رضا رادمنش

رضا رادمنش (زاده ۱۲۸۴ – درگذشته ۲۴ بهمن ۱۳۶۲)[1] از رهبران جنبش کمونیستی ایران، دبیر اول حزب توده ایران از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۹، و رئیس فراکسیون این حزب و نماینده لاهیجان و لنگرود و رئیس فراکسیون پارلمانی حزب توده ایران در چهاردهمین مجلس شورای ملی بود.[2] او از نخستین دانش‌آموختگان ایرانی در رشته فیزیک مدرن بود، و سال‌ها به تدریس و تحقیق فیزیک در دانشگاه لایپزیگ و آکادمی علوم آلمان شرقی مشغول بود.

رضا رادمنش
زادهٔ۱۲۸۴
لاهیجان  ایران
درگذشت۲۴ بهمن ۱۳۶۲
لایپزیگ  آلمان
ملیتایرانی
پیشهسیاست‌مدار، فیزیک‌دان
کارهای برجستهدبیر اول حزب توده ایران (۱۳۲۷ – ۱۳۴۹)
عضو آکادمی علوم آلمان شرقی

زندگی

رضا رادمنش فرزند معزّالممالک و نوه دختری فئودال بزرگ گیلان، امین دیوان، بود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حقیقت لاهیجان و تحصیلات دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون تهران انجام داد و در آنجا با پسردایی اش محمدعلی مجتهدی هم اتاق بود.[3]

تحصیلات دانشگاهی

او در سال ۱۳۰۷ جزء نخستین گروه محصّلین اعزامی به فرانسه رفت. وی پس از این‌که از دانشگاه (کان نرماندی) لیسانسیه علوم و مهندس الکترومکانیک شد، به دانشگاه سوربن راه یافت و در رشته فیزیک درجه دکترای دولتی را اخذ کرد و بالاخره در سال ۱۳۱۴ به ایران بازگشت و بعد از شش ماه تدریس در دانشکده فنّی دانشگاه تهران، برای انجام خدمت نظام وظیفه به دانشکده افسری اعزام شد.

دیگر فعالیت‌ها

رادمنش هنگام تحصیل در فرانسه توسط ایرج اسکندری با تقی ارانی که در برلین اقامت داشت آشنا شد و به این ترتیب هنگامی که به ایران بازگشت، در سازمان مخفی حزب کمونیست که توسط دکتر ارانی رهبری می‌شد، به فعالیت پرداخت. هنگامی که پلیس مختاری رضا شاه در سال ۱۳۱۵ این سازمان را کشف نمود، رادمنش نیز که با درجه افسری خدمت نظام وظیفه را انجام می‌داد، جزء دسته ۵۳ نفر دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد.

نهضت ملی‌شدن نفت

دربار

محمدرضا پهلوی
ثریا اسفندیاری

نخست‌وزیران

احمد قوام
محمد ساعد
حاجیعلی رزم‌آرا
حسین علاء
محمد مصدق
فضل‌الله زاهدی

چهره‌های مهم

محمد مصدق
سید ابوالقاسم کاشانی
غلامحسین صدیقی
اصغر پارسا
مظفر بقایی
مجتبی نواب صفوی
کریم سنجابی
علی شایگان
حسین مکی
عباس خلیلی
اللهیار صالح
سرتیپ افشارطوس
حسین فاطمی
احمد زیرک‌زاده

کاترین لمبتون
خلیل ملکی
اسدالله رشیدیان
اسکندر آزموده
شعبان جعفری
نعمت‌الله نصیری
شاپور ریپورتر
کرمیت روزولت
نورمن شوارتسکف
سیدضیاءالدین طباطبائی

احزاب و گروه‌ها

سیا
ام آی ۶
جبهه ملی ایران
حزب پان ایرانیست
حزب توده ایران
حزب ملت ایران
حزب ایران
جمعیت آزادی مردم ایران
حزب سومکا
حزب دموکرات
فدائیان اسلام
شرکت نفت ایران و انگلیس

وقایع مهم

صنعت نفت ایران
ایران جنگ جهانی دوم
کمیسیون مخصوص نفت
ملی شدن صنعت نفت
قرارداد دارسی
قرارداد ۱۹۳۳
قرارداد گس-گلشائیان
قرارداد کنسرسیوم
قیام ۳۰ تیر
توطئه قتل مصدق، ۱۳۳۱
همه‌پرسی انحلال مجلس شورای ملی (۱۳۳۲)
کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲
کودتای ۲۸ مرداد

