اسطوره مهر
مهر (یا میترا) یکی از کهنترین اسطورههای بشری است که ریشه در اقوام آریایی نخستین (کاسپیها) دارد. داستان مهر به تدریج در مناطق مختلف دنیای باستان و بین ملل گوناگون رواج پیدا کرد و از شکل اولیه اسطورهای تبدیل به یک آیین اجتماعی و مذهبی شد. با ظهور آیین زرتشت با وجود مخالفتهای گسترده زرتشتیان با آیین مهر بسیاری از مراسم و باورهای مهرآیینی که تا پیش از آن فقط جنبه تاریخی و اجتماعی داشت به صورت مراسم مذهبی و عبادی در جامعه زرتشتی گسترش پیدا کرد.
این آیین بعدها در زمان اشکانیان (پارتها) توسط سربازان رومی دگرگون شده و به سرزمینهای امپراطوری روم برده شد و در طول سدههای دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال افریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت و گسترش مذهب کاتولیک توسط کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین رفته رفته محو شد، اما تأثیری به سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت. پس از فرمان تئودوس یکم در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد مهرپرستی تبدیل به آیینی زیرزمینی و مرموز گشت.
علاوه بر محدودیتهای برقرار شده توسط مسیحیت و زرتشتی، بنا بر آموزههای مهرآیینی که پیروانش را تشویق به سکوت و رازداری میکند به تدریج نه تنها آیین مهر به فراموشی سپرده شد بلکه داستانهای تاریخی و اسطورهای مربوط به این آیین نیز یا فراموش شدند یا به شدت در فرهنگهای دیگر تغییر شکل داده و اسطورههای جدیدتری را تشکیل دادند.
پیش از مهر
زمین در آن روزگار در تاریکی قرار داشته و تا پیش از زایش مهر روز وجود نداشته و همیشه شب و سرما بر زمین فرمان میراندهاست. هیچ انسان یا گیاهی بر روی زمین نبوده و آب و باد و آتش پدید نیامده بود. تنها خاک و سنگ و کوه همه زمین را پوشانده بود.
زایش مهر
مهر در شب یلدا در غاری در تاریکی پای به گیتی مینهد. داستان زایش مهر به چندین صورت بیان شدهاست:
- از دل سیاهی شبی درازآهنگ و سرد، مهر در یک غار گود و کمارتفاع در میان کوههای البرز و از دل سنگی به دنیا میآید[1]. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست. (برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند) میترا به هنگام تولد کرهای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره البروج گرفتهاست.
- آناهیتا، الهه باروری آریایی، مهر را به صورت باکره درون غاری در تاریکی مطلق به دنیا میآورد. در این روایت گاهی از سه چوپان(بعضی روایات دو چوپان) صحبت به میان میآید که در هنگام زایش وی درون غار حضور دارند. آناهیتا پس از زایش مهر وی را روی برگ گل نیلوفر قرار میدهد.
- مهر از درون گل نیلوفر و بر روی برکهآبی که متعلق به آناهیتا بودهاست به دنیا میآید. بیرون آمدن مهر از گل نیلوفر در برخی تندیسهای به دست آمده نمایش داده شدهاست.
زندگانی مهر
او چون کودک است و ضعیف با برگ انجیر خود را میپوشاند و با خوردن میوههای درختان نیرومند میشود. مهر چون خورشیدی زمین سرد و تاریک را روشن و گرم میکند. به هرکجا پای میگذارد شب از بین میرود و برهوت تبدیل به سرسبزی و خرمی میشود. چون به جوانی میرسد روزی گاوی را دیده، با او گلاویز میشود و شاخهایش را میگیرد و سوار بر گاو میشود تا گاو را به غار خود بیاورد. گاو میگریزد، اما کلاغ جای او را به مهر نشان میدهد و سگ جایش را پیدا میکند. مهر گاو را به غار برده و با دشنهای قربانی میکند. از خون این گاو زمین بارور گشته و خوشه گندم و تاک انگور میروید. جانوران اهریمنی (درآیین مهر)، چون مار و عقرب و مورچه برای جلوگیری از ریخته شدن خون گاو بر زمین و بارور شدن آن به سوی گاو هجوم برده و خون و نطفه گاو را میمکند ولی ماه نطفه گاو را پاک کرده و از این نطفه حیوانات اهورایی و مشی و مشیانه (آدم و حوای میترایی-زرتشتی) به وجود میآیند. روح گاو که به وسیله سگ وفادار مهر حمایت میشود به آسمانها رفته و در آنجا حامی روح رمهها میگردد.
