آندری وایدا
آندری ویتولد وایدا (لهستانی: Andrzej Witold Wajda؛ Polish: [ˈandʐɛj ˈvajda]؛ تلفظ درست آندژِی وایدا؛ زاده ۶ مارس ۱۹۲۶ در سوواوکی، لهستان-درگذشته ۹ اکتبر ۲۰۱۶)، کارگردان سینما و تئاتر لهستانی بود.[1]وی احتمالاً برجستهترین عضو مکتب فیلمسازی لهستان (که در خلال سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۳ در جریان بود و اعتبار ویژهای برای سینمای اروپای مرکزی به ارمغان آورد) بهشمار میآید. شهرت وایدا بیشتر بهخاطر سهگانهٔ جنگ اوست که در دههٔ ۵۰ میلادی ساخت: فیلمهای «یک نسل»، «کانال» و «خاکسترها و الماسها».
آندری ویتولد وایدا | |
---|---|
زادهٔ | ۶ مارس ۱۹۲۶ سوواوکی، لهستان |
درگذشت | ۹ اکتبر ۲۰۱۶ (۹۰ سال) |
ملیت | لهستانی |
دیگر نامها | آندژی وایدا |
پیشه | کارگردان |
سالهای فعالیت | ۱۹۵۱ تا ۲۰۱۶ |
وبگاه | |
صفحه در وبگاه IMDb |
وایدا در سال ۱۹۹۹ جایزه اسکار افتخاری را برای «پنج دهه کارگردانی درخشان» دریافت کرد. چهار مورد از فیلمهای وی یعنی سرزمین موعود (۱۹۷۵)، دوشیزگان ویلکو (۱۹۷۹)، مرد آهنین (۱۹۸۱) و کاتین (۲۰۰۷) نامزد بهترین فیلم خارجی جشنواره اسکار شدهاند. وایدا در سال ۱۹۴۰ به عضویت حزب کارگران متحد لهستان در کراکو درآمد.
زندگی و آثار
وایدا در شهر سوواوکی لهستان به دنیا آمد. مادرش آنیلا معلم مدرسه و پدرش یاکوب افسر سوارهنظام ارتش بود.[2] آندری ۱۳ساله بود که پدر به جنگ رفت. او بیشتر عمرش را به همراه مادرش با این امید گذراند که شاید پدرش از جنگ زنده بازگردد. اما نام پدر «وایدا» در هیچیک از فهرستهای رسمی سربازان لهستانی کشته شده در جنگ اعلام نشده بود و حقیقت دربارهٔ او سالها بعد آشکار شد. «کاپیتان وایدا» در زندانی واقع در غرب اتحاد جماهیر شوروی سابق توسط پلیس مخفی شوروی تیرباران شده بود. این فاجعه در حالی روی داده بود که «آندره» و حدود ۲۲ هزار لهستانی دیگر امیدوارانه انتظار بازگشت عزیزانشان را میکشیدند.[3] گفته میشود ادای دین به پدر یکی از انگیزههای وایدا برای ساخت فیلم کاتین (۲۰۰۷) بودهاست. آندره وایدا در سال ۱۹۴۲ به جنبش مقاومت لهستان پیوست. بعد از جنگ مدتی را به تحصیل نقاشی در مدرسه هنرهای زیبای کراکوف گذراند و سپس وارد مدرسه فیلمسازی لودز (Łódź) شد. کریشتوف کیشلوفسکی و رومن پولانسکی دو تن دیگر از دانشآموختگان مشهور این دانشگاه هستند.
پس از اینکه مدتی دستیار الکساندر فورد فیلمساز معروف لهستانی (درگذشته سال ۱۹۸۰) بود فرصت این را یافت که فیلمهای خودش را کارگردانی کند. فیلم یک نسل (۱۹۵۵) از جمله اولین فیلمهای او است. وایدا همزمان با کار فیلمسازی کارش را به عنوان کارگردان تئاتر شروع کرد و نمایشهایی مثل یک مشت باران (۱۹۵۹)، هملت (۱۹۶۰) و الاکلنگ دو نفره (۱۹۶۳) را به روی صحنه برد که همگی اقتباسهایی از نمایشها و فیلمهای مشهوری بودند. دو فیلم بعدی او - که امتدادی از جانمایه ضدجنگ فیلم کانال بودند - یعنی کانال (۱۹۵۶) (برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن سال ۱۹۵۷، به صورت مشترک با فیلم مهر هفتم برگمان) و خاکسترها و الماسها (۱۹۵۷) بسیار موفق بودند.
