دوره ادو
دوره ادو (به ژاپنی: 江戸時代, Edo jidai) بخشی از تاریخ دوران پیشامدرن ژاپن است که از سال ۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ میلادی را در بر میگیرد. این دوره همچنین با نام دوره توکوگاوا نیز شناخته میشود. توکوگاوا ایهیاسو در سال ۱۶۰۳ قدرت را در دست گرفت و شوگونسالاری توکوگاوا را بنیانگذاری کرد. در پایهگذاری شوگونسالاری توکوگاوا، توکوگاوا ایهیاسو بیشترین بهره را از تلاشهای اودا نوبوناگا و تویوتومی هیدهیوشی برد و حکومتی را سامان داد که پانزده نسل قدرت را در اختیار داشت. او مرکز فرمانروایی خود را ادو (توکیوی امروزی) قرار داد. در این دوره کشور در میان بیش از دویست دایمیو تقسیم شده بود. در دوره ادو ساموراییها بالاتر از کشاورزان و صنعتگران و بازرگانان، که مردم عادی بهشمار میآمدند، قرار گرفتند. شوگونسالاران ادو تحت عنوان تجملستیزی قانونهایی را علیه مدل مو، لباس و آویزههای اضافی به تصویب رساندند.
تاریخ ژاپن |
---|
تثبیت شوگونسالاری
دوره ادو به مدت دو قرن و نیم به طول انجامید. در این مدت اگر چه چندین شورش دهقانی و ناآرامیهای گذرا پیش آمد اما بهطورکلی حال و هوای صلح و آرامش و ثبات ویژگی این دوران بود. در دوره ادو کشور ژاپن به بیش از ۲۵۰ قلمروی فئودالی بزرگ و کوچک بنام هان تقسیم شده بود که هر کدام توسط یک دایمیو (ارباب) اداره میشد. مهمترین دایمیوی کشور شخص شوگون بود و نزدیک به یک چهارم زمینهای کشور و تمامی معادن طلا و نقره و بندرها و شهرهای عمده هم مُلکِ شوگون شناخته میشد.[1] شوگونسالاری توکوگاوا از طریق شبکه حکومتهای خودمختار محلّی یا دایمیوها (امیران یا خانها)، کشور ژاپن را اداره میکرد. با آن که دایمیوها در اصل خودمختار بودند، حکومت توکوگاوا با ایجاد یک شیوهٔ نظارت مؤثر کوشید تا از قدرت یافتن دایمیوها در حدی که آنان را برای حکومت مرکزی خطرناک سازد، جلوگیری کند. در سال ۱۶۳۵ حضور هر دو سال یک بار دایمیو در ادو (توکیوی کنونی) مقرر شد که سانکین کوتای خوانده میشد. این ترتیب موجب میشد که دایمیوها بیشتر درآمد خود را صرف رفت و برگشت از ملک اربابی خود تا ادو کنند. این هزینه به خصوص برای دایمیوهایی که قلمروشان از ادو فاصله بسیار داشت، خیلی سنگینتر بود.[2]
سیاست حکمرانان در منع مسیحیت و بستن دروازههای ژاپن به روی جهان خارج، در پی گسترش مبلغان مسیحی در اوایل قرن هفدهم و از بیم آن که اینان زمینهساز استعمار و استثمار غرب باشد در تحولات این دوره از تاریخ ژاپن اثر عمده داشت. ساکوکو به معنی کشور بسته یا در ترجمه واژهبهواژه به معنای کشور در زنجیر یا با ارفاق بسیار به معنای سیاست درهای بستهاست. ساکوکو سیاستی بود که در ژاپن در دوره ادو از سوی استبداد نظامی توکوگاوا اعمال میشد و هدف آن محدود و ممنوع کردن ارتباط و تجارت مردمان کشور ژاپن با اتباع خارجی بود. ورود خارجیها و خروج ژاپنیها میتوانست مجازات