نبرد زنجیر
جنگ زنجیر (به عربی: ذات السلاسل) به اولین جنگ از رشته جنگهای صدر اسلام که بین ایران و اعراب به وقوع پیوست، گفته میشود. این جنگ را جنگ زنجیر نامیدهاند زیرا بهطوریکه اعراب نوشتهاند پای بعضی از سربازان ایرانی را زنجیر کرده بودند که فرار نکنند.[3] البته این احتمال میرود که اگر در واقع زنجیری در کار بودهاست، نوعی آرایش جنگی بودهاست که برای اعراب به کلی تازگی داشتهاست.[4]
جنگ زنجیر | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای اعراب و ایران ساسانی | |||||||
نقشه موقعیت جنگ در کویت و عراق امروزی (کاظمه و حفیر) | |||||||
| |||||||
طرفین درگیر | |||||||
حکومت خلفای راشدین |
ساسانیان مسیحیان عرب | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
خالد بن ولید |
هرمز †[2] قباد انوشگان | ||||||
قوا | |||||||
۱۸٬۰۰۰ |
۲۰٬۰۰۰(منابع اولیه) ۱۷٬۰۰۰ (منابع امروزی) | ||||||
تلفات | |||||||
کم | سنگین |
جنگهای خالد بن ولید در عراق
در باب جنگهای خالد بن ولید در عراق خاصه در توالی و ترتیب آنها بین اخبار اختلاف هست. در واقع نه نامههایی که بر حسب روایات گویند بین خالد و ابوبکر رد و بدل شدهاست، چندان معتبر مینماید نه تاریخ آمدن خالد به عراق خالی از اشتباه به نظر میرسد. بهعلاوه تسخیر شهرها و آبادیهای سواد و عراق بیگمان برای اعراب به یک بار حاصل نشدهاست و در مدتی که هنوز دولت ساسانی باقی بودهاست، این شهرها مکرر دست بدست گشته و فاتحان غالباً ناچار میشدهاند که هر شهر را مکرر بگشایند و از این روست که اخبار این فتوح در روایات گاه به صورتهای گوناگون آمدهاست و گشودن بعضی جاها را به چند تن نسبت دادهاند و در بعضی جاها بیش از یک بار اشارت به وقوع جنگ کردهاند.[5] جنگهای خالد ولید را با ایرانیان باید جنگهای سرحدی دانست زیرا جنگ مابین مرزبانان و مستحفظین مرزی ایران با اعراب بود، از این زمان به بعد بود که محل جنگها به نواحی داخل مرزی ایران کشیدهشد.[6]
آمدن خالد به عراق
سبب آمدن خالد به عراق چنانکه از قراین برمیآید تنبیه اعراب عراق و هم پیمانان اهل رده بودهاست لیکن ناچار منتهی به تصادم با لشکریان ایران شده و جنگها و فتحهای اسلام از آنمیان پدید آمدهاست. گفتهاند که مقارن اواخر خلافت ابوبکر که جنگهای رده پایان یافته بود، مثنی بن حارث شیبانی به خلیفه نامه نوشت و او را از هرج و مرج عراق و ضعف و فتور دولت ساسانی آگاه کرد. ابوبکر او را نمیشناخت از حال و کار او پرسید گفتند که از نامداران و دلاوران عرب است. چندی بعد مثنی بن حارثه بتن خویش آهنگ مدینه کرد و در آنجا با خلیفه دیدن کرد و برای دستبرد به ایران از جانب او استظهار یافت. مقرر شد که ابوبکر عدهای از سپاه مسلمانان را به عراق گسیل دارد و از بکر بن وائل کسانی را که در فرمان مثنی بودند، در نشر اسلام یاری کند. اما برخلاف انتظار مثنی خلیفه امارت مسلمانان عراق را به او که تازه مسلمان بود وانگذاشت و خالد بن ولید را که در آن زمان تازه فتنهٔ اهل رده را در یمامه و بحرین فرونشانده بود، بدین مهم فرستاد.[7] البته در آن زمان اندیشهٔ فتح ایران و جنگ منظم با دولت ساسانی بیشک به خاطر خلیفه نمیگذشت لیکن این امر نتیجهای بود که رفته رفته از پیشرفت اعراب در حدود فرات و عراق به حصول پیوست.[7]