دهه هفتاد میلادی پربارترین دوره آفرینش هنری وایدا بهشمار میآید. او در این دهه ده فیلم ساخت: چشمانداز بعد از نبرد (۱۹۷۰)، چوب غوشه (۱۹۷۰)، پیلاتس و دیگران (۱۹۷۱)، عروسی (۱۹۷۲)، سرزمین موعود (۱۹۷۴)، مرد مرمرین (۱۹۷۴)، خط سایه (۱۹۷۶)، شکنجه (عنوان دیگر: بدون آنستازیا)(۱۹۷۸)، دوشیزگان ویلکو (۱۹۸۰)، رهبر ارکستر (۱۹۸۰)،
تعهد وایدا به جنبش رو به رشد اتحادیه همبستگی سولیدارنوشچ در فیلم مشهور مرد آهنین (۱۹۸۱) تبلور یافتهاست. این فیلم که در آن لخوالسا - رهبر جنش همبستگی و رئیسجمهور آینده لهستان - در آن در نقش خودش بازی میکند، ادامه فیلم مرد مرمرین (۱۹۷۴) است. این دو فیلم بر اساس اقتباس تقریبی از زندگی آنا والنتینویچ، ستاره سابق کارگران سوسیالیست که نهایتاً به یکی از مبارزان حقوق کارگران و از موسسات جنبش همبستگی تبدیل شد، ساخته شدهاند.[4]
تحلیل فعالیتها
وایدا بعد از جنگ جهانی دوم یکی از چهرههای سرشناس سینمای اروپای مرکزی بودهاست. او دین خود را نسبت به توسعهٔ سیاسی و اجتماعی لهستان با دیدی حساس و روایتی تثبیت شده ادا کردهاست.
در آثار وایدا تاریخ معاصر لهستان جایگاه ویژهای دارد. لحن تراژیک روایتش با تکیه بر ترکیب سینمای داستانی و مستند، فیلمهایش را به آثاری برای بازگویی و واکاوی بخشی از تاریخ کشورش بدل کند. شاید به همین خاطر بود که به هنگام ساخت فیلم مرد مرمرین در سال ۱۹۸۰ بازیگرانش را واداشت تا به میانه جمعیت در تظاهرات بندر گدانسک بروند تا بتواند تصاویری مستند را از شکلگیری جنبش همبستگی کارگری لهستان در فیلمش ثبت کند.[5]
در مورد فیلم کاتین وایدا معتقد است:
«کاتین فیلمی ویژه در مسیر حرفهای من به عنوان کارگردان است. من هرگز فکر نمیکردم این قدر زنده بمانم که سقوط اتحاد جماهیر شوروی را شاهد باشم یا ببینم که لهستان آزاد به من این فرصت را میدهد که جنایتها و دروغهای کاتین را روی پرده نمایش بدهم»[6]
در فیلمهای او آدمها و روابطشان بر بستری از احساسات تند و عاطفه شکل میگیرد. روابط اجتماعی همیشه با شرایط تاریخی در هم تنیده است. نوگراییش عامدانه با فرمالیسم مرزبندی دارد و چه بسا دیدگاه و سبک «رسمی» را بازتاب میدهد.[7]
زندگی شخصی
وایدا تا کنون چهار بار ازدواج کردهاست. همسر سومش بئاتا تیسکیویچ هنرپیشه معروف لهستانی بود که حاصل این ازدواج دختری به نام کارولینا است. همسر آخر وی طراح لباس و بازیگری به نام کریستینا زاخفاتوویچ است.