مرگ را در پی داشته باشد. با این حال ساکوکو به معنی انزوای مطلق ژاپن نبود. اطلاعات مورد نیاز از طریق پادشاهی ریوکیو و دودمان جوسان به کشور وارد میشد. از لحاظ اقتصادی نیز علاوه بر دو منبع ذکر شده، ژاپن در جزیره مصنوعی دجیما واقع در ناگاساکی با هلند، در همان استان ناگاساکی با چین و کره و در هوکایدو با مردم آینو داد و ستد داشت. تدابیری که نخستین فرمانروایان توکوگاوا برای بقا و دوام حکومت خود در کار آوردند هم مؤثر بود و هم موفّق اما مانع از رشد طبیعی اقتصادی و اجتماعی ژاپن شد و باعث شد این کشور از تمدن صنعتی کشورهای اروپایی باز بماند.[3]
از سیاست درهای باز تا انزوا
توکوگاوا ایهیاسو نیز همچون تویوتومی هیدهیوشی دادوستد با خارجیان را تشویق میکرد. با این همه نسبت به آنان بدگمان بود. ایهیاسو مایل بود ادو را به بندرگاهی عمده تبدیل کند اما وقتی متوجه شد که اروپاییها بندر کیوشو را ترجیح میدهند و چینیها نیز تمایلی به برقراری ارتباط تجاری رسمی با ژاپن ندارند، تصمیم به اداره دادوستد موجود گرفت و تنها به بعضی از بندرها اجازه داد تا شماری از کالاهای تعیینشده را خرید و فروش کنند.
آغاز دوره ادو همزمان با آخرین دهه از دوره تجاری نانبان بود. در طول دوره نانبان رابطه تجاری و مذهبی با قدرتهای اروپایی قویتر از همیشه بود. در این زمان استبداد نظامی توکوگاوا با مشکل تازهای به نام مسیحیت روبرو شد و در صدد کنترل دایمیوهای مسیحی و روابط تجاری آنها با اروپاییها برآمد.
شورش شیمابارا
شورش شیمابارا یکی از تعداد انگشت شماری موارد ناآرامی جدی در طول دوره نسبتاً صلحآمیز شوگونسالاری توکوگاوا بود. در پی ساخت یک قلعه جدید در شیمابارا، به نام قلعه شیمابارا توسط ماتسوکورا شیگهماسا مالیاتها به شدت در این ناحیه افزایش پیدا کرد، که باعث ایجاد خشم در دهقانان محلی و رونینها (ساموراییهای بدون ارباب) شد. آزار و اذیت مذهبی کاتولیکهای محلی نیز عاملی برای تشدید نارضایتی بود که در ۱۶۳۷ به شورش تبدیل شد. شوگونسالاری توکوگاوا نیرویی متشکل از ۱۲۵٫۰۰۰ سرباز به سرکوب شورشیان فرستاد و پس از محاصره طولانی ۴ ماهه علیه شورشیان در قلعه هارا، آنها را شکست داد. از آنجا که شوگونسالاری مشکوک بدین بود که اروپا و کلیسای کاتولیک در گسترش شورش دست داشتهاند، معامله گران پرتغالی به خارج از کشور رانده شدند. در سال ۱۶۳۹ سیاست انزوای ملی یا ساکوکو در کشور به اجرا گذاشته شد. همچنین ممنوعیت دین مسیحی پس از آن بشدت به اجرا گذاشته شد، و تنها مسیحیان پنهان در کشور توانستند جان سالم به در ببرند.[4]
جامعه
