فخر جهان خانم
فخر جهان خانم (زاده ۱۲۱۱ - درگذشته ۱۲۷۵ قمری)[1] ملقبهٔ به فخرالدوله، دختر ششم فتحعلیشاه از زن چهلم او، به نام فاطمه خانم، مشهور به سنبل باجی، از اسرای کرمان بود. فخرالدوله از دختران بسیار متشخصه و با عرضهٔ فتحعلیشاه بود و اوست که علی میرزا ظلالسلطان را از کشته شدن به دست محمدشاه نجات داد.
فخر جهان خانم | |||||
---|---|---|---|---|---|
فخرالدوله | |||||
زاده | ۱۲۱۱ قمری | ||||
درگذشته | ۱۲۷۵ قمری تهران | ||||
همسر |
| ||||
| |||||
دودمان | قاجار | ||||
پدر | فتحعلیشاه | ||||
مادر | فاطمه خانم (سنبل باجی) |
فخرالدوله را در جوانی به میرزا محمدخان پسر حسینقلی خان قاجار دادند، ولی اخلاق زن و شوهر سازگار نیامد و فخرالدوله پس از مدتی از حسینقلی خان خود طلاق گرفت. پس از جدایی از شوهر، نخست در حیاط سروستان از بناهای کاخ گلستان سکونت گزید، پس از آن خانههای ارگ سلطنتی که در ابتدا منزلگاه فتحعلیشاه بود به او داده شد. دستگاه فخرالدوله از هرجهت کامل بود و فراشخانه و چادرخانه و اصطبل اختصاصی داشت. جوشقان و اشتهارد در تیول او بود و فتحعلیشاه کاخ نیاوران را برای او بنیان گذاشت.[1] در ابتدا همواره چندنفر از شاهزادگان در نیاوران در ندامت فخرالدوله به سر میبردند تا آنکه پس از جنگ دوم ایران و روسیه سفرهای ییلاقی فتحعلیشاه به چمن سلطانیه موقوف شد و بجای آن هر تابستان با عده زیادی از اهل اندرون و شاهزادگان در نیاوران مهمان فخرالدوله میشد. فخرالدوله دیگ و اسباب طباخی طلا داشت و در زمان اقامت پدرش خود برای او در دیگ طلا غذا میپخت.[1]
پس از مرگ فتحعلیشاه علی میرزا ظلالسلطان در تهران ادعای سلطنت کرد و به نام علیشاه تاجگذاری نمود. پس از مدتی به تدبیر قائممقام فراهانی تهران فتح و ظلالسلطان مخذول شد و محمدشاه که وارث رسمی تاج و تخت بود، به نام محمدشاه تاجگذاری کرد. در این حال احتمال میرفت که شاه دستور کور کردن یا قتل ظلالسلطان را صادر کند. به همین دلیل فخرالدوله بیدرنگ ظلالسلطان را با خود به نزد محمدشاه برد و شاه با احترام و وساطت او، از کور کردن یا کشتنش صرفنظر نمود.[2] پس از این واقعه فخرالدوله به زیارت کربلا رفت و در بازگشت صد من تبریز خاک کربلا آورد که در آرامگاه فتحعلیشاه در قم ریختند و شاه را در آن دفن کردند. فخرالدوله سالها با احترام تمام در تهران میزیست و منزل او محل اجتماع دختران و پسران فتحعلیشاه بود. او شاهزادهای بذال و بخشنده بود و مهمانیهای مفصل میکرد، به همین سبب در اواخر عمر مقروض بود. او در سال ۱۲۷۵ قمری در تهران بلااولاد درگذشت.[1]
سپهر در ناسخ التواریخ دربارهٔ وی مینویسد:
امّا نیک بزرگ و حضرتش مطاف بزرگان است.
منابع
- ملکایرج میرزا. تاریخ پسران خاقان
- احمد میرزا عضدالدوله، تاریخ عضدی
- بامداد، مهدی (۱۳۴۷)، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری(جلد ۶)، تهران: زوار