پرستیژ (فیلم ۲۰۰۶)
پرستیژ[3] (به انگلیسی: The Prestige) که به نام حیثیت یا شخصیت نیز شناختهشدهاست، یک فیلم سینمایی علمی تخیلی ودلهرهآور به کارگردانی کریستوفر نولان و محصول سال ۲۰۰۶ است. فیلمنامهٔ این فیلم را کریستوفر نولان به همراه برادرش جاناتان، با اقتباس از رمان کریستوفر پریست به همین نام، نگاشتهاند. داستان آن دربارهٔ رابرت انجیر و آلفرد بوردن، دو شعبدهباز رقیب در اواخر قرن ۱۹ میلادی در لندن است. در رقابت برای به دست آوردن شعبدههای جدید، این دو دست به کارهایی میزنند که نتایج غمانگیزی به بار میآورد.
پرستیژ | |
---|---|
![]() پوستر فیلم | |
کارگردان | کریستوفر نولان |
تهیهکننده |
|
فیلمنامهنویس |
|
بر پایه | رمان پرستیژ اثر: کریستوفر پریست |
بازیگران | |
موسیقی | دیوید جولیان |
فیلمبردار | والی فیستر |
تدوینگر | لی اسمیت |
توزیعکننده |
|
تاریخهای انتشار |
|
مدت زمان | ۱۳۰ دقیقه |
کشور |
|
زبان | انگلیسی |
هزینهٔ فیلم | ۴۰ میلیون دلار[2] |
فروش گیشه | ۱۰۹٫۷ میلیون دلار[2] |
هیو جکمن در نقش رابرت انجیر، کریستین بیل در نقش آلفرد بوردن و دیوید بویی در نقش نیکولا تسلا بازی کردهاند. مایکل کین، اسکارلت جوهانسون، پیپر پرابو، اندی سرکیس و ربکا هال از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ اکران شد و با واکنش مثبت منتقدان روبهرو شد. در گیشه هم به موفقیت رسید. حیثیت در دو بخش بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی صحنه در جوایز اسکار نامزد شد. حیثیت، شعبدهباز و اسکوپ، سه فیلمی بودند که در سال ۲۰۰۶ اکران شدند و به دنیای شعبدهبازی پرداخته بودند.
خلاصه داستان (خطر لو رفتن)
آلفرد بوردن شعبده باز (کریستین بیل) به جرم قتل رابرت انجییر (هیو جکمن) محکوم میشود و در زندان تصمیم به خواندن خاطرات انجییر میکند. فیلم به گذشته برمیگردد. زمانی که هردو دستیاران میلتون شعبده باز (ریکی جی) با مبتکرش جان کاتر (مایکل کین) بودند، که در نمایشی جولیا همسر انجییر (پایپر پرابو) هنگام انجام حقه فرار از مخزن آب در مقابل چشمان تماشاگران خفه میشود و انجیر بوردن را مقصر میداند که او گره نامناسب بسته بودهاست. از اینجا به بعد این دو نفر تبدیل رقبای خونی هم که در اعمال همدیگر اخلال ایجاد میکنند، میشوند. بوردن لقبش را استاد و برنارد فالون (مبهم) را به عنوان مبتکرش استخدام میکند، در حالی که انجییر دانتون بزرگ و اولیویا (اسکارلت جوهانسون) دوست داشتنی را که در پرت کردن حواس تماشاگران میتوانست کمکش کند را استخدام میکند. سپس بوردن با سارا (ربکا هال) ملاقات و بعداً با او ازدواج کرده و صاحب دختری میشود. دیدن ازدواج بوردن خشم انجییر را برمیانگیزد و در نمایش گرفتن گلوله با دست بوردن خرابکاری میکند و هزینهای که بوردن میپردازد، به قطع دو انگشتش منتهی میشود. بوردن نیز هنگام حقه قفس پرنده انجییر اخلال ایجاد میکند، که منجر به قطع انگشتان تماشاگر و کشتن مفتضحانه کبوتر و خدشه دار شدن اعتبار دانتون بزرگ میشود.
