کشتار در قارنا
قارنا، (به کردی: قارنا، قارنێ Qarna, Qarnê) روستایی کردنشین، از توابع شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی است، که در هفت کیلومتری جنوب غربی نقده واقع شدهاست. این روستا در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۵۸ مصادف با ۲ سپتامبر ۱۹۷۹ در جریان جنگ کردستان مورد حمله عوامل مسلح قرار گرفت که در جریان آن ۶۸ تن از اهالی روستا کشته شدند.
کشتار قارنا | |
---|---|
جایگاه | روستای قارنا، هفت کیلومتری جنوب غربی نقده |
تاریخ | ۱۱ شهریور ۱۳۵۸ شمسی ۲ سپتامبر ۱۹۷۹ (میلادی) |
گونه حمله | کشتار |
کشتهها | ۶۸ نفر |
تلاش احزاب کومله و دموکرات برای خودمختاری کردستان
بعد از برکناری دودمان پهلوی در انقلاب ۱۳۵۷، حزب دموکرات کردستان خواهان به رسمیت شناخته شدن خودگردانی داخلی مناطق کردنشین شد. عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب، خودمختاری را تجزیه ایران ندانسته و تأکید میکند که فقط خواستار خودمختاری در امور داخلی استان زیر نظر دولت مرکزی است. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پادگانها در مناطق کردنشین تصرف میشود که غنی بلوریان آن را با تأیید قاسملو دبیرکل حزب میداند و حزب دموکرات در کنار کومله و برخی از گروههای چپگرا همچون پیکار و سازمان فدائیان خلق اقلیت فعالیت نظامی را آغاز میکنند. این وضعیت در نهایت به درگیری نظامی میان دولت و احزاب مذکور انجامید که اواسط دهه شصت به شدت و تا کنون به صورت پراکنده ادامه داشتهاست.
- روزنامه کیهان مورخ ۱۸/۱/۱۳۵۸ گزارشی در مورد تخلیه دستهجمعی بیش از سی روستای کرد زبان ناحیه سومای و برادوست بر اثر فشار فئودالها و عوامل مسلح چاپ کرد. عبدالله ابریشمی در این باره در روزنامه کیهان مینویسد:
در آذربایجان غربی با کمک انحصارطلبان قدرت و با تحریک برادران ترک و شیعه علیه کردها در این خطه یک جو ضد کرد به وجود آوردهاند که موجب فجایع نقده، قارنه، کانی ماسیده و… گردید. این فجایع بهانه مناسبی برای تبلیغات علیه انقلاب اسلامی به دست دشمنان داخلی و خارجی سپرد، و موجب بدبینی شدید کردها نسبت به حکومت شد.[1]
- بخشی از فرمان خمینی در ۲۷ مرداد ۵۸ در صدور حکم حمله به کردستان:
«از اطراف ایران گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کردهاند من دستور بدهم به سوی پاوه رفته، غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر میکنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم، اگر با توپها و تانکها و قوای مسلح تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول میدانم…»[2]
- در بعد از ظهر آن روز خمینی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در قم، دربارهٔ درخواست مردم کردستان برای خودگردانی چنین گفت:
«... مرزها را آزاد کردند، قلمها را آزاد کردند، گفتار را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، به خیال این که اینها یک مردمی هستند… اینها خرابکارند، دیگر با این اشخاص نمیشود با ملایمت رفتار کرد… اینها یک جمعیت خرابکار هستند، یک جمعیت فاسد هستند. اینها را ما نمیتوانیم که بگذاریم که هر کاری که دلشان میخواهد بکنند. حالا هم اعتراض کردهاند که خود شماها دارید این کارها را میکنید. نظیر آنها که پریروز و چند روز پیش آن خرابکاری را کردند… خودشان ایجاد غائله میکنند بعد گردن مردم میگذارند… یک چنین مردمی هستند… با اینها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار میکنیم…»[3]
درگیریهای قومی
درگیری میان کردها
به جز درگیری احزاب کرد و چپ با نیروهای دولتی در کردستان، درگیریهای قومی نیز میان احزاب مذکور و کردهای طرفدار دولت مرکزی رخ داد که از جمله آن درخواست حزب دموکرات از ایل منگور برای عدم همکاری با دولت و تحویل دادن سلاحهایشان بود. در پی مقاومت ایل مذکور درگیرهای خونین میان طرفین روی داد.[4]
درگیری دوآب و کشتار قارنا
