالاری (خدا سالاری) یا تئوکراسی (به انگلیسی: Theocracy) به نوع خاصی از حکومت گفته میشود که در آن اصالت به قوانین دینی و فرد روحانی داده شدهاست، و نوعی حکومت است که در آن «خدا» مبنای سیاسی حاکمیت است و حکومت را مدعیان نمایندگی خدا در رأس امور اداره میکنند.
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی |
شیوههای حکومت |
---|
ساختار قدرت |
منبع قدرت |
الیگارشی (فرمانروایی یک گروه) |
اقتدارگرایی (فرمانروایی یک نفر) |
نظریه قدرت |
جمهوری-پادشاهی (نظریات سیاسی-اجتماعی)
|
درگاه سیاست (en) |
بخشی از مجموعه مباحث دربارهٔ |
سیاست |
---|
درگاه سیاست |
بدین ترتیب مذهب غالب، اصلیترین تعیینکنندهٔ خط مشی ادارهٔ جامعه در نظام دینسالار است. دینسالاری در تاریخ اسلام نیز به کرّات ظاهر گردیدهاست.[1]
امروزه، از میان ۱۹۲ عضو سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی است که بنا و اساس آن بر مبنای دینسالاری است.[2][3][4][5][6]
تاریخچه
واژه تئوکراسی از واژه یونانی θεοκρατία به معنی «حکومت خداوند» ریشه میگیرد. تئوکراسی اولین بار توسط جوزفیوس فلاویوس در قرن اول میلادی مطرح شد تا ویژگیهای حکومت یهودیان را مشخص کند. جوزفیوس این چنین استدلال کرد که حکومت یهودیان به دلیل آنکه در هیچکدام از سه نوع دولت شناخته شده یونانیان، یعنی پادشاهی، اشرافی و آنارشیسم (به مثابه پارادوکس هر نوع حکومتی) جا نمیگرفت، منحصر به فرد به حساب میآمد، از همین رو جوزفیوس تئوکراسی را به عنوان چهارمین شکل حکومتی که در آن خدا و قوانینش قدرت مطلق هستند تفسیر کرد. تعریف یوسف فلاوی تا قبل از عصر روشنگری کاملاً قابل قبول بود تا زمانی که این اصطلاح شروع به کسب مفاهیم جامعتر و به صورت غیرقابل انکاری منفی کرد، بخصوص وقتی که مورد تفسیر هگل قرار گرفت.
حکومتهای دینسالار در حال حاضر
ایران
فرانسیس فوکویاما ایران را به عنوان یک جمهوری دینسالار و قانون اساسی آن به عنوان «ترکیبی» از «عناصر دین سالاری و دموکراتیک» توصیف کردهاست. مانند سایر کشورهای اسلامی، این قوانین مذهبی را حفظ میکند و دادگاههای دینی نیز دارد که همه جوانب قانون را تفسیر میکند. طبق قانون اساسی ایران، «کلیه قوانین و مقررات مدنی، کیفری، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و … باید بر اساس موازین اسلامی باشد.» فرمانده کل قوا یا رهبر که یک فرد روحانی است توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب میشود که صلاحیت نامزدهای انتخابات آن توسط شورای نگهبان قانون اساسی بررسی میشود و همچنین نیمی از اعضای شورای نگهبان توسط رهبری و باقی توسط ریاست قوه قضائیه انتخاب میشوند.[7] شورای نگهبان قانون اساسی وظیفه دارد که هر قانون تصویب شده در مجلس را با قانون اساسی و قوانین شریعت اسلام مطابقت دهد، همچنین موظف است صلاحیت همه نامزدهایی را که جهت شرکت در هر انتخابات به جز انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در وزارت کشور ثبت نام میکنند را بررسی کند و پس از آن اجازه شرکت در انتخابات را به آن کاندیدا بدهد. مواردی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتاً به اسلامی بودن نظام و قوانین اشاره دارد.
جمهوری اسلامی نامی است به چندین کشور که بهطور رسمی توسط قوانین اسلامی اداره میشوند، از جمله جمهوریهای اسلامی افغانستان، ایران، پاکستان و موریتانی. پاکستان برای اولین بار این عنوان را طبق قانون اساسی سال ۱۹۵۶ به تصویب رساند. موریتانی آن را در ۲۸ نوامبر ۱۹۵۸ تصویب کرد. ایران آن را پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران که سلسله پهلوی را سرنگون کرد، تصویب کرد. افغانستان پس از سقوط دولت طالبان آن را در سال ۲۰۰۴ تصویب کرد. این کشورها علیرغم داشتن نامهای مشابه، از نظر دولتها و قوانین بسیار متفاوت هستند.
اصطلاح «جمهوری اسلامی» به معنای چندین چیز مختلف، گاه متناقض است. از نظر برخی رهبران مذهبی مسلمان در خاورمیانه و آفریقا که طرفدار آن هستند، جمهوری اسلامی کشوری است که تحت شکل خاصی از حکومت اسلامی قرار دارد. آنها آن را مصالحه ای بین خلافت کاملاً اسلامی و ناسیونالیسم سکولار و جمهوریخواهی میدانند. در تصور آنها از جمهوری اسلامی، قانون جزایی دولت لازم است تا با برخی یا تمام قوانین شرع سازگار باشد، و ممکن است این کشور پادشاهی نباشد، همانطور که در حال حاضر بسیاری از کشورهای خاورمیانه ای هستند.
واتیکان
شخص اول در ادارهٔ واتیکان، پاپ اعظم است که در عالیترین مسند قرار دارد و حق قانونگذاری و ادارهٔ دولت برای او محفوظ است.
کوه آتوس
کوه آتوس شبهجزیرهای کوهستانی ارتدکس شرقی خودمختار تحت حاکمیت پاتریارکنشین جهانی قسطنطنیه در یونان است.
پانویس
- Islam and Theocracy نوشته Mazheruddin Siddiqi، 1953
- Iran and its place among nations. Mafinezam, Mehrabi. Praeger. 2008. ISBN 978-0-275-99926-1 pp.107
- Mark Palmer, Breaking the Real Axis of Evil. 2003 ISBN 0-7425-3254-2 pp.236
- Ewan W. Anderson, William Bayne Fisher. The Middle East: Geography and Geopolitics. Routledge, 2000 ISBN 0-415-07667-6 pp.304
- Hesi Carmel. Intelligence for Peace: The Role of Intelligence in Times of Peace. Routledge, 1999 ISBN 0-7146-4950-3 pp.204
- George E. Marcus. Perilous States: Conversations on Culture, Politics, and Nation. University of Chicago Press. 1993. ISBN 0-226-50447-6 pp.112
- "CIA World Factbook - Iran", Cia.gov Retrieved on 2009-08-10.