تعلیق ناباوری
تعلیق ناباوری (به انگلیسی: suspension of disbelief) یک اصطلاح در مطالعات ادبی و سینمایی است که در آن مخاطب یک متن دیداری، نوشتاری یا شنیداری به صورت ارادی ناباوری خود را کنار میگذارد تا بتواند با جهان متن هم آوایی کند. این اصطلاح را اولین بار فیلسوف و شاعر زیباییشناس انگلیسی ساموئل تیلور کولریج در سال ۱۸۱۷ ضرب کرد. ما میدانیم که داریم نمایشی از یک فیلم تخیلی را میبینیم، اما به راحتی این جهان را به همان صورتی که ارائه میشود، به همراه قواعد، شخصیتها و خطوط پیرنگی آن، میپذیریم.[1]
جی. آر. آر. تالکین در مقالهٔ «در باب قصههای پریان» به ماهیت «باورِ ادبی»، یا به گفتهٔ خودش «باور ثانویه» میپردازد. او در بررسی و ارتقای فرمول کولریج، یعنی «تعلیق ارادیِ ناباوری»، میگوید «داستانپرداز یک «خُردخالق» موفق است. او جهانی ثانوی خلق میکند تا ذهن شما وارد آن بشود. در بطن این جهان، هرچه او تعریف کند، «حقیقت» است: به عبارت دیگر، با قوانین آن جهان سازگار است. در نتیجه شما تا زمانی که در بطن آن جهان هستید، آن داستان را باور میکنید و بهمحض اینکه ناباوری ایجاد شود، این سحر از بین میرود؛ یعنی این جادو، یا هنر، شکست میخورد. در این صورت شما دوباره به جهان اولیه بازمیگردید و از بیرون به این جهان ثانویِ نافرجام مینگرید». تعلیق ناباوری شاید برای «جستجوی محسنات در اثری هنری که از نظر ما شکست خورده» ضروری باشد، اما برای خوانندگانی که حقیقتاً «آن قصه را دوست دارند» این امر غیرضروری است: «آنان نیازی ندارند ناباوری را تعلیق کنند؛ بلکه آنان این امور را باور میکنند».[2]
منابع
- Lewis, J. (2014). Essential cinema: An introduction to film analysis. Boston, MA: Wadsworth, Cengage Learning.
- ر. بومن، مری (۱۳۹۶). فراروایت در ارباب حلقهها. ترجمهٔ نیما م. اشرفی. تهران: نشر اطراف. صص. ص٫ ۶۴. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۶۸۸۴-۳-۲.