طبقه اشراف امپراتور، درباریان، شوگون و دایمیوها را در بر میگرفت. باقی ماندهٔ غیر اشرافی جامعه ژاپن از چهار طبقه ساموراییها، دهقانان، پیشهوران و بازرگانان تشکیل میشد. ساموراییها بالاتر از سه طبقه دیگر بهشمار میآمدند و همراه خانوادههایشان حدود ۷ تا ۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدادند و از امتیازات اجتماعی و مقرری موروثی بهرهمند بودند. در دوره ادو فقط آنان حق بستن شمشیر داشتند و مقرری خود را بیشتر به صورت جنسی، یعنی برنج دریافت میکردند. بر اثر توفیق نظام شوگونسالاری در استقرار قانون و نظم و حفظ آن پس از سالها جنگ داخلی، در کشور اثری از جنگ و نبرد نبود و ساموراییها به کارهای دیگر مانند شغل دیوانی یا معلمی مشغول بودند. ساموراییها در بیشتر قسمتها زمینهای خود را به کلی از دست داده بودند و در داخل یا نزدیک به قلعه ارباب خود زندگی میکردند. به سبب اینکه خاندانهای اربابی مجبور بودند مدتی از سال را در ادو (توکیوی امروزی) همراه با خدمهٔ خود اقامت کنند، فراهم کردن پول برای ساموراییها جهت خرج کردن در ادو مسئلهای بسیار مهم بود. آنان مجبور بودند پول نقد را از طریق فروش برنجهای مقرری خود با کارگزاران برنج به دست بیاورند. از آنجائیکه هزینه زندگی در ادو بالاتر از توان آنان بود، گرفتن وام از بازرگانان به اعتبار درآمد آینده رایج بود.[5] در این دوره ارزش طلا بهطور قابل ملاحظهای نسبت به ارزش برنج افزایش یافته بود و همین موضوع دارایی طبقه ساموراییها را که درآمد خود را به شکل برنج دریافت میکردند به مراتب کمتر از دارایی طبقه بازرگانان که درآمدشان به صورت طلا و نقره بود کرده بود. در اواخر دوره ادو تقریباً تمامی افراد سامورایی در موقعیت بدهکاری به بازرگانان قرار گرفته بودند.[6]
برآمدن طبقه بازرگان به عنوان یک طبقه مرفه و با نفوذ، مایهٔ پدید آمدن فرهنگ بیبندوباری و بیاعتنایی به اخلاق که به عنوان اوکییو یا «دنیای مواج» شناخته میشود در دوره ادو شد. در شهر ادو محلههای مخصوص خوشگذرانی و عیاشی درست در جهت متقابل آرمانهای سامورایی - کنفوسیوسی که دولت هم در اعتلای آن میکوشید شروع به گسترش کرد. دولت توکوگاوا مدام فرمانهایی صادر میکرد که بازدارنده این نوع فساد در حال رواج بود اما نتیجهای عاید نمیشد. شالودهٔ این فرهنگ به رشد بازرگانی قرار داشت و بازتابی بود از انحطاط نظام سنتی فئودالی در ژاپن.[7]
در دوره ادو زندگی دهقانان چنان اسفبار بود که حتی بسیاری از آنان از پروراندن بچههای خود نیز عاجز شده و سقط جنین و بچهکشی به منظور کم کردن تعداد فرزندان در سراسر ژاپن رایج بود و به چنان حدی رسید که در سال ۱۷۶۷ رسماً فرمان منع تنک کردن بچه (間引き禁止令) صادر شد. تعدادی دیگر نیز رو به شهر رو آورده در نتیجه تعداد جمعیت روستایی کاهش یافته بود. به غیر این مرگ و میر بر اثر قحطیهای بزرگ نیز بسیار بود و تنها در بین سالهای ۱۷۸۰ تا ۱۷۸۶ حدود یک میلیون نفر در اثر، قحطی بزرگ تنمی و بیماری هلاک شدند.[8]
