گیلگمش
گیلگَمِش، بر پایهٔ فهرست شاهان سومر، پنجمین شاه اوروک و پسر لوگالاندا بود که در حدود ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در یک دورهٔ ۱۲۵ ساله بر سومریان حکمرانی میکرد.
افسانهها مادر او را ایزدبانویی به نام نینسون دانستهاند.
اوروک یکی از شهرهای باستانی میانرودان (بین النهرین) در جنوب عراق کنونی بودهاست. اثر حماسی ادبیات دوران تمدن باستان حماسه گیلگمش دربارهٔ او است.[1]
حماسهٔ گیلگمش
حماسهٔ گیلگمش در ۱۲ لوح ذکر میشودکه حوادث این ۱۲ لوح چنین است:
- گیلگمش، آنکه از هر سختی شادتر میشود…
- آفرینش انکیدو، و رفتن وی به اوروک، شهری که حصار دارد.
- بازیافتن انکیدو گیلگمش را و رای زدن ایشان از برای جنگیدن با هومبابا، نگهبان جنگل سدر خدایان.
- ترک گفتن انکیدو شهر را و بازگشت وی.
نخستین رؤیای انکیدو.
- برانگیختن شمش _ خدای سوزان آفتاب _ گیلگمش را به جنگ با هومبابا و کشتن ایشان دروازهبان هومبابا را.
- رسیدن ایشان به جنگلهای سدر مقدس.
نخستین رؤیای گیلگمش.
دومین رؤیای گیلگمش.
جنگ با خومبهبه و کشتن وی، بازگشتن به اوروک.
- گفتگوی گیلگمش با ایشتار _ الههٔ عشق _ و برشمردن زشتکاریهای او.
جنگ گیلگمش و انکیدو با نرگاو آسمان و کشتن آن و جشن و شادی برپا کردن.
- دومین رؤیای انکیدو.
بیماری انکیدو.
- مرگ انکیدو و زاری گیلگمش.
شتاب کردن گیلگمش به جانب دشت و گفتگو با نخجیرباز.
- سومین رؤیای گیلگمش.
رو در راه نهادن گیلگمش در جستجوی راز حیات جاویدان و رسیدن وی به دروازهٔ ظلمات، گفتگو با دروازهبانان و بهراه افتادن در درههای تاریکی.
راه نمودن شمش _ خدای آفتاب _ گیلگمش را به جانب سی دوری سابی تو فرزانهٔ کوهساران نگهبان درخت زندگی.
رسیدن گیلگمش به باغ خدایان.
- گفتگوی گیلگمش و سی دوری سابی تو؛ و راهنمایی سی دوری سابی تو، خاتونی فرزانه، گیلگمش را به جانب زورق ئوت نه پیش تیم. دیدار گیلگمش و اورشه نبی کشتیبان؛ به کشتی نشستن و گذشتن از آبهای مرگ.
دیدار گیلگمش و ئوت نه پیش تیم دور، گیلگمش را؛ و شکست گیلگمش. آگاهی دادن ئوت نه پیش تیم دور، گیلگمش را از راز گیاه اعجازآمیز دریا. ئوت نه پیش تیم راز گیاه را به گیل گمش می گوید : گیل گمش رازی به تو می گویم ، و راهنمای ات میکنم ، آن گیاه هم چون گل سرخ است در یک مزرعه ، خارهای اش ، هم چون خارهای گل سرخ ، به دست ات فرو می شود ، ولی اگر دست ات به آن گل رسد ، به میهن خود باز خواهی گشت ، آن گیاه در ژرفنای دریای بی پایان می رویید .
بهدست آوردن گیلگمش گیاه اعجازآمیز را و به قایقران می گوید : « این گیاه همان گیاه مژده داده شده است ، همان که نیروی فراوان به انسان می دهد ، من آن را با خود به ارک می برم که آغل های فراوان برای گوسپندان دارد ، نام آن چنین است ، در زمان او انسان دوباره جوان می شود ، من از آن خواهم خورد و دوباره به روزگار جوانی باز خواهم گشت .گیل گمش به خواب می رود و ماری گیاه را می خورد و جوان میشود . و بازگشت گیلگمش به شهر اوروک.
- عزیمت گیلگمش به جهان زیرین خاک و گفتگوی او با سایهٔ انکیدو. پایان کار گیلگمش.
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ گیلگمش موجود است. |
- گروه تحریریه گیلگمش. «تحلیلی بر حماسه «گیلگمش» نخستین مسافر اسطورهای». فصلنامه میراث و گردشگری گیلگمش. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۰۱۸-۱۲-۰۷.
- حماسهٔ گیلگمش، برگردان احمد شاملو