در روز ۱۰ شهریور سال ۱۳۵۸(یک روز قبل از کشتار) در پاسگاه دوآب، میان نیروهای حزب دمکرات و یک گروه از نیروهای مسلح جوانمرد (جوانمردان به پرسنل محلی که با شرایط ساده ای به نوعی در استخدام ژاندارمری درآمده بودند و گاهی به آنها چریک هم میگفتند و فاقد درجه نظامی بودند) اهل نقده جنگی صورت میگیرد که ثمره آن کشته شدن پانزده نفر از نیروهای مسلح موسوم به جوانمرد میشود، (به روایتی دیگر این افراد بهطور غیر مسلح و برای سرکشی به خانوادههایشان فاقد اسلحه از پادگان جلدیان عازم نقده بودند که در کمین نیروهای حزب دموکرات قرار گرفته و کشته میشوند) بعد از انتقال اجساد کشته شدگان به نقده اوضاع شهر متشنج میشود. عدهای از ساکنین ترکزبان و بستگان کشته شده گان خواهان گرفتن انتقام از کردهای ساکن شهر میشوند، اما دخالت معتمدین شهر مانع از کشتار بیشتر در نقده میشود جو متشنج شهر باعث میشود تا مردم در صدد ترک روستاها و نقده بیفتند، عظیم معبودی (که بهادران نماینده منتظری از او بهعنوان یکی از عوامل کشتار، یاد میکند) خطاب به معتمدین و کدخدای ده قارنا نامهای نوشت که متن آن، چنین است:
بهلول گلستان و عزیز بازدار و خلیل خسروی. پس از سلام خواهشمندم برای آمد و رفت شهر برای خاربار (خواربار) ده قارنا هم خودتان و هم برادران دیگر ده قارنا آمد و رفت داشته باشید. هرکسی کوچکترین ناراحتی برای شماها و برادران کرد دیگر ایجاد نماید فوری به انتظامات یا خود بنده مراجعه فرمایید تا باسم ضدانقلاب آن کس را گرفته و به مقامات دولتی تحویل دهم خلاصه هیچگونه وحشت و ناراحت نباشید، ما هم برادر هستیم. با تقدیم احترام حاج عظیم معبودی – امضاء:۱۰/۶/ ۱۳۵۸[5]
این نامه مردم روستا را از ترک روستا منصرف میکند و باعث میشود تا آنها مطمئن شوند که حملهای در کار نخواهد بود. اما در روز ۱۱ شهریور ماه روستا محاصره میشود در حدود ساعت یک بعد از ظهر، حدود صد نفر ملبس به یونیفورمهای سپاه با اسلحههای ژ۳ و قمه وارد روستا میشوند محمود مستورزاده روحانی روستا که متوجه نیت عوامل مسلح شده بود قرآن را برمیدارد و از آنها میخواهد تا شفاعت قرآن را قبول کنند و از کشتار مردم صرف نظر کنند، اما افراد مسلح وی را میکشند و سپس سرش را میبرند. کسانی که توانستند خود را پنهان کنند یا اینکه بگریزند جان سالم بدر میبرند و بقیه ساکنان روستا که ۶۸ نفر بودند، در عرض سه ساعت قتلعام میشوند. افرادی که توانسته بودند از روستا فرار کنند به کوهستان بوداخ پناه میبرند. حمایت افراد تندرو مسلح با توپ و تانک نشانهای آشکار از حمایت دولتی برای کشتار مزبور بشمار میرود. نوشتن نامه توسط عظیم معبودی در روز قبل از کشتار و همچنین شرکت نامبرده در قتلعام اهالی روستا به خوبی سازمان دهی بودن کشتار را مشخص مینماید.[5]
همچنین در پی درگیریهای کردستان، پای صادق خلخالی (قاضی منصوب خمینی)، رئیس دادگاه انقلاب به کردستان باز شد که عامل اعدام شماری از کردها شد.[6]
اقدامات و تحقیقات بعد از کشتار
مهدی بهادران که از سوی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارشش که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یکماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ بچاپ رسید، مینویسد:
با تحقیقات مفصل که گزارشها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی معبودی و نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتلعام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشتهها را در بیابانها انتقال دادهاند که وانمود نمایند در جنگ کشته شدهاند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیدهاند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بیلیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقامجویی ضد کردها از سوی دیگر است متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده ان به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.[7]
در نقده و حومه و بلکه سراسر کردستان و آذربایجان غربی یکی از عوامل جنگ و خونریزی وجود ملانماهای ساواکی با تعصب ضد کردی و فئودالهای مسلح است که توسط ارتش و ژاندارمری مسلح شدهاند.[8]
ادله و شواهدی در دست است که در کردستان و آذربایجان غربی یک توطئه مرموز در جریان است، زیرا فئودالها و مالکین که در رژیم گذشته عامل اجرائی شاه در منطقه بودهاند توسط افرادی نظیر چمران، ظهیرنژاد، فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه شهبازیان و سایر فرماندهان ارتشی و ژاندارمری تا بن دندان مسلح شدهاند و در برابر مردم مستضعف که سالیان زیاد از دست فئودالها زجر کشیدهاند تحت فشار قرار میگیرند.[8]