در سده شانزدهم و اوایل هفدهم میلادی صادرات عمده ژاپن طلا و نقره بود که این وضع استخراج معادن و ضرب سکه را رونق میبخشید و آسانی استفاده از سکه موجب شد که سامورایی هر چه بیشتر برنج خود را با پول نقد معامله کرده و این امر سببی شد که طبقهٔ بازرگان از نظر ثروت و تعداد رونق پیدا کند. همچنین گرچه انقلاب صنعتی در ژاپن اتفاق نیافتاد اما صنایع دستی، متنوع و بسیار گسترده بود و نیازهای بازار ملی را تأمین میکرد. بیشتر سودِ گردآمده از این صنایع در نهایت در دست معدودی از بازرگانان یعنی در دست وامدهندگان به مردم انباشته میشد. با گذشت زمان قدرتمندترین واسطهها و وامدهندگان تبدیل به بانکداران شهرهای بزرگ شدند.[9]
اقتصاد
از نظر اقتصادی ژاپن در دوره ادو کشوری بود با کشاورزی مولد و سیستمهای مالی و بازاریابی بسیار پیشرفته. توسعه اقتصادی شامل گسترش شهرنشینی، افزایش حمل و نقل کالا، گسترش چشمگیر تجارت داخلی همراه با آغاز تجارت خارجی و همچنین رونق صنایع دستی بود.[10] اگر چه نرخ مالیات بهطور قابل ملاحظهای بسته به منطقه تفاوت داشت، کشاورزان بهطور متوسط حدود ۳۳–۵۰ درصد و ماهیگیران حدود ۲۰–۴۰ درصد از محصولاتشان را جهت مالیات تسلیم ارباب خود میکرد. صادرات عمده ژاپن در این دوره به ویژه نیمه نخست آن فلزات گرانبها بهطور عمده نقره و مس و همچنین محصولات دریایی بود.[6] شکوفایی اقتصادی ژاپن به ویژه از اواسط تا اواخر دوره ادو بر جامعه شهری اثرگذار بود و طبقات مرفه به شدت در پی لذتهای دنیوی بودند.[11]
جمعیت
در اواسط قرن هجدهم، جمعیت ادو بیش از یک میلیون نفر بود که احتمالاً بزرگترین شهر جهان در آن زمان بود. اوساکا و کیوتو هرکدام بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر سکنه داشتند. شهر قلعههای دیگر نیز رشد کردند. اوساکا و کیوتو مشغول تجارت و مراکز تولید صنایع دستی شدند، در حالی که ادو مرکز تأمین مواد غذایی و کالاهای اساسی مصرفی شهری بود. در حدود سال ۱۷۰۰، ژاپن شاید شهریترین کشور در جهان بود، به میزانی در حدود ۱۰–۱۲٪. نیمی از این رقم را سامورایی تشکیل میدادند، در حالی که نیمی دیگر، متشکل از بازرگانان و صنعتگران بودند که به نام چونین شناخته میشوند.
در نیمه نخست دوره ادو، ژاپن رشد سریع جمعیتی را تجربه کرد، قبل از اینکه به حدود ۳۰ میلیون نفر برسد. بین دهههای ۱۷۲۰ و ۱۸۲۰، ژاپن تقریباً رشد رشد جمعیت صفر بود، که اغلب به نرخ تولد پایین نسبت داده میشود. برخی تعداد پایین میزان زادوولد را تحت تأثیر قحطی گسترده میداند، اما برخی از مورخان نظریههای مختلفی ارائه دادهاند، از جمله میزان بالای کودککشی که بهطور مصنوعی موجب کنترل جمعیت میشد. در حدود سال ۱۷۲۱، جمعیت ژاپن نزدیک به ۳۰ میلیون نفر بود و این رقم در حدود ۱۵۰ سال بعد و در زمان اصلاحات میجی فقط دو میلیون افزایش پیدا کرد. از سال ۱۷۲۱، تا پایان شوگونسالاری توکوگاوا آمارگیریهای ملی بهطور منظم از مردم انجام میشد. علاوه بر این، آمارگیریهای منطقه ای، و همچنین سوابق مذهبی که در ابتدا برای ریشه کنی مسیحیت جمعآوری شده بود، دادههای جمعیت شناختی ارزشمندی را نیز در مورد دوره ادو ارائه میدهد.
