ریشه نام بوکان

روایات بسیار متعددی در مورد واژهٔ بوکان موجود است که بیشتر تاریخ‌نگاران و باستان‌شناسان آن را تاریخی و برخی مغولی می‌دانند، ولی برخی از پژوهشگران کُرد نیز بر این باورند که این واژه کُردی است. جهانگردان عرب در دوره‌های مختلف به ایران سفر کرده‌اند، در سال‌های ۹۸۰ به این کشور آمده‌اند و بیشتر گزارش‌های موجود آن‌ها حاکی از سفر به کرمانشاه تا مراغهٔ آذربایجان بوده‌است. در سرتاسر مسیر (کرمانشاه تا مراغه)، نام تمامی آبادی‌ها، شهرها، کوه‌ها و سایر را ثبت کرده، ولی هیچ اشاره‌ای به نام «بوکان» نشده‌است.

درحالی‌که بعد از جهانگردان عرب، ترک‌ها و مغول‌ها در سال ۱۰۴۰ به این مناطق آمده و از آن تاریخ به‌بعد نام «بوکان» رؤیت شده‌است. اگر به نام توابع و آبادی‌های شهرستان بوکان توجه شود، مشاهده می‌شود که از ۲۰۱ روستای این شهرستان، نام ۷۳ روستای آن مغولی است. در بیشتر صفحاتِ کتاب جامع‌التواریخ رشیدالدین فضل‌الله همدانی، به‌ویژه در صفحه‌های ۷۴، ۵۲۲، و ۸۲ بارها نام بوکان ذکر شده‌است. نوهٔ جوچین، پسر چنگیزخان مغول و نام بسیاری از سرداران مغول، بدون هیچ تغییری، «بوکان» بوده‌است. برخی از روستاهای این شهرستان برگرفته از اسامی سرداران و سپاه ایلخانی و مغولی می‌باشد. واژه‌هایی مانند آختاچی، قاجر، قره‌گویز، طرغه، جمبوغه و نام‌هایی از این دست که حاکی از چیرگی مغول‌ها بر آذربایجان و این مناطق بوده‌است.[1]

در کتاب ظفرنامه تیموری جلد دوم، بوکان و بوری از فرزندان جغتای مغول بودند که بوکان در تواریخ دیده نشده، ولی پسری داشت به اسم «مواتوگان» که در سال ۶۱۷ ه‍.ق/ ۱۲۲۱ به هنگام محاصره بامیان به قتل رسید.[2]

نظریه‌ها

در سده‌های دوازدهم و سیزدهم هجری قمری بنا به روایتی، ایل خلکی هنگام قشلاق و ییلاق در منطقهٔ که تمام اطراف آن نیزار و زمین مرطوب و باتلاقی بوده‌است همچنین چشمهٔ در اطراف آن واقع بود که علی مردان بیگ (رهبر ایل) خانواده و ایل خود را در این مکان سکان داده و روستای ساخته‌است و به اسم بوکان نامگذاری کرد. بنا به روایت آن‌ها، یکی از ساکنان روستا که به قصد آوردن آب از آن چشمه؛ راهی آن جا بود با عده‌ای برخورد کرده از او پرسیده‌اند که کجا می‌خواهی بروی؟ او در پاسخ گفته: «ده چم بو کانی» یعنی به چشمه می‌روم. شاید جهت سلیس بودن و خوش آهنگ بودن، به مرور زمان حرف (ی) از آن واژه حذف شده و نهایتاً آن مکان و به عبارتی نام آن روستا بوکان شده‌است.[3]

به گفته ابراهیم افخمی، بوکان را ابتدا شهر کهنه خوانده‌اند و آن شهر در جنوب غربی فعلی شهر بوکان واقع شده‌است و در اثر زلزله ویران گردیده و در آن محل که نیزار و چشمه سار بوده بعدها بوکان را بنا کرده‌اند.[4] اما نظریه عامیانه و قالب بر روی نام این شهر چنین است که بوکان بر سر چند راه مهم بوده که هرگاه مردم مناطق دیگر از آن عبور می‌کردند به دلیل طبیعت بکر و چشمه آن، در کنار آن چشمه به پای کوبی و رقص پرداخته و بیشتر مراسم عروسی را در آنجا برپا کرده و در فرهنگ زبان کردی نیز واژه بوک به معنی عروس، که به مرور زمان این مکان بوکان (بوک+ ان) نام گرفته‌است که به معنی عروسان است.[5]

  • محمد مهریار، محقق ایرانی، در مورد ریشهٔ نام بوکان در کتاب فرهنگ جامع نام‌ها و آبادی‌های کهن (۱۳۸۲) چنین نوشته‌است:

