یحیی برمکی
یحیی برمکی یا یحیی بن خالد (مرگ ۸۰۶ میلادی) پسر خالد بن برمک از برمکیان بود که در دستگاه خلافت عباسی دارای نفوذ فوقالعاده بود. وی در سال ۷۸۶ میلادی توسط هارونالرشید به عنوان وزیر اعظم انتخاب گردید. در واقع يحيی برمكی و فرزندانش در تمام سرزمین های عباسیان قدرت اصلی را در دست داشتند. یحیی در اوایل حکومت هارون قدرت و حکمرانی اصلی را همراه با خیزران مادر قدرتمند دو تن از خلفای عباسی در دست داشت و بدينسان اين دو با هم حکمرانان عباسی بودند.
یحیی بن خالد برمکی | |
---|---|
وزیر و نایب خلافت عباسی | |
حاکم واقعی خلافت عباسیان (دفاکتو) | |
سلطنت | ۷۸۶ - ۸۰۵ |
پیشین | خیزران |
جانشین | خودش |
شریک حاکمیت | خیزران |
رئیس الاطلاق خلافت عباسی | |
سلطنت | ۷۸۸ - ۸۰۵ |
پیشین | (خودش اولین رئیس الاطلاق بود) |
جانشین | (خودش به عنوان رئیس الاطلاق) |
رئیس خاندان برمکیان | |
سلطنت | ۷۷۰ - ۸۰۵ |
وزیر اعظم خلافت عباسی | |
سلطنت | ۷۸۶ - ۸۰۵ |
جانشین | فضل بن ربیع |
شریک وزارت | جعفر بن یحیی فضل بن یحیی |
زاده | خراسان |
درگذشته | ۸۰۶ |
فرزند(ان) | فضل بن یحیی جعفر بن یحیی محمد بن یحیی موسی بن یحیی |
پدر | خالد بن برمک |
دین و مذهب | اسلام |
زندگی
وی در زمان خلافت هشام بن عبدالملک و در سال ۱۱۵ هجری شمسی برابر با ۱۱۸ هجری قمری و ۷۳۶ میلادی متولد گردید.
در سال ۱۵۳ ه.ش به حکومت آذربایجان و سپس ارمنستان گماشته شد و سپس از طرف مهدی (خلیفه)، مدت ۵ سال معلم فرزند او هارون الرشید بود.
یحیی به همراه پدرش خالد بن برمک در جنگ سمالو حضور داشت و فرماندهی سپاه را به همراه پدرش و علیرغم حضور هارونالرشید به عهده داشت. این جنگ منجر به پیروزی مسلمانان شد. زمانیکه هارون حکومت آذربایجان را داشت یحیی رئیس دیوان رسالت وی بود.
حکومت همراه با خیزران و بعد تنهایی
در دوران حکومت اعراب، خلافت هیچگاه به ثروت و نعمت دوران هارونالرشید نرسید و وصول مالیاتها به نظم و ترتیب آن دوران نبود. سیاست اداره امپراتوری عرب بر اساس تلاش و کار و آزادی و ذکاوت استوار بود که توسط برمکیان تعیین میگردید. عده زیادی از حکام، درباریان، قضات، هنرمندان و علما از ایرانیان بودند. اشراف عرب اعتبار و آقایی خود را از دست داده بودند و بجز احترام ظاهری چیزی برایشان نمانده بود، زرتشتیان و مسیحیان نیز در دربار خلافت اعتبار پیدا کرده بودند. هارونالرشید مانند شاهان ایران زمین ابهت خاصی یافته بود. آنها سیستم اداری ایران زمین را الگوی خود قرار داده و عید نوروز را جشن میگرفتند.
بعداز وفات مهدی (خلیفه)، شورشی در بغداد روی داد و خیزران مادر هارونالرشید، یحیی را مأمور مهار شورش کرد. او حقوق بهجامانده سربازان را پرداخت و مقدمات ورود خلیفه جدید هادی (خلیفه) را به بغداد فراهم کرد و هارون بنا به صلاحدید یحیی، نامهای محبتآمیز به خلیفه جدید نوشته و علایم خلافت را برای او فرستاد.
به دنبال ماجرای ولیعهدی جعفر بن مهدی (خلیفه) و رد بیعت آن از طرف یحیی، هادی (خلیفه)، یحیی و هارونالرشید را محبوس کرده و تصمیم به قتل یحیی و تحت فشار قراردادن هارون گرفت. شبی که قرار بود یحیی کشته شود خلیفه درگذشت که این اتفاق ناگهان این بود که خیزران مادر پرنفوذ هادی او را مسموم کرد بود.
