سرقویتی بیگی
سرقویتی بیگی (به انگلیسی: Sorghaghtani Bekitranslate) همسر تولیخان؛ پسر چهارم چنگیز خان و مادر هولاکو، منگوقاآن، قوبلایخان و آریق بوک بود. او به مذهب عیسوی ایمان داشت. او برادرزادهٔ اوانگ خان آخرین پادشاه قوم کرائیت بود و بزرگترین خاتون مغول بهشمار میآمد و یکی از قدرتمندترین و شایسته ترین افراد امپراتوری مغول بود و تصمیمات سیاسی را در زمانی اتخاذ می کرد که سرنوشت امپراتوری به کلی عوض شده و از مغولان بی سواد و وحشی به سوی پیشرفت و فرهنگ مدرن سوق داد، با توجه به تأثیر بسیار زیاد وی در چنین نقطه حساس امپراتوری مقتدر مغول، او به احتمال زیاد یکی از بانفوذترین و قدرتمندترین زنان تاریخ جهان بوده است. او زنی بسیار باوقار، با تدبیر و کفایت و کاردان و باعقل بود، او نفوذ قدرتمندی بر شوهرش و تمانی فرزندانش داشت چنان که هیچ یک از آنها از دستورات و فرامین او سرپیچی نمی کردن بلکه با جان و دل قبول می کردند.
جعبه اطلاعات این نوشتار، نیازمند ترجمه است. خواهشمند است این کار را با توجه به متن اصلی و رعایت سیاست ویرایش، دستور خط فارسی و برابر سازی به زبان فارسی انجام دهید. سپس این الگو را از بالای صفحه بردارید. |
سرقویتی بیگی | |||||
---|---|---|---|---|---|
سرقویتی بیگی | |||||
خاتون بزرگ امپراتوری مغول | |||||
سلطنت | ۱۲۰۴–۱۲۵۲ | ||||
زاده | مغولستان | ||||
درگذشته | ۱۲۵۲ | ||||
آرامگاه | گانسو (at کلیسا (ساختمان)) | ||||
همسر(ان) | تولیخان | ||||
| |||||
خاندان | Keraite | ||||
پدر | Jakha Gambhu, brother of Ong Khan | ||||
دین و مذهب | Nestorian Christianity |
او در طول زندگی اش به بخشش و کرم شهره بود و در اثر همین دل رئوف اکثر امرای و مسئولان رده بالای مغول و لشکریان را با خود یکی کرده بود و اطاعت مطلق همه آنها را برای خود و فرزندانش بدست آورد و اوگتای قاآن (پسر سوم چنگیز) پس از مرگ برادرش تولی، او و پسرانش را بسیار زیاد عزیز و محترم میدانست و اوگتای قاآن اقتدار بزرگ و پایدار برای سرقویتی بیگی داد تا همچنان در کلیه امور حکومتی مشارکت فعالی داشته باشد و حتی اوگتای قاآن در تمامی کارها به نظر سرقویتی بیگی عمل میکرد و رائ وی در کارهای سیاسی تعیین کننده بود. این زن با آنکه مسیحی بود به هیچ وجه از خود تعصب نشان نمیداد و نسبت به رعایای مسلمانان ممالک تحت سلطهٔ خاندان چنگیز به مهربانی و رأفت رفتار میکرد چنانکه مخارج تأسیس مدرسهای را در بخارا داد و موقوفاتی جهت آن معین کرد و یکی از علمای بزرگ مسلمان را به ادارهٔ آن گماشت.[1]
پانویس
منابع
- اقبال آشتیانی، عباس (۱۳۸۹)، تاریخ مغول، تهران: موسسه انتشارات نگاه، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۱-۴۵۲-۵