اقتصاد و خدمات مالی
در شهرهای بزرگ مانند به ویژه در ادو تجمل فراوان بود و دایمیوها و ساموراییها که مجبور بودند مدتی از سال را در این شهر اقامت کنند، توان مقاومت در برابر وسوسه بهره بردن از امکانات تفریحی و تجملاتی را از دست داده بودند و بسیاری بیش از درآمدشان خرج میکردند. آنان بیشتر درآمد خود را به شکل برنج دریافت میکردند. بازرگانان در ازای هزینه ذخیره و نگهداری برنج به آنان، پول میدادند و بیشتر آنان، به پرداخت وام نیز مشغول بودند، و از این راه به ثروت و قدرت زیادی دست یافته بودند. هرچه دوره ادو به پایان خود نزدیک میگشت، دایمیوها فقیرتر میشدند و شروع به گرفتن وامهای بیشتر میکردند که همین امر موجب افزایش موقعیت اجتماعی تاجران برنج شده بود. در اواخر سده ۱۸ میلادی، بیش از دویست خاندان بازرگان وجود داشتند که ثروت آنها بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ ریو (سکه طلا) بود که با ثروت برخی از ثروتمندترین دایمیوهای ژاپن برابری میکرد.[6]
رشد هنری و فکری
آموزش و پرورش
اولین شوگون توکوگاوا ایهیاسو آموزشگاههای کنفوسیوسی را در دامنههای خود تأسیس کرد و سایر دایمیوها در حوزههای خود نیز از این الگو پیروی کردند و آنچه را که به نام مدارس هان شناخته میشود را تأسیس کردند. در طی یک نسل، تقریباً همه ساموراییها باسواد بودند، زیرا شغل آنها اغلب به دانش مهارتهای ادبی احتیاج داشت. این آموزشگاهها بیشتر با همکاری و تدریس ساموراییها، همراه با برخی از روحانیون بودایی و شینتو که نئوکنفوسیانیسم و آثار چو هسی نیز آموخته بودند، تشکیل میشدند. فراتر از کانجی (حروف چینی)، متون کنفوسیوسی، خوشنویسی، علم حساب پایه و آداب و رسوم، نیز تدریس میشد. ساموراییها نیز مهارتهای مختلف رزمی و نظامی را در این مدارس فرا گرفتند.
چونینها (بازرگانان و صنعتگران شهری) تحت حمایت مدرسههای محلهای به نام تراکویا (مدارس معبد) بودند. علیرغم واقع شدن این کلاسها در معابد، برنامه درسی تراکویا به جای هنرهای ادبی یا فلسفه، از سواد ابتدایی و ریاضیات تشکیل شده بود. نرخ بالای سواد شهری در دوره ادو به شیوع رمانها و سایر اشکال ادبی کمک کردهاست. در مناطق شهری، کودکان اغلب توسط ساموراییهای بدون تخصص در زمینهٔ استادی آموزش داده میشدند، در حالی که در مناطق روستایی کاهنان معابد بودایی یا شینتو اغلب این آموزش را انجام میدادند. برخلاف شهرها، در روستاهای ژاپن، فقط فرزندان کشاورزان برجسته آموزش میدیدند.
در ادو، شوگون سالاری چندین مدرسه را تحت حمایت مستقیم خود تأسیس کرد، مهمترین آنها معبد نئو-کنفوسیوسی یوشیماسیدو بود که نه تنها به عنوان یک مکتب برای پرورش نخبگان برای بوروکراسی دولت عمل میکرد بلکه همچنین مرکزی بود جهت ایجاد شبکهای از فارغالتحصیلان در کل کشور، غیر از یوشیماسیدو مدارس مهم دیگری که مستقیماً در اواخر دوره شوگونسالاری اداره میشدند شامل واگاکوکودانشو (مؤسسه سخنرانیهای کلاسیک ژاپنی)، متخصصان در تاریخ و ادبیات داخلی ژاپن بودند، که در ظهور و رشد کوکوگاکو (دانش ملی)، و ایگاکوکان (تحقیقات پزشکی با تمرکز بر طب چینی) تأثیرگذار بودند.
