جواد سعدالدوله
جواد سعدالدوله سیاستمدار ایرانی و مدتی نخستوزیر ایران بود.
سعدالدوله | |
---|---|
سفیر ایران در بلژیک | |
مشغول به کار ۱۲۷۲ – ۱۲۷۵ | |
پس از | نظرآقا یمینالسلطنه |
پیش از | احمد نصیرالدوله (بَدِر) |
وزیر تجارت | |
نخستوزیر ایران | |
مشغول به کار - – ۲۲ تیر ۱۲۸۸ | |
پس از | ابوالقاسم ناصرالملک |
پیش از | محمدولی خان تنکابنی |
وزیر خارجه ایران | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | میرزا جوادخان خوی، |
درگذشته | آذر ۱۳۰۸ ، |
ملیت | ایران |
پیشه | سیاستمدار |
دین | اسلام |
وی فرزند حاج میرزا جبار و نوه حاج صفرعلی خوئی بود. صفر علی از ثروتمندان تبریز بود و تیمچه صفرعلی در بازار از بناهای اوست. سعدالدوله قبل از مشروطه وزیر تجارت بود و از مخالفان مشروطه بود ولی مخالفتهای او با عین الدوله و در نتیجه با مستشار گمرک، ژوزف نوز باعث تمایل او به جنبش مشروطه و عقاید مشروطه طلبان گردید.[1]
سعدالدوله از سیاستمداران روزگار قاجار است. در دورهٔ استبداد صغیر در آغاز محمدعلیشاه قاجار، ناصرالملک را که در آن هنگام خارج از ایران بود به ایران فرامیخواند و مأمور تشکیل کابینه میکند، ولی تا هنگام رسیدن او به تهران سعدالدوله را به مقام کفیل نخستوزیری و وزیر خارجه برمیگزیند. ناصرالملک زیر بار نمیرود و سرانجام سعدالدوله به عنوان نخستوزیر برگزیده میشود. پس از فتح تهران به دست مشروطهخواهان از این مقام برکنار میگردد.
سعدالدوله مشروطه خواه
پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس اول، وی به نمایندگی از سوی اشراف وارد مجلس گردید. فعالیتهای او باعث عزل نوز بلژیکی گردید هم چنین وی خواستار تصویب نامهای شد که به موجب آن وزرا در مقابل مجلس پاسخ گو باشند. از اقدامات مهم او در مجلس، تدوین متمم قانون اساسی بود که به همراه تقی زاده، مستشار الدوله، حاج امین الضرب ودیگران انجام گرفت.[2]
سعدالدوله مخالف مشروطه
شروع مخالفت سعدالدوله با مشروطه به انتخاب شدن صنیع الدوله به جای وی به ریاست مجلس و رایزنیهای متعدد میرزا علی اصغر خان اتابک با او و قول وزارت خارجه توسط محمد علی میرزا، نسبت داده شدهاست. وی از مجلس کناره گرفت و با همکاری دربار و کامران میرزا و شیخ فضل الله نوری جبهه واحدی علیه جنبش مشروطه تشکیل دادند. بعد از واقعه میدان توپخانه تهران، مجلس از شاه در خواست تبعید سعد الدوله را مینماید. [3]
پس از بسته شدن مجلس دوم در ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹، دخالت خارجیها در امور سیاسی و داخلی ایران بسیار علنی شد. در این زمان چون ناصرالملک که نایب السلطنه بود در تابستان ایران را ترک کرده و مراجعت نمیکرد، دولتهای روس وانگلیس به فکر افتادند که شاید سعدالدوله را به جای او برقرار کنند ولی سعدالدوله به علت وابستگی به روسها بسیار منفور بود و این کار شکل نگرفت.[4]
سعد الدوله در آذر ماه ۱۳۰۸ خورشیدی در گذشت و در امامزاده عبدالله مدفون شد.
پانویس
- مجتهدی
- کسروی
- دولت آبادی
- واقعات اتفاقیه در روزگار جلد سوم صفحه۸۷۷
منابع
- مجتهدی، مهدی. رجال آذربایجان به کوشش غلامرضا طباطبائی مجد. چاپ اول انتشارات زرین ص ۱۵۸
- کسروی، احمد. تاریخ مشروطهجلد اول صفحات ۲۲۴و۲۵۸
- دولت آبادی، یحیی. حیات یحیی جلد دوم انتشارات فردوسی چاپ چهارم صفحات ۱۴۸ و ۱۵۳
- ذاکرحسین، عبدالرحیم، ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، نشر علم، چاپ اول، ۱۳۷۷