سید محمدباقر سلطانی
سید محمدباقر سلطانی طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲ بروجرد - ۱۳۷۶ تهران) فقیه، اصولی و مجتهد شیعی بود. او همچنین پدر زن سید احمد خمینی بود.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سید محمدباقر سلطانی طباطبایی بروجردی |
تاریخ تولد | ۱۳۳۲ (قمری) |
زادگاه | بروجرد ایران |
محل تحصیل | بروجرد، قم، مشهد |
محل زندگی | قم |
تاریخ مرگ | ۱۵ صفر ۱۴۱۸ (قمری) |
شهر مرگ | تهران، ایران |
مدفن | آرامگاه سید روحالله خمینی |
اطلاعات آموزشی | |
تالیفات | رساله در استصحاب رساله در واجب مطلق و مشروط رساله در خیارات رساله در ادبیات فارسی و … |
پدرش، سید علیاصغر، ملقب به سلطان العلماء بروجردی، یکی از عالمان بزرگ سادات طباطبایی در منطقه بروجرد بوده است. نسبش با ۳۱ واسطه به حسن بن علی میرسد.[1]
تحصیل
وی خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را از پدرش آموخت. پس از آن، جهت فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه بروجرد شد. از اسامی استادانش در حوزه بروجرد، اطلاعی به دست نیامده است.
در سال ۱۳۴۸ (قمری) به قم مهاجرت نمود و ۷ سال در آنجا ماند. سپس عازم مشهد شد و یک سال در آنجا اقامت کرد. در سال ۱۳۵۶ (قمری) بعد از مدتی اقامت در مشهد، جهت تکمیل علوم به نجف رفت و به مدت دو سال از محضر استادان آنجا بهرهمند شد. در سال ۱۳۵۹ (قمری) به قم بازگشت و بیش از ۵۰ سال به تدریس پرداخت. وی به درجه اجتهاد رسید.
درگذشت
وی در روز شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۷۶ (۱۵ صفر ۱۴۱۸) در سن ۸۶ سالگی در جماران تهران درگذشت و در آرامگاه سید روحالله خمینی به خاک سپرده شد.
آثار
- رساله در استصحاب
- رساله در واجب مطلق و مشروط
- رساله در خیارات
- رساله در ادبیات فارسی
- رساله در شرح منظومه فقهی مرحوم میرزا محمد تنکابنی
- الفوائد الفاطیه فی الاصول[2]
نواندیشی فقهی
او در زمینههای فقهی، نوآوریهایی داشت و با شناخت عمیق احکام، فقه را با نیازهای روز منطبق میساخت.
استادان
- سید محمدتقی خوانساری
- سید صدرالدین صدر
- سید احمد خوانساری
- میرزا محمد فیض قمی
- محمدعلی حایری قمی
- میرزا محمدعلی شاهآبادی
- میرزا مهدی اصفهانی
- سیدابوالحسن اصفهانی
- محمدحسین غروی اصفهانی
- آقا ضیاءالدین عراقی
برخی شاگردان
- محمد فاضل لنکرانی
- ناصر مکارم شیرازی
- سید موسی شبیری زنجانی[7]
- سید محمدهاشم غضنفری خوانساری[8]
- حسین نوری همدانی
- سید محمدعلی علوی گرگانی
- سید محمد جواد پیشوایی
- علی اکبر هاشمی رفسنجانی
- جعفر سبحانی
- محمد محمدی گیلانی
- محمد یزدی
- ابراهیم امینی
- محی الدین فاضل هرندی
- سید هاشم رسولی محلاتی
- احمد جنتی
- محمد مؤمن
- حسین راستی کاشانی
- عباس محفوظی
- ابوالقاسم خزعلی
- سید هادی خسروشاهی
- علی حجتی کرمانی
- زینالعابدین قربانی
- هادی باریک بین
- عباسعلی عمید زنجانی
- رضا استادی
- یحیی انصاری شیرازی
- احمد صابری همدانی
- محمد مفتح
- محمدجواد باهنر
- امام موسی صدر
- هادی دوست محمدی
- علی احمدی میانجی
پانویس
- آثار الحجة، شریف رازی، ج۲، ص ۶۵.
- آن را به نام فاطمه معصومه نوشته است.
- وی معتقد به طهارت آنان بوده، آنان را نجس نمیدانست.
- یعنی این که آنان وقتی گاو یا گوسفندی را طبق تعالیم دین خود ذبح میکنند، آیا خوردن گوشت آنان برای مسلمانان جایز است یا نه؟ سلطانی قائل به حرمت آن نبوده و ذبح شده اهل کتاب را پاک و خوردن آن را جایز میشمرد. اهمیت این دو موضوع زمانی برای نسل جوان روشن خواهد شد که بدانند اغلب فقهای شیعه اهل کتاب را نجس و ذبح شده آنان را حرام میدانستند؛ ولی سلطانی در این موارد، از فقهای پیشتاز و آگاه به مسائل روز بود. اکثر مجتهدین و فقها، قائل به طهارت اهل کتاب بوده و ذبح شده آنان را پاک و جایز میدانند.
- او نسبت به اجرای این حکم انتقاد داشت و معتقد بود که اثبات جرم زنا برای یک قاضی حقیقتاً مشکل است؛ زیرا شرع مقدس به گونهای راههای آن را بسته است که نمیتوان این جرم را اثبات کرد. وی معتقد است:
«این چنین کارهایی، یعنی اجرای حکم سنگسار، موجبات وهن به اسلام را فراهم میآورد و اینها را از مصادیق خلاف شرع میدانم». (مجله نامه مفید، شماره ۴، سال ۱۳۷۷، ص ۷۱ – ۱۰۹). - معتقد بود که اگر محمد بن عبدالله امروز حاضر بود، چه میکرد؛ نه این که بگوئیم او ۱۴۰۰ سال پیش چنین کرده است و از این جهت، به فقها توصیه میکرد که به دو اصل اساسی زمان و مکان توجه داشته باشند تا با مشکلات و معضلات مواجه نشوند. او عقیده داشت که خیلی از احکام اسلامی هستند که میزان حد و حدودی که شارع مقدس برای آنها تعیین کرده است، متناسب با فرهنگ و حقیقت آن است که فضای امروز جامعه، هنوز آمادگی هضم برخی از این نظرات را نیافته است. (همان).
- ایضاح المکنون، ج ۱، ص ۵۸۶؛ بیان المفاخر، ج ۱، ص ۲۷۴؛ احسن الودیعة، ج ۱، ص ۱۳۲؛ فوائد الرضویة، ص ۴۰۳؛ ریحانة الادب، ج ۳، ص ۳۶۶؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۲۱۱؛ الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۱۱، ص ۲۸۰؛ معجم المؤلفی الشیعة، ج ۱، ص ۱۶۵.
- ایضاح المکنون، ج ۱، ص ۵۸۶؛ بیان المفاخر، ج ۱، ص ۲۷۴؛ احسن الودیعة، ج ۱، ص ۱۳۲؛ فوائد الرضویة، ص ۴۰۳؛ ریحانة الادب، ج ۳، ص ۳۶۶؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۲۱۱؛ الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۱۱، ص ۲۸۰؛ معجم المؤلفی الشیعة، ج ۱، ص ۱۶۵.
منابع
- جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج ۶، چ ۱، نشر معروف، قم: ۱۳۸۵.