بوکان در ایران به معنای جایی که آب خوب دارد است. همچنین نسبت این واژه به یکی از طوایف آریایی می‌رسد که دوگان، بوگان یا بوکان نام داشته‌اند.[6]

دربارهٔ واژهٔ بوکان، نظریه‌های بسیاری مطرح شده و بیشتر پژوهشگران بر این باورند که این واژه، کُردی است.[7][8]

  • انور سلطانی، پژوهشگر و نویسندهٔ کُرد، در مورد ریشهٔ نام این شهر در تحلیل و نظریهٔ علمی‌ای که منتشر کرده‌است، چنین می‌گوید:

موضوع، کلمهٔ «بگ» یا «بغ» است. بگ یا بغ، خدای ملت‌های باستانی که پیش از آمدن زرتشت در سرتاسر سرزمین هند تا غرب ایران زیسته‌اند، بوده‌است.

  • ابراهیم پورداوود، زبان‌شناس و ایران‌شناس، در مقاله‌ای با عنوان «بغ» نوشته‌است: واژهٔ بغ از زمان‌های بسیار کهن در زبان ما رایج بوده و در زبان‌های باستانی ایران، مانند زبان اوستایی و فُرس باستان وجود داشته که می‌توان به گاتاها‌ یا سروده‌های زرتشت که کهن‌ترین بخش اوستا را شامل می‌شوند، اشاره کرد. بگ به معنای قسمت و بخت آمده‌است. در بخش‌های دیگرِ اوستا نیز «بغ» همان خداوند است. پیش از آمدن زرتشت، «بغ» نام خداوند بوده و زرتشتی‌ها نام اهورامزدا را بر آن نهادند. با این اوصاف، کهن‌ترین دولت منطقه، که شهر بوکان را نیز دربرمی‌گیرد، دولت قدرتمند «مانا» است. دولت مانا نخستین دولت متحد و مقتدر منطقهٔ غرب ایران بود که صاحب قدرت اقتصادی و حکومتی قوی بوده‌است.

بر این اساس، نام این شهر ابتدا «بکان» یا «بگان» بوده که از دو بخش تشکیل شده‌است: بگ یا بک + ان. بخش اول به معنی خدا و بخش دوم پسوند جمع یا مکان است. برپایهٔ این نظریه، شهر بوکان با تلفظ اصلی‌اش (Bukān)[9] به معنی «شهر خداوند بگ» یا «مکان خداوند بگ» است. براساس تغییر آوایی حروف که در زبان‌شناسی، صورت عملی و تأییدشده یافته و همچنین با توجه به آثار به‌دست‌آمده از داخل شهر و حومهٔ آن، که نشان از وجود آتشکده‌های مقدس آن دوران می‌باشد، می‌توان منطقی بودن این تحلیل را تأیید کرد.[10]

  • در تاریخ رشیدی واژهٔ بوکان نام یکی از خان‌های مغول نیز می‌باشد.[11]
  • در زبان کُردی (اکثر لهجه‌ها) واژه بوک به معنی «عروس» و عبارت بوک بوکانی (bûkê bûkanî) به معنی «عروس عروس‌ها» است که ممکن است نام این شهر بر همین اساس گرفته شده‌ باشد.[12]
  • در لغت‌نامهٔ دهخدا، «بوکان» نعلی است آهنین که درون برف در پای کنند.[13]
  • رضاقلیخان هدایت در کتاب فرهنگ انجمن‌آرای ناصری در مورد ریشهٔ نام این شهر می‌گوید: بوکان نام قصبه‌ای‌است در ولایت «ساوج‌بولاق» مُکری که گویند آب‌وهوای نیکو دارد؛ و در برهان به‌معنی گلزار نیز نوشته، و اگر چنین باشد، با کاف عربی خواهد بود، و بوکان یعنی «کانِ بوی خوش».[14]
  • در نظریه‌ای دیگر، گفته می‌شود که به‌هنگام حملهٔ مغول به ایران، یکی از فرماندهان سپاه چنگیز، نام خود (بوکان) را بر روی این روستای کوچک (در آن زمان) نهاده‌است، و گفته می‌شود کوهی در مغولستان به نام بوکان وجود دارد که از نام همین فرمانده چشمه می‌گیرد.
  • در گذشته، باغ‌های بزرگ و سرسبز، بوکان را چون نگینی در میان گرفته بود، و شاید یکی از علل نام‌گذاری شهر به بوکان (عروسان)، وجود همین باغ‌ها بوده‌است.[15]
  • در بسیاری از نقشه‌های مربوط به دوره عثمانی، نام روستای نبی کندی از توابع شهرستان میاندوآب درج شده‌است که اشتباهاً آن را بئی کندی (به معنی روستای اشرافی) خطاب می‌کنند و برخی همان بوکان امروزی می‌دانند، در حالی که این نام در هیچ نقشه تاریخی دیده نشده و تنها در کتاب ابراهیم افخمی به صورت نقل نوشته شده (برگرفته) است و منابع موثق دیگری ندارد. بئی کندی در این نقشه‌ها در چند کلیومتری تخت سلیمان قرار دارد. بئی کندی، عنوانی جعلی و ساختگی است که نیم قرن است این عنوان بوجود آمده‌است.