یک تخمین سواد در ادو ژاپن نشان میدهد که تا یک سوم مردان به همراه یک ششم زنان میتوانستند مطالعه کنند. برآورد دیگر بیان میکند که ۴۰٪ از مردان و ۱۰٪ از زنان تا پایان دوره ادو باسواد بودند.
جریانهای فکری و اعتقادی
در عصر توکوگاوا گوناگونی و رویارویی فکری و اعتقادی فراوان و عمیق در جامعه وجود داشت. از یک طرف دانشمندان مکتب کنفوسیوسی قرار داشتند که تحت تأثیر فرهنگ چین قرار داشتند و از طرف دیگر دانشمندان ملیگرای کوکوگاکو که از شینتو و برتری مقام امپراتور دفاع میکردند. گروهی دیگر نیز شیفتهٔ فرهنگ غربی بودند و آگاهی را در انتقاد از متنهای قدیم کنفوسیوسی و ژاپنی جستجو میکردند.[12]
از آنجائیکه رهنمودهای مکتب نوکنفوسیوسی در تسلیم و مطیع بودن به مقامهای حاکم با خواست شوگونسالاری توکوگاوا در حفظ نظم و ثبات سیاسی و اجتماعی سازگار بود، مبنای فلسفی و اعتقادی شوگونسالاری بیش از همه تحت تأثیر اندیشههای این مکتب بود. در خاستگاه اصلی این آیین در چین، تأکید بر وفاداری شخص نسبت به والدین در درجه نخست و پس از آن وفاداری به امیر و فرمانروا قرار داشت اما در تعبیر این آئین در ژاپن در مورد وفاداری به ارباب و فرمانروا بیش از هر چیز دیگری تأکید شد و در درجه نخست جای گرفت و جزئی از آیینهای جنگی ساموراییها شد. در اعتقادات اخلاقی کنفوسیوسیِ یک سامورایی، وفاداری به امیر بر هر موضوع دیگری حتی بر وظیفه نسبت به خانواده برتر شمرده میشد. کانون اندیشه بوشیدو (راه و رسم سامورایی) در دوره توکوگاوا بر این باور قرار گرفت که یک سامورایی باید در راه ارباب زندگی خود را ایثار کند. عمق وفاداری ساموراییها را میتوان در فاجعه مرگ چهل و هفت رونین، در راه وفاداری به ارباب یافت.[13] در اواخر دوره ادو این وفاداری بیقید و شرط به ارباب کاهش یافت و به تدریج در اثر تغییرات عقیدتی وفاداری نسبت به امپراتور جایگزین آن شد.[14]
در این دوران از همهٔ مردم خواسته شد که به عنوان بودایی در یکی از معابد ثبتنام کنند. این نامنویسی که در ابتدا برای مشخص کردن مسیحیان انجام میشد، اهداف متعددی را برآورده میساخت، از جمله اینکه یک سرشماری به حساب میآمد. نقش این معابد از دید حکومت همان کاری بود که پلیس انجام میداد. اتباع کشور ژاپن هر چند در این مدت طبق دستور حکومت بودایی شدند، ولی سرزندگی معنوی دینی و علاقه به آموزههای اعتقادی در بین آنان کاهش یافت.[15] از تحولات مهم در اوایل دوره توکوگاوا، ظهور مکتب مورخان میتو بود. اعضای این مکتب همهٔ متون ژاپنی را مطالعه میکردند و علاقهٔ عمومی به تاریخ ادبیات و ادیان ملی ژاپن را برمیانگیختند. در سال ۱۸۲۵ دانشمند مکتب میتو، آیزاوا سیشیسای اصطلاح سوننو جوئی به معنی «حرمتگزاری به امپراتور، اخراج اجنبی» را به عنوان نوعی فلسفه سیاسی جدید در اثر خود معرفی کرد که به تدریج در کشور رایج شد.[16]
تجدید حیات شینتو
