ختن
خُتَن یا خُتَّن (به زبان اویغوری: خوتهن& به زبان چینی: 和田، پینیین: Hétián، در سکایی: هوتن) نام شهریست واحهای در چین.
ختن 和田市 · خوتهن شههیری | |
---|---|
County-level city | |
ختن | |
ختن موقعیت در سینکیانگ | |
مختصات: ۳۷°۰۶′ شمالی ۸۰°۰۱′ شرقی | |
Autonomous region | سینکیانگ |
استان | ولایت ختن |
مرکز | Nurbag Subdistrict (奴尔巴格街道) |
مساحت | |
• کل | ۸۵۰۳۵ کیلومتر مربع (۳۳۰۰۰ مایل مربع) |
بلندی | ۱۳۸۲ متر (۴۵۳۴ پا) |
جمعیت (سرشماری ۲۰۱۰) | |
• کل | ۳۲۲٬۳۳۰ |
منطقه زمانی | یوتیسی +۸ (China Standard) |
Postal code | ۸۳۹۰۰۰ |
پیششماره(های) تلفن | ۰۹۰۳ |
GDP (۲۰۱۲) | ۴٫۰۷۱ بیلیون رنمینبی USD $۶۶۵٫۱۵ میلیون |
GDP per capita | ۱۲٬۶۳۰ رنمینبی USD $۲٬۰۶۲ |
GDP Growth | ▲ ۱۴٫۸ |
زبانهای محلی | زبان اویغوری، چینی استاندارد |
License plate prefix | 新R |
وبگاه |
این شهر امروزه مرکز ولایت ختن در سین کیانگ میباشد. برپایهٔ سرشماری سال ۲۰۰۶ جمعیت این شهر ۱۱۴هزار تن است. ختن در جنوب خاوری یارکند جایدارد. بیشتر مردمان آن امروزه اویغورند. ختن در گذشته یکی از شهرهای مهم راه ابریشم بود. دو رود در کنار آن روان است که یکی را یشم سیاه (قرهقش) و دیگری را یشم زرد (یورونگقش) میخوانند.
ختن را در ادبیات فارسی بیشتر از برای مشک ختن و خوبرویان ختنی یادکردهاند. برای نمونه بیت زیر از حافظ است:
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان | وان سهی سرو خرامان به چمن باز رسان |
مردمان آغازین آن، که امروزه پامیریها و آستیها و به نقلی حتی پشتوها مستقیما یا غیرمستقیما همتبار ایشان هستند؛ ایرانینژادانی بودند که به زبانی ایرانی و آریایی به نام زبان ختنی سخن میگفتند که با سغدی و خوارزمی بسیار قرابت نزدیک دارد. باز ماندهٔ سرراست و مستقیما سرچشمهگرفته از این زبان، زبان وَخی ست. زبان ختنی، به گفته کاشغری تا قرن یازدهم رواج داشت تا آن که به ادله اجتماعی-زبانشناختیِ گوناگون جایش را به ترکی قدیمی یا ترکی اویغوری کهن داد. از این زبان که از زبانهای ایرانی میانه شرقی بود؛ دستنوشته و کتابوارهها و نویگ های بسیاری مانده که در موزههای انگلستان و فرانسه آرَمیدهاند. البته ایل های نسبتا کوچکتر دیگری چون تخاری ها و سغدها هم در این شهر و وادی های اطراف و بَرَکِ آن به مسالمت زیستهاند. در قدیم آیین بیشتر مردم ختن بودایی بودهاست. مسلمانان توانستند در ۱۰۰۶ میلادی کنترل شهر را در دست گیرند. سپس این سرزمین میان قراختاییان و قراخانیان دست به دست شد. بعد از مدتی چینیها کنترل این سرزمین را به دست گرفتند.
تاریخچه
پژوهشهای مردمشناسی نشان از آن دارد که نژاد مردمان نخستین این سرزمین از تیرهای که به نام قفقازیسان نامور است میباشد. گواه دیگری بر این وجود گورهای سکایی در این سامان میباشد. پژوهشها نشان میدهد که در گذشته نژاد مردمان این سامان آمیزهای بوده از مردمان آسیای مرکزی، شبهقارهٔ هند و آسیای خاوری. در گذشته در این سرزمین دولتی به نام پادشاهی ختن روی کار آمد که کیش بودایی داشت و پلی برای انتقال بوداییگرایی از هندوستان به چین بود.
کهنترین منابع ایرانی که از ختن نام برده حدودالعالم است که این شهر را میان دو رود دانسته و همچنین میان تبت و چین. اسلام در سدهٔ دهم میلادی به ختن رسید.
بوداگرایی در ختن آیین چیره بود و ختن تبدیل به یکی از کانونهای مطالعات بوداییان شده بود. سپاهیان تبتی در سال ۶۶۵ میلادی شهر ختن را تصرف کردند[1] اما از نظر فرهنگی، این ختنیها بودند که تبتیها را پس از این تصرف تحت تأثیر خود گرفتند. این تأثیر بیش از همه خود را در زمینه اصطلاحات بودایی و فنون ترجمه متون بودایی نشان میدهد. در سده نهم میلادی، تبتیها الفبای ختنی را نیز برای زبان خود برگزیدند.[2]
در سال ۹۸۲ میلادی خانات قراخانی کاشغر به پادشاهی ختن حمله کرد و زمانی که ختن در سال ۱۰۰۶ به تصرف قراخانیهای مسلمان درآمد بیشتر راهبهای بودایی به تبت گریخته و بسیاری از متون مقدس خود را همراه بردند. چندی پس از چیرگی قراخانیها بر ختن، بوداگرایی نیز از ختن رخت بربست و جای خود را به اسلام داد.[3] اسلام در این واحه به گسترش ادامه داد و گفته شده که ختن در اوایل سده سیزدهم سه هزار پیشنماز مسجد داشتهاست.[4]
نگارخانه
- مسجدی در ختن
منابع
- Konow, Sten (1914). "Khotan Studies". Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland.
- "Mahayvhutpatti". Bibliotheca Polyglotta. University of Oslo.
- Berzin, Alexander (1996). "The History of the Early Period of Buddhism and Bon in Tibet". Berzin Archives. Retrieved 12 July 2012.
- Encyclopaedia Iranica: ILAK-KHANIDS.
Wikipedia contributors, "Hotan," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Hotan&oldid=281650541 (accessed May 11, 2009).
- ختن، دانشنامهٔ جهان اسلام
- لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ ختن