شکل صحیح لاتین

نقشه‌ای قدیمی مربوط به سال ۱۹۲۲ میلادی - ۱۳۰۰ خورشیدی توسط مؤسسه جغرافیایی ادینبورگ لندن. براساس جئونیمز، بانک اطلاعاتی جغرافیایی جهان، نام این شهر به انگلیسی/لاتین به صورت Bukan به ثبت رسیده است.

بیشتر نام وب‌سایت‌های اداری و حتی در ادارات شهرستان بوکان به اشتباه از واژه‌های فینگلیش مانند Bookan استفاده می‌کنند درحالی که با درنظرگرفتن همه جوانب تاریخی، علمی و لغوی واژه صحیح انگلیسی بوکان به شکل Bukan است. همچنین در زبان کُردی با رسم و خط لاتین این واژه به صورت Bokan نوشته می‌شود.

در اسامی و واژه‌ها

بوکان در زبان فارسی، با عناوینی همچون: زیبارویان، عروس‌ها و نام شهری کُردنشین در ایران ذکر شده‌است.[16]

سایر

  • خیابان و مکان‌های در شهرهای ایران، مانند خیابانی طولی در فاصله منطقه گلاب دره و نخجوان تهران، و محله‌ای در سعادت شهر شیراز و در اصفهان به نام بوکان نام‌گذاری شده‌است.
  • در غرب استرالیا، نیوزیلند، قسمت جنوبی آمریکای جنوبی نوعی گیاه وجود دارد به نام بوکان. این گیاه شامل حدود ۳۸ گونه است؛ جنس آن همیشه‌سبز به‌طور یکسان و شیری است؛ در نیمکرهٔ جنوبی می‌رویَد و معادل راش در نیمکرهٔ شمالی است. در گینهٔ نو گاهی از این گیاه در موارد دارویی استفاده می‌شود.[17]
  • در زبان مالایی که زبان رسمی کشور مالزی است، واژه (Boukan dia) به معنی نیست و نه است. همچنین دقیقاً عبارت Boukan نام یک گروه موسیقی آفریقایی است.

منابع

  1. صمدی، تاریخ مهاباد، ۱۵.
  2. شرف الدین علی یزدی. «ظفرنامه تیموری». کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. دریافت‌شده در ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ (فارسی). تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  3. بهرام بیگی، ایل فراموش شده، خلکی نامه، ۳۹.
  4. ابراهیم افخمی، تاریخ و فرهنگ ادب مکریان، ۱۸.
  5. ابراهیم افخمی، تاریخ و فرهنگ ادب مکریان، ۱۹.
  6. محمد مهریار، فرهنگ جامع نام‌ها و آبادی‌های کهن اصفهان، ص۳۹۶ ،۳۹۷، ۳۹۸.
  7. کریم شریعت، دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، جلد سیزدهم.
  8. شورش خالدی، انور سلطانی، نقشهٔ مصور گردشگری و فرهنگی شهر بوکان، ص۱، تاریخچه و موقعیت.
  9. GEOnet Names Server، Bukān.
  10. از شورش خالدی، انور سلطانی، نقشهٔ مصور گردشگری و فرهنگی شهر بوکان، ص۱، تاریخچه و موقعیت.
  11. شورش خالدی، انور سلطانی، نقشهٔ مصور گردشگری و فرهنگی شهر بوکان، ص ۱، تاریخچه و موقعیت.
  12. «بوکان، عروس آذربایجان». ایرانشهر. ۳۱ تیر ۱۳۹۰. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ (فارسی). تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  13. «واژهٔ بوکان». لغت‌نامهٔ دهخدا. دریافت‌شده در ۷ خرداد ۱۳۹۳ (فارسی). تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  14. رضاقلیخان هدایت (۱۲۸۸ هـ. ق). «فرهنگ انجمن‌آرای ناصری». کتابخانهٔ دیجیتال نور. دریافت‌شده در ۲۸ آبان ۱۳۹۳ (فارسی). تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی=،|تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  15. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دانشنامهٔ بزرگ اسلامی http://lib.eshia.ir/23022/13/5182/بوکان. دریافت‌شده در ۱۸ دی ۱۳۹۲. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  16. دیکشنری فارسی
  17. از آسمان بوکان. «معرفی بوکان؛ وجه تسمیهٔ بوکان». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۹ دی ۱۳۹۲.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.