مسعود میرزا ظلالسلطان
سلطان مسعود میرزا (۱۵ دی ۱۲۲۸ هجری خورشیدی تبریز - ۱۲ تیر ۱۲۹۷ اصفهان) ملقب به ظلالسلطان شاهزادهٔ قاجار و بزرگترین پسر به سن بلوغ رسیدهٔ ناصرالدین شاه بود. وی مدت زیادی حاکم اصفهان بود.
ظلالسلطان | |||||
---|---|---|---|---|---|
ظلالسلطان | |||||
سلطنت | قاجار | ||||
زاده | ۱۵ دی ۱۲۲۸ تبریز | ||||
درگذشته | ۱۲ تیر ۱۲۹۷ (۶۸ سال) اصفهان | ||||
آرامگاه | |||||
فرزند(ان) | ۱۲ فرزند (۹ دختر و سه پسر) | ||||
| |||||
دودمان | قاجار | ||||
پدر | ناصرالدینشاه | ||||
مادر | عفت السلطنه | ||||
دین و مذهب | اسلام |
ظلالسلطان، علاوه بر ترکی آذربایجانی و فارسی و عربی، زبان فرانسه را نیز میدانست. او کتابخانهٔ بزرگی داشت و در آن کتابهای نفیس خطی جمع میکرد.[1] تاریخ مسعودی به قلم اوست. او خود را مالک برحق تاجوتخت میدانست و پس از مرگ ناصرالدین شاه با این که مسنتر از مظفرالدین شاه بود به این دلیل که از مادری غیر قاجار زاده شده بود، از تاجوتخت محروم شد. او برای نشان دادن قدرت خود کارهای منفی زیادی انجام داد که تخریب کاخهای صفوی همچون کاخ هفتدست و کوشک آیینهخانه، عمارت نمکدان و... از جملهٔ آنهاست.[2] ظل السلطان در سرکوب بختیاریها و نهایتاً قتل حسین قلی خان ایلخان بختیاری عامل اصلی بود. چرا که تصویر چنین بود که ظل السلطان با همکاری بختیاریها قصد تصاحب سلطنت دارد؛ لذا برای رفع این اتهام دستور قتل حسین قلی را داد. [3]
زندگی
سلطان مسعود میرزا در ۲۰ صفر ۱۲۶۶ (۱۵ دی ۱۲۲۸ خورشیدی) در تبریز زاده شد. پدر او ناصرالدین شاه و مادرش عفت السلطنه از زنان صیغهٔ شاه و دختر رضاقلی بیگ غلام پیشخدمت بهمن میرزا برادر اعیانی محمدشاه، بود.[4] چون از مادری غیر قاجار زاده شد به ولیعهدی نرسید. در جوانی حکمران مازندران بود و از سال ۱۲۸۸ حاکم اصفهان شد. در طول سالهای بعد، حکومت ایالتهای فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد.
او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود.[5] بنابراین در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحهٔ ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آنها از آلمان معلمهای نظامی استخدام کرد.[6] ناصرالدین شاه که از خودسریهای ظلالسلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومتهای خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.[5]
حکومت اصفهان و تخریب بناهای تاریخی
فرمانروایی سی و چهار ساله ظلالسلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در پایتخت دولت صفوی همراه بود. شهر اصفهان که در روزگار اوج شکوه خود دارای ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان بود،[7] در دوره ظلالسلطان بیشتر شکوه و زیبایی خود را از کف داد. یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشتهاست:[7]
«متأسفانه ظلالسلطان از خیابان خوشمنظره و فرحآور چهارباغ مانند سایر آثار باستانی چیزی باقی نگذاشته، جدولهای سنگی را پرکرده و حواشی آنها را فروخته و نقاشیهای تاقها و دیوارها را هم محو کردهاست. جای قصرها و عمارتهای خالی صفوی را هم با ایجاد مزارع گرمک و خیار اشغال کردهاست.»
