نبرد نهاوند
جنگ نهاوند ، در روز پنجم ربیعالاول سال بیست ویکم هجری، برابر با ۲۵ بهمن ۲۰ خورشیدی و ۱۴ فوریه سال ۶۴۲ میلادی بین سپاه ایران و عربهای مسلمان در حمله اعراب به ایران در نزدیکی نهاوند که در منطقهای کوهستانی واقع شده، اتفاق افتاد. جنگ نهاوند که اعراب آن را فتحالفتوح نامیدند یکی از مهمترین جنگهایی است که بین اعراب و ایرانیان اتفاق افتادهاست. ابن اثیر در خصوص علت این نامگذاری مینویسد «اعراب فتح نهاوند را «فتحالفتوح» نامیدند زیرا بعد از آن ایرانیان نتوانستند اوضاع را ساماندهی منظم بنمایند و قوای ملی مقابله با اعراب را تشکیل دهند، و پس از این جنگ بود که اعراب سراسر کشور ایران را تصرف کردندو بجز مقاومتهای محلی و منطقه ایی، ایستادگی سراسری و تحت فرماندهی یک قدرت مشخص و واحد صورت نگرفت و بدین ترتیب دولت ساسانی بعد از سدهها حکومت بر ایران و بخشهایی از خاورمیانه و آسیا سقوط کرد.
جنگ نهاوند | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از فتوحات اعراب | |||||||
| |||||||
طرفین درگیر | |||||||
خلافت راشدین | ساسانیان | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
سعد بن ابیوقاص نعمان بن مقرن †[3] |
بهمن جادویه † پیروزان † | ||||||
قوا | |||||||
۲۵ هزار | نامعلوم | ||||||
تلفات | |||||||
چندین هزار | چندین هزار |
پیشینه جنگ
پس از پیروزی در جنگ قادسیه و ورود عربها به مدائن (تیسفون) خبر رسید که مهران رازی در جلولاء (نزدیک حلوان) سپاهی گرد آوردهاست و بر حسب نامهٔ عمر به سعد بن ابی وقاص در تیسفون که بتازگی تسخیر شده بود اقامت گزید و برادر زادهٔ خود هاشم بن عتبه را با دوازده هزار نفر به جانب جلولا نزدیک (شهر باستانی حلوان) گسیل ساخت و پس از جنگ سختی که در آنحدود رخ داد، فتح نصیب لشکر عرب شد. جلولا و حلوان بدست اعراب افتاد و خزاین اطراف به یغما رفت.
عزل سعد
سعد بن ابی وقاص در کوفه بنای عمارت عالی نهاد و از آن مکان، متصرفات آن حدود را اداره میکرد. در همین هنگام، شکایات متوالی از «سعد»، نزد عمر شد و بالاخره خلیفهٔ دوم امر داد قصر کوفه را ویران سازند و سعد را احضار کرده، عمّار پسر یاسر را به جای او گماشت. عزل سعدبن ابیوقاص، یزدگرد را به این خیال انداخت که متصرفات از دست رفتهٔ خود را مجدداً به چنگ آورد و همینطور سرداران عرب، که همواره مایل بودند از اوضاع آشفته ایران استفاده کنند و غنایم بیشتری بدست آورند، خلیفه را آماده کردند.
نبرد نهاوند و فروپاشی امپراتوری ساسانی
سرانجام برای مواجهه با خطری که ایران را تهدید میکرد، پادشاه ایران یزدگرد سوم که از مدائن گریخته بود و در شهرهای غربی ایران آواره گشته بود، تصمیم گرفت یک بار دیگر تمام قوای خود را تجهیز کند، تا مگر اعراب را، از مدائن و عراق براند و دست آنها را از تعرض به بلاد غربی، کوتاه نماید.[4] از طرفی دیگر، پیروزی در این جنگ، میتوانست راه ورود اعراب را، به مناطق داخلی ایران هموار کرده و غنایم زیادی نصیب آنها سازد.
نهاوند شهر بزرگی بود، که در سمت جنوب شرقی استان همدان واقع شده و بین این شهر تا همدان ۱۴ فرسخ راه بودهاست. امروزه این شهر، میان چهار شهر بروجرد، تویسرکان، ملایر و کرمانشاه قرار دارد.