فیلمشناسی
- The Bad Boy (Zły chłopiec، فیلم کوتاه، ۱۹۵۱)
- The Pottery at Ilza (Ceramika ilzecka، فیلم کوتاه، ۱۹۵۱)
- While you are sleeping (Kiedy ty śpisz، فیلم کوتاه، ۱۹۵۳)
- یک نسل (Pokolenie، ۱۹۵۴)
- بهسوی خورشید (Idę do słońca، مستندی دربارهٔ کساوری دونیکوفسکی، ۱۹۵۵)
- کانال (۱۹۵۶)
- خاکسترها و الماسها (Popiół i diament، ۱۹۵۸)
- لوتنا (۱۹۵۹)
- جادوگران بیگناه (Niewinni czarodzieje، ۱۹۶۰)
- بانو مکبث سیبریایی (Powiatowa lady Makbet، ۱۹۶۱)
- سامسون (۱۹۶۱)
- عشق در بیستسالگی (L'amour à vingt ans، ۱۹۶۲)
- خاکستر (Popioly، ۱۹۶۵)
- همهچیز برای فروش (Wszystko na sprzedaż، ۱۹۶۸)
- Roly Poly (Przekładaniec، ۱۹۶۸)
- دروازههای بهشت (Bramy Raju، ۱۹۶۸)
- شکار مگسها (Polowanie na muchy، ۱۹۶۹)
- چوب غوشه (Brzezina، ۱۹۷۰)
- چشمانداز بعد از نبرد (Krajobraz po bitwie، ۱۹۷۰)
- پیلاطس و دیگران (Pilatus und andere، ۱۹۷۲)
- عروسی (Wesele، ۱۹۷۳)
- سرزمین موعود (Ziemia obiecana، ۱۹۷۴)
- The Shadow Line (Smuga cienia، ۱۹۷۶)
- مرد مرمرین (Człowiek z marmuru، ۱۹۷۷)
- شکنجه aka Rough Treatment (Bez znieczulenia، ۱۹۷۸)
- دوشیزگان ویلکو (Panny z Wilka، ۱۹۷۹)
- As years go by، as days go by (Z biegiem lat، z biegiem dni، مجموعهٔ تلویزیونی، ۱۹۸۰)
- رهبر ارکستر (Dyrygent، ۱۹۸۰)
- مرد آهنین (Człowiek z żelaza، ۱۹۸۱)
- دانتون (۱۹۸۳)
- عشقی در آلمان (Eine Liebe in Deutschland، ۱۹۸۳)
- وقایعنگاری رخدادهایی عاشقانه (Kronika wypadków miłosnych، ۱۹۸۵)
- The French as seen by... (Proust contre la déchéance، ۱۹۸۸)
- جنزدگان (Les possédes، ۱۹۸۸)
- کورچاک
- The Crowned-Eagle Ring (Pierścionek z orłem w koronie، ۱۹۹۲)
- ناستازیا (۱۹۹۴)
- هفته مقدس (Wielki Tydzień، ۱۹۹۵)
- دوشیزه بیاهمیت (Panna Nikt، ۱۹۹۶)
- پان تادئوش (۱۹۹۹)
- Bigda idzie (Bigda idzie!، تلهتئاتر، ۱۹۹۹)
- The Condemnation of Franciszek Klos (Wyrok na Franciszka Kłosa، ۲۰۰۰)
- June night (Noc czerwcowa، تلهتئاتر، ۲۰۰۱)
- Broken Silence (Przerwane milczenie، ۲۰۰۲)
- انتقام (Zemsta، ۲۰۰۲)
- Man of Hope (Czlowiek z nadziei، ۲۰۰۵ فیلم کوتاه)
- کاتین (۲۰۰۷)
- تاتاراک (Tatarak، ۲۰۰۹)
- والسا، مرد امید (Wałęsa. Człowiek z nadziei، ۲۰۱۳)
- پستصویر (۲۰۱۶)
جوایز
فیلم مرد آهنین نخل طلای جشنواره کن سال ۱۹۸۱ را دریافت کرد. وایدا در سال ۲۰۰۰ به خاطر «پنج دهه کار خلاقه در سینما» یک اسکار افتخاری دریافت کرد. فیلم «دانتون» در سال ۱۹۸۳ جایزه سزار (جایزه ملی سینمای فرانسه) و جایزه بفتا (آکادمی هنرهای سینمایی بریتانیا) را از آن خود کرد. وایدا در سال ۲۰۰۷ فیلم نیز برای فیلم سینمایی «کاتین» جایزه بفتا را از آن خود ساخت.[8] جشنواره برلین نیز در سال ۲۰۰۶ با اعطای خرس طلای افتخاری تقدیری از این کارگردان بلندآوازه بهعمل آورد.
پانویس
- «آندره وایدا کارگردان 'سرزمین موعود' درگذشت». بیبیسی.
- بیوگرافی آندری وایدا
- برای ۸۸ سالگی اعتبار سینمای لهستان؛ «آندری وایدا»، ایسنا، چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲
- «نگاهی به کارنامه آندری وایدا کارگردان سرشناس مکتب سینمای لهستان». صدای آمریکا.
- «نگاهی به فیلمنامه فیلم کاتین ساخته آندره وایدا». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۱ مارس ۲۰۱۵.
- http://www.wajda.pl/en/filmy/katyn.html
- مرد امید؛ هدیه سینمایی وایدا به لخ والسا، بیبیسی فارسی ۰۷ مهر ۱۳۹۲
- آندره وایدا فیلم زندگی لخ والسا را کلید زد،بیبیسی فارسی، ۰۴ آذر ۱۳۹۰