با این همه، رادمنش پس از خلاصی از زندان در شهریور ۱۳۲۰، هسته مرکزی حزب توده را پی‌ریزی کرد و از رهبران اولیه آن شد. وی مدّتی دبیر سازمان جوانان و دبیر تشکیلات حزب بود. در بهمن ماه ۱۳۲۷ پس از حادثه تیراندازی به شاه در دانشگاه تهران که به اعلام انحلال حزب توده از سوی محمّدرضا شاه منجر شد، مدّتی در تهران مخفی بود و بعد از این‌که در دادگاه نظامی، به‌طور غیابی به اعدام محکوم شد، به شوروی گریخت.

او دکترای فیزیک داشت و پس از این که در سال ۱۳۴۸ از دبیر اولی حزب کنار رفت، به کار در آکادمی علوم فیزیک جمهوری دموکراتیک آلمان پرداخت. هرچند این شغل را در ابتدا برای راضی نگه داشتن رادمنش به او داده بودند، ولی این پیرمرد لاهیجانی با ذهن فعال اش که برای سیاست ساخته نشده نبود سریعاً مورد احترام همکارانش قرار گرفت و موفق شد چند رساله علمی در مجلات تخصصی آلمان شرقی منتشر کند.[4] پسرش رامین نیز یک فیزیک‌دان درجه اول شد. او مانند پدرش در رشته فیزیک اتمی تحصیل کرد و با درجه ممتاز تحصیلاتش را به پایان رسانید و دکترایش را گذراند و در همان شعبه آکادمی جمهوری دموکراتیک آلمان در لایپزیک مشغول به کار شد. دخترش در رشته پزشکی تحصیل کرد و او هم با مادرش در لایپزیک زندگی می‌کرد.

پس از انقلاب اسلامی، دکتر رادمنش مانند ایرج اسکندری با سیاست‌های حزب توده و نورالدین کیانوری در همراهی با خط امام موافق نبود و حاضر نشد همراهی کند. کیانوری می‌ترسید عدم فعالیت رادمنش باعث رویگردانی رفقای قدیمی شود. به همین دلیل با کمک رفقای شوروی و آلمان شرقی به رادمنش فشار آوردند که برای روزنامه‌های حزب مقاله بنویسد. رادمنش این فشارها را پذیرفت، ولی هرگز از سیاست‌های کیانوری پشتیبانی نکرد و هیچ مطلبی برای نامه مردم ننوشت.[4]

رادمنش به راحتی به همکارانش اعتماد می‌کرد. او باور نمی‌کرد کسی مثل حسین یزدی جاسوس باشد و هرگز نپذیرفت عباسعلی شهریاری ساواکی است.[4]

وی پس از انقلاب ایران برای دیدار از خانواده، شهر و دوستان دانشگاهی خود به ایران مراجعت کرد و بعد از شش ماه اقامت در ایران مجدّداً به لایپزیک رفت و به کارهای دانشگاهی خود ادامه داد. دکتر رادمنش پس از یورش به حزب توده ایران و کشتار رهبران و کادرهای حزب، در جلسه پلنوم هجدهم کمیته مرکزی حزب توده ایران از سازمان دهندگان دوباره رهبری حزب توده ایران بود.[4]

دکتر رادمنش در ۲۴ بهمن ۱۳۶۲ در هفتاد و هشت سالگی در بیمارستان مخصوص سران احزاب کمونیست در برلین شرقی درگذشت و در گورستان لایپزیک به خاک سپرده شد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. https://www.bbc.com/persian/iran/2012/01/120130_l44_tudeh_party_leaders
  2. نجفی، علی امینی (۲۰۱۲-۰۱-۱۲). «ایران - رهبران حزب توده، از سلیمان میرزا تا کیانوری». BBC فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۰۱-۰۱.
  3. Eminent Persians: the men and women who made modern Iran, ۱۹۴۱-۱۹۷۹: in two ,Syracuse University Press, ۲۰۰۸,volumes, Volume 1,Abbas Milani
  4. http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120212_nk_toudeh_party_radmanesh_leader.shtml

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.