منوچهر اقبال
منوچهر اقبال (۲۱ مهر ۱۲۸۸ کاشمر – ۴ آذر ۱۳۵۶تهران) سیاستمدار، پزشک بیماریهای عفونی، رئیس دانشگاه تهران، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و یک دوره نخستوزیر ایران بود.[1]
منوچهر اقبال | |
---|---|
نخستوزیر ایران | |
مشغول به کار ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ – شهریور ۱۳۳۹ | |
پادشاه | محمدرضا پهلوی |
پس از | حسین علاء |
پیش از | جعفر شریف امامی |
وزیر دربار | |
مشغول به کار ۱۲ خرداد ۱۳۳۵ – فروردین ۱۳۳۶ | |
نخستوزیر | حسین علاء |
پیش از | حسین علاء |
وزیر بهداری | |
مشغول به کار ۲۸ آذر ۱۳۲۷ – ۲۱ اسفند ۱۳۲۷ | |
نخستوزیر | محمد ساعد |
پس از | امیر خان امیراعلم |
پیش از | اعلمالملک ادهم |
مشغول به کار ۱۳۲۵ – ۱۸ آذر ۱۳۲۶ | |
نخستوزیر | احمد قوام |
پس از | مرتضی یزدی |
پیش از | سعید مالک |
مشغول به کار ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ – ۱۳۲۵ | |
پس از | سعید مالک |
پیش از | مرتضی یزدی |
وزیر فرهنگ | |
مشغول به کار ۱ تیر – آبان ۱۳۲۷ | |
نخستوزیر | عبدالحسین هژیر |
پس از | علیاکبر سیاسی |
پیش از | محمد سجادی |
وزیر راه | |
مشغول به کار فروردین – ۴ تیر ۱۳۲۹ | |
نخستوزیر | علی منصور |
پس از | محمد سعیدی (سرپرست) |
پیش از | جعفر شریفامامی |
وزیر پست و تلگراف | |
مشغول به کار ۱۳۲۵ – ۱۳۲۵ | |
نخستوزیر | احمد قوام |
پس از | سهامالدین غفاریی |
پیش از | عزیزالله اعزاز نیکپی |
استاندار آذربایجان | |
مشغول به کار ۵ مرداد ۱۳۲۹ – ۱۳۳۰ | |
رئیس دانشگاه تهران | |
مشغول به کار ۱۸ دی ۱۳۳۳ – ۱۴ فروردین ۱۳۳۶ | |
پس از | علیاکبر سیاسی |
پیش از | احمد فرهاد معتمد |
رئیس دانشگاه تبریز | |
مشغول به کار ۱۳۲۹ – ۱۳۳۰ | |
پس از | خانبابا بیانی |
پیش از | سید محمد سجلدی |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۲۱ مهر ۱۲۸۸۲۷ رمضان ۱۳۲۷ کاشمر، |
درگذشته | ۴ آذر ۱۳۵۶ تهران، |
ملیت | ایران |
حزب سیاسی | حزب دموکرات قوامالسلطنه |
دیگر عضویتهای سیاسی | حزب اراده ملی سیدضیا |
همسر(ان) | آلیس ریویر |
فرزندان | هما (نیکل)، فرشته (مونیک)، مریم (فرانسوا) (همسر شهریار شفیق) |
اقامتگاه | مدفون در حرم علی بن موسیالرضا، مشهد |
محل تحصیل | پاریس |
پیشه | مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران |
تخصص | پزشک و سیاستمدار |
دین | اسلام |
خانواده و تحصیلات
پدر منوچهر میرزا ابوتراب خان مقبلالسلطنه خراسانی معروف به اقبالالتولیه بود. منوچهر پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی در مشهد در سال ۱۳۰۰ همراه پدرش، که به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شده بود (دوره چهارم)، به تهران رفت و در مدارس ثروت، علمیه و دارالفنون در سراسر دوران تحصیل شاگرد اول بود و در سال ۱۳۰۵ به هزینه پدرش برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.[2]
اقبال در سال ۱۳۱۲ پس از پایان تحصیلات در دانشکده پزشکی دانشگاه پاریس و عرضه پایاننامهای که نشان درجه اول علمی گرفت به ایران بازگشت. پس از خدمت نظام وظیفه، مدتی رئیس بهداری مشهد بود و سپس به تهران منتقل شد. در تهران در بیمارستان رازی مشغول به کار شد و به ریاست بخش بیماریهای عفونی این بیمارستان رسید. از سال ۱۳۱۸ تدریس در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را آغاز کرد و صاحب کرسی بیماریهای عفونی در این دانشکده شد.[2]
سیاست
منوچهر اقبال تصدی مشاغل مهم دولتی را با معاونت وزارت بهداری در کابینه اول قوام در سال ۱۳۲۱ آغاز کرد که در دولتهای علی سهیلی و ساعد نیز که بعد از احمد قوام روی کار آمدند، این سمت را حفظ کرد. در شهریور ۱۳۲۳ که ساعد کابینهاش را ترمیم کرد، سرپرستی وزارت بهداری را به اقبال سپرد. او سپس با عضویت در حزب اراده ملی سیدضیا و حزب دموکرات قوامالسلطنه وارد سیاست شد.
