ولادیمیر لیاخوف
ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف (به روسی: Владимир Платонович Ляхов) (۱۸۶۹ - ۱۹۱۹)، هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که مجلس شورای ملی را به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بست.[2]
ولادیمیر لیاخوف | |
---|---|
زاده | ۲۰ ژوئن ۱۸۶۹ |
درگذشته | ژوئن ۱۹۱۹[1] باتومی، گرجستان |
درجه | کلنل |
یگان | ارتش روسیه تزاری |
فرماندهی | فرمانده بریگارد قزاق ایران |
جنگها و عملیاتها | به توپ بستن مجلس شورای ملی و سرکوب مشروطهخواهان |
به دستور وی همچنین تنی چند از آزادیخواهان اعدام شدند.
لیاخوف، افسر ارتش روسیه، از طرف دربار تزار به ایران اعزام شد و در زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار، فرماندهی بریگاد مرکزی قوای قزاق را برعهده گرفت. کلنل لیاخوف در مقابل وزیر جنگ و هیچ یک از مقامات وقت ایران برای خود مسئولیتی قائل نبود و مستقیماً از پترزبورگ کسب تکلیف میکرد. وی در ۲۲ جمادیالاول سال ۱۳۲۶ ق، از طرف محمدعلی شاه قاجار به سمت فرماندار نظامی تهران منصوب شد و در ۲۳ جمادیالاول به دستور شاه و توصیه سرگئی شاپشال که در خدمت محمدعلی شاه قاجار بود و گارتوریک وزیر مختار روسیه در ایران، مجلس شورای ملی را به توپ بست.
بر اثر این واقعه جمعی از نمایندگان مجلس را متفرق ساخت و عدهای را کشت و قوای قزاق وارد مجلس شدند و دست به تخریب و غارت زدند. بعد از این آشوب سازی مهلک، کلنل لیاخوف از طرف محمدعلی شاه قاجار مورد قدردانی قرار گرفت.
لیاخوف تا روز اول رجب سال ۱۳۲۷ ق در خدمت محمدعلی شاه قاجار بود، ولی پس از فتح تهران توسط مجاهدان و سواران گیلانی و بختیاری، تسلیم اردوی مشروطهخواهان شد و از طرف علیقلیخان سردار اسعد و محمدولیخان تنکابنی، فاتحان مشروطهخواه تهران، تحت حفاظت یوسف خان امیر مجاهد قرار گرفت، تا مورد حمله مشروطه خواهان واقع نشود.
لیاخوف در سوم رجب سال ۱۳۲۷ ق استعفای خود را تسلیم سپهسالار وزیر جنگ کرد و به سن پترزبورگ رفت. در سال ۱۹۱۷ (۱۳۳۶ ق) که انقلاب روسیه پدید آمد، به ژنرال دِنیکِن فرمانده روسهای سفید پیوست و چون سفیدها شکست خوردند، به باتومی گرجستان گریخت. ولی در آن جا، به دست سه تن گرجی، کشته شد.[3]
طرح ریزی به توپ بستن مجلس
مشهور است که محمدعلی شاه عامل اصلی و طراح به توپ بستن مجلس بودهاست، اما بنا بر گزارشهای محرمانهای که پانوف، روزنامهنگار بلغاری، از لیاخوف ربوده بود، طراح اصلی نقشه، لیاخوف و بارانوسکی (مترجم سفارت روس) و شاپشال (آجودان شاه و از اتباع روسیه) بودند که با ادارهٔ ارتش در تفلیس و سنپترزبورگ تماس داشتند و موافقت دولت روسیه را کسب کرده بودند. شاه ابتدا با نقشهٔ لیاخوف مخالفت کرد و خواهان روش مسالمتآمیزتری شد، زیرا از عواقب درگیری نظامی و کشتار مردم میترسید، ولی لیاخوف گفت که جز این راهی نیست و تهدید کرد که در غیر این صورت، دیگر دولت روسیه در قبال وی تعهد و مسئولیتی نخواهد داشت. شاه بهناچار پذیرفت، ولی درخواست کرد تا جایی که ممکن است از خونریزی خودداری کنند.[4]
منابع
- در برخی زندگی نامهها تاریخ درگذشت وی ۱۹۲۰ (۳۰ آوریل۱۹۲۰) ذکر شده.
- نسیم خلیلی، انقلاب مشروطیت ایران، تهران: ققنوس، ۱۳۹۰
- متن پیوند، متن اضافی.