قرنها میگذشت که خاندان سلطنتی در یک گمنامی نسبی باقیمانده بود و امپراتوران منزلت چندانی در کشور نداشتند. ادعاهای خاندان سلطنتی سرانجام در معرض دید و قضاوت عموم قرار گرفت و بسیاری از اجزای جامعه در صدد احیای اعادهٔ سلطنتی برآمدند. همچنین احیا و تأکید بر متون باستانی موجب اعادهٔ علاقه و توجه مردم به دین خفتهٔ شینتویی گردید. کتاب نیهونشوکی (نیهونگی) با شرح و تفسیر لازم چاپ شد. این وقایعنامهٔ تاریخی مربوط به قرن هشتم، نوری بر تاریخ فراموششدهٔ ژاپن انداخت. افسانههای مربوط به سرمنشأ الهی امپراتوران ژاپن، مبنای دینیِ اعادهٔ نظام امپراتوری قدیم شد. در بخش آخر دورهٔ شوگونسالاری توکوگاوا ناآرامی و نارضایتی مردم از حکومتِ تقریباً ورشکستهٔ شوگونی مشهود بود. دین بودایی که دین حکومتی کشور بود، دستخوش سوء شهرت شده بود و به موازات افزایش علاقهٔ همگانی مردم به دین شینتو، در پایان دورهٔ توکوگاوا، عزت و احترام دین بودایی به پایینترین سطح خود رسید.[17]
هنر، فرهنگ و سرگرمی
در این دوران برای نخستین بار جماعت شهرنشین قادر به حمایت از فرهنگ عمومی بودند. تلاش آنان برای لذت بردن از زندگی تحت نام اوکییو (جهان گذران) شناخته میشد. نقاشیهای باسمهای یا اوکییوئه (نقاشی جهان گذران) که نامهای مشهوری چون هیروشیگه، هوکوسای و کونییوشی آن را نمایندگی میکردند، در این دوران پیشرفت زیادی کرد. تئاتر کابوکی در این دوره متولد شد و ماتسوئو باشو، هایکوسرای برجسته ژاپنی، شعرهای خود را در این روزگار سرود.
بیتوجهی به آداب و رسوم فئودالی و دینی در اواسط و اواخر دوران شوگونسالاری توکوگاوا در میان طبقات پایین مردم به شدت رواج داشت. در دوره ادو زندگی شهری، به ویژه در شهرهای ادو و اوساکا عنصر جدیدی برای فرهنگ ژاپن فراهم آورد - عنصری از جاروجنجال و غوغا و رنگ که هیچ شباهتی با دنیای پر از قیود اشراف سنتی نداشت و از بخشی از مردم برخاسته بود که میتوان با صفت تازه به دوران رسیده، آنان را توصیف کرد. این بخش بیشتر بازرگانان و خانوادههای ایشان را شامل میشد.[18] آنان برای برآوردن هوسهای خود فرهنگی را پدیدآوردند که اوکییو یعنی «دنیای مواج» نامیده شد و شامل لذتهای زودگذر، تماشاخانهها، رستورانها، محلهای کشتیگیری، عشرتکدهها با انبوه بازیگران، رقاصان، آوازهخانان، قصهسرایان، بذلهگویان، روسپیان، دختران گرمابه بود که کسانی که توان مالی داشتند مانند تاجران و ساموراییها و اربابان آنان در این جهان پرسه میزدند. در این زمان بیشتر ادبیات و هنر با این جهان مربوط بود.[19]
در این دوره عملاً جامعه در پی دو چیز بود؛ شهوت و پول. نوعی کتابهای داستانی جدید رایج شد با نام اوکییو-زوشی که میتواند به معنای «داستانهای جهان فانی» باشد. موضوع غالب این داستانها خوشگذرانی، عیّاشی و خودکشیهای عاشقانه است. این نوع داستانها به شدّت در اجتماع به خصوص در شهر اوساکا طرفدار پیدا کرد و به تیراژ بالا چاپ شد.[11]