اقبال در ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ برای نخستین بار به وزارت رسید و احمد قوام او را به عنوان وزیر بهداری به مجلس معرفی کرد. قوام در نقشهای که برای جلب اعتماد شوروی جهت حل قضیه آذربایجان داشت، سه وزیر تودهای وارد کابینهاش کرد و از جمله وزارت بهداری را به دکتر مرتضی یزدی داد و اقبال را به وزارت پست و تلگراف فرستاد. پس از اجرای نقشهاش و حل قضیه آذربایجان، وزرای تودهای را کنار گذاشت و اقبال را دوباره به وزارت بهداری برگرداند.
شش ماه پس از سقوط کابینه قوام که عبدالحسین هژیر نخستوزیر شد، اقبال را وزیر فرهنگ کرد. او سپس در کابینه ساعد وزیر بهداری شد و همزمان وزارت کشور را هم سرپرستی میکرد. ترور نافرجام شاه در دوره سرپرستی او بر وزارت کشور رخ داد و گزارش ماجرا را او به مجلس داد. اقدامات دولت پس از ترور شاه باعث شد مظفر بقائی، حسین مکی و ابوالحسن حائریزاده دولت را به استیضاح بکشند و عمده دفاع از دولت به عهده اقبال بود. بقائی در جریان استیضاح، اقبال را «وزیر مارکدار» و مهره دربار و رزمآرا خطاب کرد.[2]
نزدیک به پایان سال ۱۳۲۷ دکتر اقبال وزیر کشور شد. در اواخر عمر دولت ساعد از این سمت کنار رفت و در دولت بعدی که علی منصور تشکیل داد، وزیر راه شد. با روی کار آمدن سپهبد رزمآرا در پنجم مرداد ۱۳۲۹ به استانداری آذربایجان منصوب شد و همزمان و ریاست دانشگاه تبریز را نیز عهدهدار بود. در سال ۱۳۳۱ به اروپا رفت و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به ایران بازگشت و سناتور انتصابی تهران شد و سپس به وزارت دربار رسید.[1]
منوچهر اقبال در ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ به نخستوزیری منصوب شد و تا شهریور ۱۳۳۹ این سمت را داشت. در دوران نخستوزیری او حزب میلیون به رهبری او و حزب مردم به رهبری امیراسدالله علم تشکیل شد.
انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی در دوران نخستوزیری اقبال انجام گرفت. بعد از اعتراضهایی که از سوی احزاب و مردم شد، شاه این انتخابات را مردود اعلام کرد و منوچهر اقبال از سمت خود استعفاء داد.[3]
اقبال پس از نخستوزیری به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد. دانشجویان در تظاهراتی اتومبیلش را آتش کشیدند. پس از این اقبال از ایران خارج شد. در سال ۱۳۴۲ که به ایران بازگشت به سمت مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و تا پایان حیات خود در این سمت باقی ماند.[1]
منوچهر اقبال که مؤسس سازمان نظام پزشکی بود[4] در تاریخ ۴ آذر ۱۳۵۶ بر اثر سکته در سن ۶۸ سالگی بدرود حیات گفت.[5]
بستگان
- مریم اقبال (دختر)
- محمودرضا پهلوی (داماد سابق)
- شهریار شفیق (داماد)
جستارهای وابسته
پانویس
- منوچهر اقبال بایگانیشده در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine در سایت آفتاب
- «مذاکرات جلسه ۱۵۷ دوره پانزدهم مجلس شورای ملی ۲۷ فروردین ۱۳۲۸».
- بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی. ناصر نجمی. انتشارات انیشتین. ۱۳۷۳ تهران
- «سازمان نظام پزشکی> دربارهٔ ما> دربارهٔ سازمان». irimc.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۶-۲۳.
- قراردادهای نفتی ایران
منابع
- ایرج سعادتمند توندری (۱۳۸۴)، ترشیز ۱ - (نگاهی به تاریخ و جغرافیای شهرستان کاشمر)، مشهد: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب، ص. ۲۹۶، شابک ۹۶۴-۲۴۹-۰۵۵-۰ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک) - علی نجفی، زرین توکلی (۱۳۸۷)، ترشیز ۱ - (روسای دانشکده پزشکی تهران از ابتدا تا کنون)، تهران: دانشگاه علوم پزشکی تهران