فخرالدوله
فخرالدوله (تومان آغا) یکی از دختران تحصیلکرده و شاعر ناصرالدین شاه قاجار و خازنالدوله، و خواهر تنیِ فروغالدوله بود. او داستانهای شفاهی ایرانی را مکتوب و تصویرگری کرد.[1]
فخرالدوله | |||||
---|---|---|---|---|---|
فخر الدوله | |||||
زاده | ۱۲۷۷ قمری | ||||
درگذشته | ۱۳۱۰ قمری (۳۳ سالگی) تهران | ||||
آرامگاه | |||||
همسر | |||||
| |||||
پدر | ناصرالدین شاه قاجار | ||||
مادر | خازنالدوله |
فخرالدوله شبهایی که نقیبالممالک، نقالباشی پدرش داستانگویی میکرد، پشت در نیمه باز اتاق خواجه سرایان مینشت و داستانها را با دقت مکتوب میکرد و برای آنها نقاشی میکشید. از جمله داستانهای امیر ارسلان رومی و زرین ملک را او مکتوب و مصور کردهاست.[1]
از سلسله مباحث |
ایران قاجاری (۱۷۹۶–۱۹۲۵) |
---|
درگاه ایران |
فخرالدوله در جوانی عاشق مهدیقلیخان مجدالدوله شد و با او ازدواج کرد. او همراه با پدر و همسرش به ییلاق میرفت و به سوارکاری و تیراندازی میپرداخت. فخرالدوله در تیراندازی بسیار ماهر بود.[1]
شعرهای او شامل دیوانی از چندهزار بیت است که با خط خود نوشتهاست و در کتابخانه سلطان محمودمیرزا در پاریس نگهداری میشد که در حال حاضر سرنوشت آن مشخص نیست. غزلیاتی به سبک عراقی نیز از او در تذکرههای دوران ناصری منتشر شدهاست.[1]
فخرالدوله در جوانی مبتلا به بیماری سل شد و به همین دلیل در ۳۳ سالگی درگذشت. بر سنگ گورش در صحن حرم فاطمه معصومه چند بیت از شعرهایش نوشته شدهاست.[1] محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطرات خود ذیل وقایع روز ۴ رمضان ۱۳۱۰ مینویسد:«فخرالدوله تومان آقا دختر شاه امروز صبح مرحوم شده است. این شاهزاده خانم سی و سه سال داشت و بهترین اولاد شاه بود، صاحب جمال و کمال، خط و ربط، نقاشی و موسیقی. اما به مثل مشهور انگور خوبی بود نصیب شغال شده بود. عشقی به مهدیقلیخان مجدالدوله پیدا کرده بود و به خلاف میل پدر هفت هشت سال بود که زن او شده بود. از او اولادی هم نمانده است.»[2]
پانویس
- فرخزاد، پوران
- خلسه یا خوابنامه، محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، انتشارات توکا، چاپ دوم ۱۳۵۷، ص۲۳۹
منابع
- فرخزاد، پوران (۱۳۸۱)، کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز)، تهران: نشر قطره، شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۱۶-۸