اهریمن برای از بین بردن هر آنچه مهر به وجود آورده از هیچ کاری فروگذاری نمیکند. اما مهر که همه جا مدافع راستی و پاکی و دادگری است به رویارویی با اهریمن میپردازد. نخست اهریمن قحطی در روی زمین پدید میآورد، اما مهر با شکافتن (فروبردن نیزهاش درون) صخرهای آب را از درون آن صخره جاری میکند و رودخانهها و دریاها را پدید میآورد و موجودات روی زمین را نجات میدهد.
اهریمن سیل ایجاد میکند اما مهر درخت را میآفریند و به انسانها میآموزد تا چگونه از چوب قایق بسازند و خود و رمههایشان را نجات دهند.
اهریمن آتش سوزی بزرگی به راه میاندازد و مهر با کمک باد و آب، طوفان را به مقابله با آتش سوزی میفرستد.
سرانجام مهر با به پایان رساندن وظیفه بزرگ خویش درشب یلدا شام آخر را با یارانش میخورد. مهر و ایزدیاران گاوی را قربانی کرده و گوشت او را کباب کردند. خون گاو را درون جام ریختند و از گندمی که مهر رویانده بود نان درست کردند و شرابی را که از انگورهای مهر بدست آمده بود همراه با آن نوشیدند.
در پایان شب یلدا مهر سوار بر ارابهای با چهار اسب که نشانه چهار عنصر اصلی هستند به سوی آسمان عروج میکند و با خورشید یکی میشود. خورشید از مهر نور و گرما میگیرد و در بامداد پس از طولانیترین شب زمین در آسمان طلوع میکند و زین پس خورشید به کمک ماه زمین را روشن و گرم میکنند. از این روست که مهرآیینان برای نیایش مهر، خورشید را نیایش میکنند.
یاران مهر
مهر هفت فرشته نگهبان آسمانی و دوازده ایزدیار داشتهاست. فرشتههای آسمانی مهر عبارت بودند از:
دوازده ایزدیار مهر همان ۱۲ برج آسمانی بودند:
- فروردین: فرشته نگهبان جان و روان انسانها و درگذشتگان
- اردیبهشت: ایزد درستی و راستی و نظم و قانون
- خرداد
- تیر: ایزدیار شکار
- امرداد: ایزدیار جاودانگی و بیمرگی
- شهریور: نگاهبان و سرپرست فلزات و جنگ ابزارها و سلاحها
- مهر
- آبان: فرشتهٔ آب
- آذر: ایزد نگاهبان آتش
- دی: فرشته روز و روشنایی
- بهمن: ایزد اندیشه
- اسفند: ایزد عشق، باروری، زن و زمین
پانویس
- واژه مهرابه از دو بخش مهر و آبه ساخته شدهاست. آبه پسوند مکان به معنی گود و کمارتفاع است
منابع
- دکتر مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیرایران، چاپ یکم، ص ۱۱۷
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رازی
- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز - محمود روحالامینی
- جشنهای ایرانی - پرویز رجبی
- دیدی نو از آیینی کهن - دکتر فرهنگ مهر
- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران - عبدالعظیم رضایی
- تاریخ تمدن و فرهنگ ایران - عبدالعظیم رضایی
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان - رضا مرادی غیاث آبادی
- اوستای کهن - رضا مرادی غیاث آبادی