نقش مثنی بن حارث شیبانی
مثنی بن حارث شیبانی یکی از سردستههای قبایل وابسته به بکر بن وائل بود که در پایان جنگهای رده اسلام آورد. شک نیست که مثنی با قبول مسلمانی پای اعراب حجاز را به نواحی عربنشین عراق باز کرد و آنها را برای سعی در نشر آیین تازه در بین اعراب عراق دل داد و گرفتاریهای ساسانیان را در امور داخلی برای آنها روشن نمود. لیکن اهتمام او ظاهراً فقط این مایه تأثیر داشت که خلیفه خالد را جهت امارت مسلمانان و تنبیه بقایای اهل رده در آنجا گسیل دارد، کاری که بعدها منجر شد به زد و خوردهای سرحدی با طلایهها و پادگانهای سپاه ایران و ضعف شدید امپراتوری ساسانیان شد.[8]
جنگ زنجیر
در سال ۶۳۳ میلادی، خالد بن ولید بطرف شمال حرکت کرده، وارد نقطهای شد که در نزدیکی خلیج فارس و کویت امروزه واقع و در آن زمان سرحد ایران شناخته شده و موسوم به حفیر بود.[3] درین زمان مرزبان این نواحی یکی از اسواران بود نامش هرمز. هرمز در سمت بیابان با رهزنان عرب سروکار داشت و در جانب دریا با دزدان دریایی که از اقیانوس هند به حدود خلیج فارس میآمدند. هرمز چون از آمدن خالد آگاه شد از تیسفون کمک خواست و خود با لشکری که داشت به جانب حفیر و به جلوگیری خالد رفت.[9] در اینجا خالد به هرمز سرحددار محل تکلیف کرد که یا اسلام را قبول کند یا جزیه دهد. جنگ میان لشکر ساسانی و مسلمانان درگرفت و هرمز، خالد را به جنگ مردومرد یعنی مبارزهٔ دو سردار طلبیده، بدست وی کشته شد. سپس اعراب بر لشکر ساسانی تاختند و فاتح شدند. خالد لشکر ساسانی را تعقیب کرد ولی به قشون ساسانی کمک رسید و کار خالد مشکل شد. در این احوال او به جنگ تدافعی پرداخت ولی دیری نگذشت که به او نیز کمکی رسید و جنگ سختی روی داد که باز مسلمانان فاتح شدند. بعد خالد ساحل فرات را گرفت و به فِراض که شهر رومی و در طرف راست رود مزبور واقع بود، رسید. در اینجا جنگی مابین قوای رومی و سپاهیان ساسانی که به رومیان کمک میکردند از یک طرف و خالد ولید از طرف دیگر درگرفت و باز مسلمانان فاتح شدند.[10]
پانویس
- Parvaneh Pourshariati, The Decline and Fall of the Sasanian Empire, (I.B. Tauris, 2011), 193.
- Parvaneh Pourshariati, The Decline and Fall of the Sasanian Empire, 193.
- پیرنیا، ص ۳۵۸
- زرین کوب ص ۲۹۸
- زرین کوب ص ۲۹۴
- پیرنیا، ص ۳۵۹
- زرین کوب ص ۲۹۵
- زرین کوب ص ۲۹۶
- زرین کوب ص ۲۹۷
- پیرنیا، ص ۳۵۸ و ۳۵۹
منابع
- پیرنیا، حسن (مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
- زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۲
جستارهای وابسته
این نوشتار، نیازمند مختصات است. خواهشمند است با تعیین مختصات بر پایه راهنمای مختصاتدهی به بهبود کیفیت آن کمک کنید. سپس این برچسب را از صفحه بردارید. |