یزدگرد در سال بیست ویکم هجری قمری گماشتگان خود را از ری به خراسان، گرگان، طبرستان، مرو، سیستان، کرمان و فارس فرستاده، حکام را به جمعآوری لشکر تشویق و ترغیب نمود. نقشه آن بود که حلوان و تیسفون را فتح کرده، کوفه و بصره را که مهمترین سنگرهای عرب در آن حدود بود، تسخیر سازند.

گرد آمدن این سپاه انبوه در نهاوند، البته بار دیگر برای اعراب کوفه، خطر و تهدید بزرگی بود. به همین جهت عمار بن یاسر که در این زمان، بنا بر مشهور به جای سعد بن ابی وقاص امارت کوفه داشت، نامهای به خلیفه نوشت و او را از این ماجرا آگاه کرد و در دفع این خطر از او کمک خواست. خلیفه که از این خبر سخت به وحشت افتاده بود، یک لحظه اندیشید که خود به تنهایی، آهنگ عراق کند، اما عاقبت از آن خیال بیرون رفت و نعمان بن عمرو بن مقرن مزنی را که در آن زمان عهدهدار خراج استان کشتگر[5] (کسکر) بود، به امارت لشکر نامزد کرد. فرمان هم داد که از شام و عمان و بصره و دیگر اقطار نیز، قسمتی از سپاه اعراب به وی بپیوندند. نعمان با این لشکر از کوفه بیرون آمد و در جایی نزدیک نهاوند اردو زد. چند روزی دو لشکر مقابل یکدیگر بودند و جنگ و تلاقی روی نمیداد. آخر اعراب به دروغ آوازه درافکندند، که خلیفه مردهاست و آنها قصد بازگشت دارند. با این حیله، ایرانیان را از سنگر بیرون کشیدند و در صحرا با آنها دست بجنگ زدند. جنگی که روی داد، سخت و خونین بود و سه روز طول کشید. نعمان در جنگ کشته شد. ایرانیان شکست خوردند و بسیاری فرار کردند. اهل نهاوند حصاری گشتند، اما عاقبت به صلح راضی شدند.[6]
غنائم بیشماری بدست عرب افتاد و از آنجمله است دو صندوق بزرگ پر از مروارید، زبرجد و یاقوت، که شخصی در مقابل طلبیدن امان، آن را به اعراب نشان داد. پس از نهاوند، همدان بدست عرب افتاد.
یزدگرد سوم پس از جنگ نهاوند
جنگ نهاوند، امید یزدگرد سوم را مبدل به یأس کرد، ولی این پادشاه ساسانی دست از آزادسازی ایران برنداشت و تا زنده بود، کوشش کرد تا شاید کاری از پیش ببرد. پس از اینکه خبر «جنگ نهاوند» به او رسید، از ری به اصفهان و از آنجا به کرمان رفت، و در آخر در مرو اقامت گزید و از دولتهای همجوار کمک خواست. ماهوی حکمران ایرانی مرو با نیرنگ قراولان او را نابود ساخت و قصد کشتن یزدگرد را داشت. یزدگرد چاره جز ترک آن حدود ندید و در همان نزدیکی، بهقولی به دست آسیابانی، که طمع در جامهٔ زرین و فاخر او داشت، کشته شد. خانوادهٔ یزدگرد پس از مرگ او به چین پناهنده شدند.
پانویس
- Dictionary of Islamic Architecture By Anderew Petersen pg.120
- A Short History of Syriac Literature By William Wright. pg 44
- Dictionary of Islamic Architecture By Anderew Petersen pg.120
- زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۳۳۴
- محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، جلد چهارم:، زبان فارسی، تهران: انتشارات توس، ۱۳۸۰ خ. ص۱۷۵.
- زرینکوب، تاریخ ایران پعد از اسلام، ص ۳۳۴
منابع
- زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۲
- الطبری، أبی جعفر، بن جریر، محمد (تاریخ الأمم والملوک) ، مؤسسة عزالدین، چاپ سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
- دکتر: زکریا، جمال، قاسم (سقوط الامبراطوریه الفارسیه) ، دارالفکر العربی، چاپ سال ۱۹۹۱ میلادی.
- دکتر: رازی، عبدالله، همدانی (تاریخ کامل ایران) ، چاپخانه اقبال سال ۱۳۶۳ خورشیدی.
- لبیب، عبدالساتر، (الحضارة الفارسیة) ، دارالمشرق، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۰ میلادی.
- الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، (مُعجَم اَلبُلدان) ، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، چاپ سال ۱۹۹۰ مبلادی به (عربی).