بوردن به زودی با حقه انتقال انسان تماشاگران را حیرتزده میکند، اما انجییر حقه او را حدس میزند که احتمالا از بدل استفاده میکند و روش او را چندان نمیپسندد. ولی با اصرار کاتر و اولیویا بالاخره قبول میکند بدل و همزادی برای خود پیدا کند. فردی که پیدا میشود، فاسد و اغلب است، (نقش او را هم جکمن بازی کرده) انجییر با سرقت ایده کلی بوردن و کمی تغییرات به موفقیت بیش از بوردن میرسد. اما انجییر که از ماندن زیر سن و شنیدن صدای تماشاگران برای بدل خود راضی نیست، به دنبال کشف راز حقه بوردن، اولیویا را پیش بوردن میفرستد اما او که از انجییر ناراحت شده به او خیانت میکند و حتی عاشق بوردن میشود و به جای رموز بوردن، دفترچه خاطرات کلاهبرداریش را میاورد و انجییر که از رمز نوشتهایی آن پی نمیبرد به اولیویا اجازه میدهد بیشتر با او نزدیک شود و رمزش را بفهمد. اما بالاخره بوردن بدل انجییر را پیدا کرده و میخرد و یک شب بهطور کامل نمایشش را خراب میکند، به طوریکه بدلش را از سقف آویزان و خودش را چلاق و صحنه را تبدیل به تبلیغ نمایش خود میکند. سپس انجییر برای انتقام فالون را گروگان و زنده به گور میکند، تا رمزش را بگیرد. بوردن هم راز دفترچه اش "تسلا" ذکر میکند. (دانشمندی آمریکایی که در لندن دیده بوده) انجییر با سفر به کلرادو، به ملاقات نیکولا تسلا (دیوید بویی) میرود. بعد از دیدن اختراعاتش از جمله روشن کردن لامپ بدون سیم و… از او حمایت مالی میکند، تا در نتیجه دستگاه منتقلکننده انسان را بسازد اما دستگاه درست عمل نمیکند و آنها متوجه میشوند هرشی زیر آن کپی میشود. تسلا به قصد برطرف کردن مشکل دستگاه، زمان بیشتری طلب میکند. درحالی که دار و دسته رقیبش، ادیسون، به قصد تخریب آزمایشگاه او وارد شهر شده اند. در نتیجه تسلا فرار میکند ولی با نامهای دستگاه را به انجییر میسپارد. انجییر به شهر خود (لندن) باز میگردد و از کاتر دعوت به همکاری میکند. و در پشت صحنه با کارگرهای کور آخرین نمایش خود را آغاز میکند که باعث حیرت تماشاگران و حتی رقیبش میشود. بالاخره کنجکاوی برای پی بردن به راز، بوردن را به زیر سن میکشاند و با صحنه غرق شدن انجییر در مخزن آب مواجه شده و تلاشش برای نجات او بیثمر می ماند. در نتیجه بوردن گرفتار شده و متهم به قتل انجییر میشود بوردن در زندان پیغامی دریافت میکند که دخترش به یتیم خانه خواهد رفت مگر به لرد کردلو رازش را بگوید.
زمانیکه لرد به همراه دختر به ملاقات بوردن میآید بوردن متوجه میشود که لرد همان انجییر است و رازش را در کاغذی به او میدهد ولی او میگوید دیگر برایش اهمیت ندارد چون روش او برنده شده است. در نهایت بوردن دار زده میشود و در همین زمان انجییر که در حال دفن رازهایش هست توسط بوردن تیر میخورد. بوردن افشا میکند که او و فالون در واقع برادرهای دوقلویی هستند که یکی عاشق سارا و دیگری عاشق اولیویا بودهاند و فداکاریهای زیادی کردند، از جمله همسران و قطع انگشتانشان. انجییر هم رازش را افشا میکند که در هر نمایش در واقع خودکشی میکرده و معلوم نبوده از کجا سر در میآورده؛ سپس انجیر بر اثر جراحت میمیرد و بوردن صحنه را ترک میکند.
منابع
- "The Prestige (2006)". British Film Institute. Archived from the original on 23 November 2014. Retrieved June 13, 2014.
- "The Prestige (2006)". Box Office Mojo. Retrieved March 3, 2007.
- «The Prestige (پرستیژ)». نقدفارسی. دریافتشده در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۵.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «The Prestige». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۸ ژوئن ۲۰۰۸.
پیوند به بیرون
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پرستیژ در ویکیگفتاورد موجود است. |
- پرستیژ در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- پرستیژ در آلمووی
- The Prestige در پایگاه دادههای فیلم تیسیام
- پرستیژ در راتن تومیتوز
- پرستیژ در متاکریتیک
- پرستیژ (فیلم ۲۰۰۶) در باکس آفیس موجو
- فیلمنامهٔ حیثیت در DailyScript.com