با مرگ هادی، هارون با کمک مادرش خیزران به خلافت رسید و یحیی را با تحریک مادر به وزیر تعیین کرد و به وی عنوان امام داد. همچنین فضل برمکی را به سمت وزارت سرای و حرم برگزید. در زمان خلافت هارون تمام قدرت و حکمرانی اصلی بدست ملکه خیزران مادر هارونالرشید و یحیی بود و این دو روابط بسیار خوبی داشتند و یحیی به مدت سه سال معتبرترین شخص برای ملکه به حساب می آمد و تمام احکام او؛(خیزران) را انجام می داد و هر دو با هم بهطور رسمی حکمرانی می کردند و در تمام امور با هم قضاوت میکردن و در آن دوره خلیفه هارون الرشید اسما خلیفه بود و هیچ قدرت واقعی نداشت.
بعد از مرگ ملکه خیزران در سال ۱۶۸ خ. یحیی آزاد از قدرت و نفوذ ملکه مادر به تنهایی حکمرانی دربار و خلافت عباسی را در دست گرفت، و پسرش فضل نیز بعد از مدتی که پدرش به سن کهنسالی رسیده بود یحیی را در قدرت همراهی میکرد؛ و بعداً دیگر جعفر به وزرات هارونالرشید منصوب شد.
دو پسر دیگر یحیی، موسی و محمد به وزارت نرسیدند ولی خود و اولادشان عنوان امیری گرفتند. در سال ۱۷۱ خ. موسی پسر یحیی به جای موسی بن عیسی که بدست نزاریها (قبایل اعراب شمالی) کشته شد به حکومت شام رسید و محمد که رابطه دوستانه با هارون داشته در دربار وی به مقام بلندبالایی رسید و حاجب دربار بودهاست. طبری مینویسد «هارون تمامی اختیارات را به یحیی تفویض نمود و او رئیسالاطلاق امپراتوری شد.»
یحیی پس از سقوط برمکیان در زندان ماند تا آنکه در سال ۱۹۰ قمری در گذشت. در لباس وی مکتوبی که به خط خودش بود پیدا کردند که نوشته بود:[2]
- مدعی قبلاً رفت و مدعی علیه نیز خواهدآمد قاضی و حاکم عادل و دادخواهی است که ستم نخواهد کرد و به بینه محتاج نیست.
به محض این که این نوشته را به هارونالرشید دادند تمام آن روز گریان بود و تا مدتی آثار حزن و اندوه بر چهره اش آشکار بود. جهشیادی مینویسد:
- هارون از کرده خود دربارهٔ برامکه پشیمان گردید.
اخلاق و منش
یحیی فردی عالم بود و در جلسات مباحثات علما شرکت مینمود. همچنین شعرا و موسیقی دانها را با سخاوت و بزرگواری خود مورد حمایت قرار میداد.
مامون عباسی دربارهٔ یحیی و پسرانش گفتهاست:
«این پدر و پسران در عصر خویش در شجاعت و کفایت و سخاوت بینظیر بودهاند»
نویسنده آثارالشیعه چنین بیان میکند، از یحیی پرسیدند کمترین چیزها کدام است؟ جواب داد:
«قناعت شخص با همت به زندگی پست. دوست پرزحمت کم فایده و سکوت خاطر در موقع مدح»
همچنین از وی پرسیدند معنی کرم وجود چیست؟ گفت:
- کرم پادشاهی است که در سلک رعایا زیست کند و بخشش درحال توانائی جود واقعی است» سخن دیگری از وی روایت است که میگوید: «مواعید دام بزرگان است که آزادگان را بدان صید مینماید.
بذل و بخشش یحیی و فرزندانش شهره عام و خاص بود. وی هر وقت از خانه بیرون میآمد کیسههای متعدد که هریک حاوی ۲۰۰ درهم بود با خود به همراه داشت تا در طول مسیر خود به مردم بخشش کند. یحیی به همان اندازه که بذل و بخشش مینمود قناعت و پاکدامنی نیز داشت. وی زمانی که به دوران پیری خود رسید تصمیم گرفت به مکه رفته و باقی عمر را به عبادت مشغول شود ولی هارونالرشید نپذیرفت.
خدمات
یحیی برمکی در شهر ری نیز یک کارخانه بزرگ کاغذسازی و یک بیمارستان تأسیس نمود که تا آغاز قرن پنجم هجری دایر بود.
جستارهای وابسته
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Yahya ibn Khalid». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۸ نوامبر ۲۰۱۴.
- CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
پانویس
- تاریخ کاشان، عبدالرحیم کلانتر ضرابی، صفحه ۳۳۰
- تاریخ برمکیان
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به یحیی برمکی در ویکیگفتاورد موجود است. |