وی در مدت حکومت در اصفهان برخی از عمارتهای باقیمانده از دورهٔ صفوی را کاملاً نابود کرد، عمارتهایی مانند عمارت آیینهخانه (در کنار زایندهرود)، و برخی دیگر را به نابودی کشاند و آینه کاریهای روی ستونهای عالیقاپو و چهلستون را از میان برد. وی همچنین دستور داد روی نقاشیهای نفیس داخل چهلستون را با گچ بپوشانند و نقاشان قاجاری بر روی آنها نقاشیهای خود را بنگارند.[8]
تخریب برخی از بناهای صفوی از جمله ابنیه باغ سعادت آباد به دستور مسعود میرزا ظلالسلطان، در فیلم مستند بوی فروردین مورد بررسی قرار گرفتهاست.[9]
شکارهای میانکاله
میانکاله در گذشته از طبیعتی بسیار غنیتر از امروز برخوردار بود و علاوه بر پرندگان پرشمار یکی از بهترین زیستگاههای پستانداران بزرگ ایران از جمله ببر خزر نیز بهشمار میرفت. ظلالسلطان در یکی از قشونکشیهای خود به میانکاله برای سرکوب دزدان و راهزنان که در این منطقه و جزایر آشوراده پناه گرفته بودند از شکار تعداد زیادی ببر، پلنگ، مرال (گوزن بزرگ)، قرقاول، گاو و گاومیش وحشی و تعداد شوکا (گوزن کوچک) خبر میدهد.[10][11] امروزه مدتهاست که نسل تمامی این جانداران به جز قرقاول منقرض شده و یکی از دلایل آن نیز همین کشتار عجیب ظلالسلطان و سپاهیانش بودهاست.[10][11][12][13]
دوران مشروطه
پس از به قدرت رسیدن محمدعلی شاه ظلالسلطان با چندتن از فرزندان خود عازم اروپا شد.[14] وی به امید حمایت مشروطهخواهان از وی و برکناری محمدعلی شاه گاهی کمکهای کمی به مشروطهخواهان میکرد. در روز بهتوپبستن مجلس مجلس توسط کلنل لیاخوف، خانهٔ وی (عمارت مسعودیه) در کنار میدان بهارستان یکی از محلهایی بود که مشروطهخواهان در آن سنگر گرفته بودند و به سوی قزاقان تیراندازی میکردند،[15] که با مغلوب شدن مشروطهخواهان، خانه او و خواهرش بانوعظمی مورد هجوم و غارت قزاقان لیاخوف و سربازان سیلاخوری قرار گرفت.[16]
وی در ۱۲ تیر ۱۲۹۷ در باغ نو اصفهان در گذشت و در مشهد[5] به خاک سپرده شد.
جستارهای وابسته
پانویس
- سلطانی، شهلا. ص. ۱۸۳
- بامداد، مهدی. شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری (جلد ۴). چاپ اوّل. تهران: زوار، ۱۳۴۷.
- www.dsi.co.ir (۱۳۹۴-۰۲-۲۸). «حسین قلی خان ایلخانی بختیاری». www.iichs.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۵.
- سلطانی، شهلا. ص. ۱۸۰
- معیری، دوستعلی. ص. ۲۲۵
- سلطانی، شهلا. صص. ۱۸۱–۱۸۲
- علیرضا افشاری (۱۵ دی ۱۳۹۳). «ظلالسلطان و آشوراده». روزنامه قانون. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۳ بهمن ۱۳۹۳.
- سیوری، راجر مروین.
- http://isna.ir/fa/news/94051206705/از-آئینه-خانه-و-هفت-دست-تا-تپه-ای-خاکی
- محمدعلی اینانلو (۲۷ آذر ۱۳۹۳). «کار نیمه تمام ظل السلطان در میانکاله». خبر آنلاین.
- ظل السلطان، مسعود میرزابن ناصر (۱۳۲۵). تاریخ سرگذشت مسعودی: زندگینامه و خاطرات ظل السلطان. تهران.
- «از ظل السلطان تا من؛ از ببر هیرکانی تا پلنگ ایرانی». افرا کمپ. ۲۸ دی ۱۳۹۲.
- «ببر مازندران؛ خاطرهای فراموش شده». سبز پرس. ۲۵ فروردین ۱۳۸۹. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ مارس ۲۰۱۲.
- سلطانی، شهلا. ص۱۹۹
- کسروی، احمد.
- سلطانی، شهلا. ص۱۹۵
منابع
- معیری، دوستعلی (۱۳۶۱)، رجال عصر ناصری، تهران: نشر تاریخ ایران
- کسروی، احمد (۱۳۸۷)، تاریخ مشروطه ایران، تهران: نگاه، شابک ۹۶۴-۳۵۱-۱۳۸-۳
- سیوری، راجر مروین (۱۳۸۷)، ایران عصر صفوی، تهران: مرکز، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۱۲۷-۳
- سلطانی، شهلا (۱۳۸۵)، آقا جان شازده، تهران: فرزان روز، شابک ۹۶۴-۳۲۱-۲۵۵-۶
پسران ظلالسلطان | |
ُِِّسلطان حسین میرزا جلالالدوله - بهرام میرزا سردار مسعود - تیمور میرزا اعتمادالسلطنه - فریدون میرزا - اکبر میرزا صارمالدوله - اسماعیل میرزا معتمدالدوله - محمود میرزا یمنالسلطنه - غلامحسین میرزا - فیروز میرزا مسعود - هرمز میرزا - اردشیر میرزا |