لشکر
لَشکَر — یگانی راهکنشی که دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی است و بزرگتر از تیپ یا هنگ و کوچکتر از سپاه است[1].
یگانهای نظامی | ||
---|---|---|
یگانها | شمار افراد | فرمانده |
تیم آتش | ۲–۴ | سرباز یکم |
جوخه | ۵–۱۵ | سرجوخه |
گروه | ۱۵–۲۵ | گروهبان/استوار |
دسته | ۸۰–۴۰ | ستوان |
گروهان | ۸۰–۲۵۰ | سروان |
گردان | ۳۰۰–۱٬۰۰۰ | سرگرد |
هنگ/تیپ | ۱٬۰۰۰–۵٬۵۰۰ | سرهنگ/سرتیپ |
لشکر | ۱۰٬۰۰۰–۲۵٬۰۰۰ | سرلشکر |
سپاه | ۳۰٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰ | سپهبد |
ارتش | ۱۰۰٬۰۰۰–۳۰۰٬۰۰۰ | ارتشبد |
گروه ارتش | بیش از دو ارتش | فیلد مارشال |
جبهه | بیش از چهار گروه ارتش | ژنرال نیروی زمینی |
لشکر یا به فارسی افغانستان فرقه، یکی از یگانهای بزرگ ارتش است. لشکر دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی است و بزرگتر از تیپ یا هنگ و کوچکتر از سپاه است.[2] لشکر شامل ۱۰٬۰۰۰ الی ۲۰٬۰۰۰ سرباز میشود. در بیشتر ارتشها یک لشکر از چند تیپ تشکیل میشود.
لشکرها بهطور معمول بهوسیلهٔ اعداد ترتیبی نامگذاری میشوند (برای نمونه لشکر ۷۷ خراسان). همچنین ردههای گوناگون به نام آنها افزوده میشود مانند؛ «پیاده»، «زرهی»، «موتوریزه» و …
در ایران معمولاً فرمانده یک لشکر درجهٔ سرتیپ دومی دارد هر چند که دارای جایگاه سرلشکری است. در ارتش آمریکا معمولاً ۲ لشکر با هم تشکیل یک سپاه را میدهند و هر لشکر معمولاً از ۲-۴ تیپ تشکیل شده است.
پیشینه
لشکر همچون یگان رزمی نخستین بار در سپاه شاهنشاهی هخامنشی (۵۵۰ — ۳۳۰ پیش از میلاد) پدید آمده و «بیوره» (پارسی باستان: -baivara) نامیده میشده و آن را «بیورهپتی» (پارسی باستان: -baivarapati «بیوربد») فرماندهی میکرده است[3]. هر بیوره از ۱۰ هزاره (پارسی باستان: -hazāra) تشکیل میشده و ۱۰،۰۰۰ سرباز را در بر میگرفتهاست.
در سپاه اشکانیان (۲۵۰ پیش از میلاد — ۲۲۴ میلادی)، که سازمان ردهبندی دهدهی سپاه هخامنشیان را به کار گرفته بوده[4]، بیورهها «گُند» ((پارتی: gund) «لشکر؛ گروه، دسته»[5]> پارسی باستان: -gunda > ایرانی باستان: -vr̥nda* «لشکر؛ سپاه»[6]) نام گرفته و فرماندهان آنها «گُندسالار» (پارتی: gund-sālār) خوانده میشدهاند[7].
در سپاه ساسانیان (۲۲۴ — ۶۵۱ میلادی) نیز همین ردهبندی و نامگذاری به کار میرفته، ولی هر گُند از ۵ درفش (پارتی: drafš) تشکیل میشده، که هر کدامی ۱۰۰۰ سرباز را در بر میگرفتهاست[8]. فرمانده گُند در سپاه ساسانیان نیز گُندسالار (پارتی: gund-sālār) نامیده میشد[9]. اما از میانههای سدۀ پنجم میلادی در کنار اصطلاح «گُند» اصطلاح «لشکر» (پارسی میانه: laškar > پارسی باستان: -raxša-kara* «محافظتکننده» > پارسی باستان: raxš + kar «پاسداری کردن»[10]) نیز به کار میرفته است[11]. اصطلاح «لشکر» در آثار ادبی فارسی، بویژه «شاهنامه»، بسیار به کار رفته است. چنانچه، فردوسی گفته:
برو با سپاهی به کردار کوه،
گزین کن ز گُردان لشکر گروه.