به دنبال این حادثه قارنا حقگو استاندار وقت آذربایجان غربی اعلام کرد: که مسببین این حادثه دستگیر و مجازات خواهند شد. سپس هیاتی مرکب از حکیمنژادی از سوی نخستوزیر، محمد باقر هاشمی از طرف استاندار آذربایجان غربی و عبدالله رحیمی برادر ملا صالح رحیمی (امام جمعه اهل سنت نقده) به این روستا عزیمت کرد و پس از تماس با روستاییان و تحقیق پیرامون این حادثه فجیع، گزارش خود را تسلیم نخستوزیر و استاندار آذربایجان غربی کرد.[9]
با اینکه تحقیقات زیادی در مورد این کشتار از سوی هیئت حسن نیت، مهدی بهادران نماینده حسینعلی منتظری، نماینده نخستوزیر و… انجام گرفت و مسببان کشتار شناخته شدند و نیز تمامی مسئولان وقت وعده دادند که مسببان مجازات گردند، تا کنون هیچکدام از مسببان مجازات نشدهاند.[10][11] حقگو استاندار وقت آذربایجان غربی در مصاحبه با مجله چشمانداز ایران میگوید:" آیا تحقیقاتی برای ریشهیابی حادثه قارنا شد؟
ظاهراً دو گروه اظهار نظر کردهاند یکی بهادران که از سوی منتظری به منطقه آمدند و یکی هم گزارش استانداری بود چیزی در این مورد بهخاطر دارید؟ گزارش آقای بهادران به دست من نرسید احتمالاً بعد از فوت نامبرده از بین رفته باشد. آمدن بهادران به منطقه بدون خبر و هماهنگی بود خودشان آمدند و اظهارنظرهایی هم کردندو رفتند البته زحمات بهادران و مانند ایشان که در مواردی برای انجام مأموریتهایی به منطقه میآمدند ناشی از عشق و علاقه شان به انقلاب بود و قابل احترام و تقدیر است اما این کارهای هماهنگی نشده همه موازی کاری و باعث لوث مدیریت میشد و نهایتاً نیز نتیجهای هم نداد. از گزارش استانداری چیزی خاطرم نیست. "
آقای فضلالله صلواتی نیز به بیخبر ماندن دولت موقت از این رویداد و سایر موارد درگیریهای مرزی اشاره میکند.
در سپتامبر سال ۲۰۰۵ مادح احمدی روزنامهنگار مستقل و همکار بسیاری از نشریات کردی به هنگام بازگشت از کردستان در منطقه مرزی سرو آباد دستگیر شد. وی در حال تحقیق در بارهٔ کشتار مردم روستای قارنا در دهه پنجاه (شمسی) بود. مدارک، اسناد و دست نوشتههای وی توسط مأموران انتظامی ایران به عنوان مدرک جرم به هنگام دستگیری ضبط شد، و در این راستا به یک سال حبس و ۵۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم گردید.[12][13]
در فرهنگ
کشتار قارنا دستمایۀ داستانی به نام داستانهای نانوشتۀ قارنا در مجموعهداستانی به همین نام قرار گرفته که توسط خبات رسولی نویسندۀ کُرد به زبان کردی و گویش سورانی نوشته شده و در سال ۲۰۲۱ از سوی انتشارات کتاب ارزان در سوئد چاپ و منتشر شدهاست.[14]
جستارهای وابسته
پانویس
- روزنامه کیهان مورخ۲۱/۸/۱۳۵۸
- روزنامههای کیهان و اطلاعات و…، شنبه ۲۷ مرداد ماه ۱۳۵۸
- سخنرانی خمینی در ساعت ۲۰ رادیو و تلویزیون سراسری کشور پخش شد و روز ۲۸ مرداد ۵۸–۱۷ اوت ۱۹۷۹ نیز متن کامل سخنرانی او، در روزنامههای کیهان و اطلاعات درج گردید.
- مصاحبه حقگو استاندار وقت آذربایجان غربی با مجله چشمانداز ایران، ویژه نامه کردستان
- کتاب قارنا و انقلاب تألیف بهزاد خوشحالی
- «فتوای خمینی برای قتلعام کردستان یک ننگ ابدی بر چهره فاشیسم حاکم». iranfreedom.
- روزنامه اطلاعات مورخ ۲5/7/۱۳۵۸
- روزنامه اطلاعات مورخ ۲۶/۶/۱۳۵۸
- روزنامه کیهان مورخ ۳۱/۶/۱۳۵۸
- روزنامه کیهان مورخ ۱۴/۶/ ۱۳۵۸به نقل از ملاصالح رحیمی نوشت: ۶۸ نفر از اهالی این روستا را بهقتل رساندهاند. او افزود: افراد بیگناهی که در روستای قارنا کشته شدند تنها گناهشان این بود که از نژاد کرد بودند.
- کتاب پنجاه سال در راه مبارزه، ص۱۴۶–۱۴۷ تألیف عبدالله حسنزاده
- گزارش سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ۱۳/۶/۸۴
- برگرفته از خبرگزاری اتحادیه میهنی کردستان بایگانیشده در ۲ فوریه ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine
- باسنیوز: «داستانهای نانوشتۀ قارنا» چاپ و منتشر شد (به کُردی)، نوشتهشده در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰؛ بازدید در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰.
منابع
- کشتار در قارنا
- قارنا وانقلاب تحقیق و گردآوری بهزاد خوشحالی (با ذکر منبع آزاد است)
- سایت مهدیس (با ذکر منبع آزاد است)
- (مجله چشمانداز ایران)
- (روزنامه جمهوری اسلامی دربارهٔ حسنی)