عمر بن عبدالعزیز
عمر بن عبدالعزیز (به عربی: عمر بن عبد العزیز بن مروان بن الحکم بن أبی العاص بن أمیة) (۹۹–۱۰۱ ه.ق) هشتمین خلیفه از خلفای اموی (بدون احتساب معاویه دوم) است که برخی از اهل سنت از جمله ابن اثیر او را پنجمین خلیفه از خلفای راشدین دانستهاند. عمر بن عبدالعزیز در سال ۶۸۲ میلادی/۶۱ هجری در مدینه زاده شد، نسبش به عمر بن خطاب میرسید، چرا که مادرش ام عاصم (لیلی) دختر عاصم پسر عمر بود؛ او اصول دین و علوم فقه را از صالح بن کیسان در مدینه آموخت. پدرش عبدالعزیز بن مروان یکی از بزرگان بنی امیه بود.
عمر بن عبدالعزیز | |||||
---|---|---|---|---|---|
عمرِ دوم | |||||
سلطنت | ۹۹–۱۰۱ ه.ق ۷۱۷ تا ۷۲۰ | ||||
پیشین | سلیمان بن عبدالملک | ||||
جانشین | یزید بن عبدالملک | ||||
زاده | ۶۳ ه.ق ۲ نوامبر ۶۸۲ (۲۶ صفر ۶۳) | ||||
درگذشته | ۱۰۱ ه.ق ۴ فوریه ۷۲۰ (۱۶ رجب ۱۰۱) | ||||
| |||||
دودمان | امویان | ||||
پدر | عبدالعزیز بن مروان بن حکم | ||||
مادر | ام عاصم لیلی بنت عاصم بن عمر بن خطاب | ||||
دین و مذهب | اسلام، سنی |
عبدالعزیز بیش از بیست سال امارت مصر را بر عهده داشت؛ در مورد جریان ازدواج عبدالعزیز بن مروان آمدهاست که روزی به یکی از وزیران خود گفت: حدود چهارصد درهم از پاکترین اموال من جمعآوری کن زیرا اراده ازدواج با خانوادهٔ دیندار و صالحی را دارم، بعد از تحقیق و تفحص با ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب ازدواج کرد و از این پدر و مادر، عمر بن عبدالعزیز مجدد قرن اول متولد شد.[1]
در کتاب خلاصه الحقایق آورده که: عمر عبدالعزیز را چهار دختر بود و وی به کعبه رفته بود، در منا این چهار دختر خود را به چهار پادشاه داد، یکی مادر ذوالنون مصری شد، یکی مادر بایزید بسطامی و یکی مادر شقیق بلخی و یکی مادر عبدالرحمن رازی رضوان الله تعالی اجمعین.
خلافت
سلیمان بن عبدالملک در سال ۹۹ هـ درگذشت و طی وصیتنامهای عمر بن عبدالعزیز را به عنوان خلیفه منصوب کرد. عمر بن عبدالعزیز پس از برعهده گرفتن این مسئولیت، به مسجد رفته در آنجا سخنرانی کرد که خلاصه آن به این شرح است:
ای مردم! من به وسیله مقام خلافت مورد امتحان الهی قرار گرفتهام. اما در این مورد نه از من نظرخواهی شده و نه از شما مشورت گرفته شدهاست؛ لذا من شما را بر بیعت با خودم مجبور نمیکنم و شما هرکس را میخواهید خلیفه تعیین کنید.
در دوره وی ناسزا گفتن به علی بن ابی طالب منسوخ گردید. او جزیه ذمیان مسلمان شده را برداشت و مالیات ایرانیان را کاهش داد و وقتی دیگران از کاهش درآمد بیت المال سخن گفتند، گفت: خداوند پیغمبر خود رابرای هدایت فرستادهاست ونه برای جزیه گرفتن.[2] وی نخلستان فدک را، در اختیار و مالکیت خاندان محمد بن عبدالله، پیامبر مسلمانان، قرار داد. به نظر میرسد تفاوت طرز فکر این خلیفه اموی با دیگر همتایان خویش نشات گرفته از معاشرتهای مستمر وی با علماء و فضلا آن روزگار در شهر مدینه و تأثیرپذیری از باورها و افکار صلح جویانه آنان باشد؛ به نحوی که در زمان ولید بن عبدالملک، حجاج بن یوسف از تحمل عمر که والی مدینه بود برآشفت و موجبات عزل وی را در سال ۹۳ هجری قمری فراهم کرد.
درگذشت
عمر بن عبدالعزیز در سن چهل سالگی، در روز جمعه ۲۰ ماه رجب سال ۱۰۱هـ، در شهر سمعان از بلاد شام درگذشت. آرامگاه وی در منطقه دیر شرقی واقع در جنوب شرق شهر معره نعمان در سوریه کنونی (استان ادلب) قرار دارد که بر فراز آن مسجدی بنا شدهاست. مسعودی در مروج الذهب تأیید کردهاست که پس از تسلط بنی عباس بر بنی امیه، زمانی که قبر بسیاری از خلفای بنی امیه (من جمله یزید بن معاویه، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک و…) توسط سپاه فاتح نبش شده و اجساد و استخوانهای آنها سوزانده شد، آرامگاه عمر بن عبدالعزیز دست نخورده باقی ماند و کسی متعرض آن نشد که دلیل آن به حسن شهرت وی در میان مردم بازمیگردد.[3] پس از مرگ عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک جانشین وی شد.
منابع
- پایگاه اطلاعرسانی حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان، با دخل و تصرف اندک
- حسن ابراهیم حسن. تاریخ سیاسی اسلام ترجمه ابوالقاسم پاینده. چاپ ششم سازمان انتشارات جاویدان.
- مسعودی، علی بن حسین. مروج الذهب (نسخه عربی). وب سایت رسمی کتابخانه آنلاین تاریخ اسلام: دارالهجره. صص. جلد چهارم، صفحه ۴۲۷.
- البدایة و النهایة (ابن کثیر)
- رجال الفکر و الدعوة (ابو الحسن ندوی)
- الدولة الأمویة (دکتر صلابی)
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عمر بن عبدالعزیز در ویکیگفتاورد موجود است. |