در سپاه سامانیان، غزنویان و سلجوقیان فرمانده لشکر را «سالار لشکر» و «امیر لشکر» میگفتند[12]. چنانچه، «سالار لشکر» در «شاهنامه» بارها به کار رفته و از بافتار چنین بر میآید، که آن منصبی پایینتر از سپهسالار بوده و مقام جانشینی داشتهاست:
سپه را به سالار لشکر سپرد،
برفت و جهاندیدگان را ببُرد.
فرهنگستان ایران با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش در سال 1314 «لشکر» را جایگزین وامواژههای ترکی-مغولی «تومان» و فرانسوی «دیویزیون» (فرانسوی: division) و «سرلشکر» را جایگزین «امیر تومان» کرد[13].
منابع
- «فرهنگ هزارواژۀ نظامی، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر واژهگزينی نظامی ستاد كل نيروهای مسلح، بهار ۱۳۹۲» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۱۸.
- واژههای مصوّب فرهنگستان تا پایان دفتر یازدهم فرهنگ واژههای مصوّب
- J. Marquart, Untersuchungen zur Geschichte von Eran I, Göttingen, 1896, p. 19 n. 84
- Никоноров В. П. К вопросу о парфянском наследии в сасанидском Иране: военное дело // Центральная Азия от Ахеменидов до Тимуридов: археология, история, этнология, культура. Материалы международной научной конференции, посвященной 100-летию со дня рождения Александра Марковича Беленицкого (Санкт-Петербург, 2–5 ноября 2004 года) / Отв. ред. В. П. Никоноров. СПб., 2005. С. 156
- «MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, etc.: Oxford University Press, 1971. — 236 pp. ISBN 0-19-713559-5. — p. *38» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۳ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۹.
- حسندوست، محمد. فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، جلد چهارم: «ک - ی» (صص ۲۰۸۱–۲۹۵۵؛ مدخلهای ۳۷۷۳–۵۵۱۴؛ شاملِ ۱۷۴۲ مدخل)؛ شابک جلد چهارم: ۳-۵۸-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸، ص. ۲۴۴۷
- Farrokh, Kaveh. Sassanian Elite Cavalry AD 224-642. Oxford: Osprey, 2005. ISBN 1841767131. — с. 6—7
- Kaveh Farrokh, Gholamreza Karamian, Katarzyna Maksymiuk. A Synopsis of Sasanian Military Organization and Combat Units, Siedlce-Tehran 2018. — ISBN 978-83-62447-22-0. — c. 13
- Daryaee, Touraj. Sasanian Persia: The Rise and Fall of an Empire. — ISBN 978 1 85043 898 4. — p. 47
- حسندوست، محمد. فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، جلد چهارم: «ک - ی» (صص ۲۰۸۱–۲۹۵۵؛ مدخلهای ۳۷۷۳–۵۵۱۴؛ شاملِ ۱۷۴۲ مدخل)؛ شابک جلد چهارم: ۳-۵۸-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸، ص. ۲۵۲۰
- Tafazzoli A. Sasanian Society. I. Warriors. II. Scribes. III. Dehqāns. N.Y., 2000. — р. 7
- ناجی، محمدرضا (۱۳۹۲). سامانیان (دوره شکوفایی فرهنگ ایرانی-اسلامی). دفتر پژوهشهای فرهنگی. ص. ص ۲۵۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۰۸۶-۰.
- روستایی، محسن، واژگان نظامی مصوب فرهنگستان ایران (۱۳۱۴–۱۳۲۰)، فصلنامهٔ «گنجینهٔ اسناد»، زمستان ۱۳۷۳، شمارهٔ ۱۶، ص ۳۸