مشهورترین داستاننویس دوره ادو ایهارا سایکاکو بود. زمینهٔ داستانهای او زندگی مردم طبقهٔ متوسط است و مادی گرایی این زندگی و شوق و شوری که برای لذتجویی دارند با واقع بینی تصویر شدهاست. شخصیتهای رمانهای ایهارا سایکاکو بیشتر جوانهای تنآسا و هوسران، کاسبکارانی که جز به پول به چیز دیگری فکر نمیکنند، زنان سست و بیبند و بار، آدمهای ساده، و نیز کاهنانی متظاهر و دورو هستند. برخلاف وی داستاننویس دیگری به نام تاکیزاوا باکین در اواخر دوره ادو به روحیه و اخلاقیات ساموراییها پرداخت و کتابهای بسیاری در مورد منش و خصال رزمندگان نوشت.[20]
مد
لباسها طیف گستردهای از طرحها و تکنیک@های تزئینی را دربرداشتند، مخصوصاً برای کیمونو که زنان آن را میپوشند. مصرفکنندگان اصلی کیمونو ساموراییها بودند که از لباسهای مجلل و سایر تجملات مادی برای نشان دادن جایگاه خود در رأس نظم اجتماعی استفاده میکردند. با توجه به این تقاضا، صنعت نساجی رشد کرد و از روشهای پیچیده بافتن، رنگرزی و گلدوزی استفاده شد.] در این دوره، زنان از رنگهای روشن و طرحهای جسورانه تری استفاده میکردند، در حالی که کیمونوی زنانه و مردانه بسیار شبیه به هم بود. ظهور یک طبقه بازرگان (بورژوازی) به تقاضای بیشتر برای لباسهای ظریف دامن زد. در حالی که کیمونوی معمولی معمولاً توسط زنان در خانه ایجاد میشد، کیمونوی ابریشمی مجلل توسط هنرمندان متخصص و معمولاً مرد طراحی و ساخته میشد.
نوعی کیمونو مخصوص نخبگان نظامی «گوشودوکی» یا «سبک درباریان قصر» بود که در محل سکونت یک رهبر نظامی (شوگون یا دایمیو) استفاده میشد. مردان سامورایی با طرح کمرنگتری با طرحهای هندسی در اطراف کمر لباس میپوشیدند. «یوگی»، یا کیمونوی مخصوص خواب، معمولاً طرحهای ساده داشت.
سبکی به نام «تسوما مویو» دارای تزئینات غنی از کمر به پایین، و نشانههای خانوادگی بر روی گردن و شانهها بود. اینها را زنان طبقه بازرگان میپوشند. کیمونوی زنان طبقه بازرگان نسبت به ساموراییها فرومایه تر بودند، اما همچنان از رنگهای جسورانه و طرحهای نمایانگر طبیعت استفاده میشد. قرمز یکی از رنگهای محبوب زنان ثروتمند بود، بخشی به دلیل ارتباط فرهنگی با جوانی و عشق، و بخشی به این دلیل که رنگ قرمز - از گلرنگ مشتق میشد و بسیار گران بود، بنابراین یک لباس قرمز روشن، به نمایش گذاشتن ثروت بود. پارچههای هندی، که توسط واردکنندگان هلندی به ژاپن آورده شد، با شور و اشتیاق پذیرفته شدند و کاربردهای زیادی پیدا کرده بود. طراحان ژاپنی شروع به چاپ طرحهایی کردند که تحت تأثیر الگوهای هندی بود. برخی از لباسها از پارچه وارداتی از انگلیس یا فرانسه استفاده میکردند. در اختیار داشتن این منسوجات عجیب و غریب به معنای ثروت و سلیقه بود، اما مردم آنها را به عنوان لباس زیر میپوشیدند که طرحهای آن دیده نشوند.
اینرو و نتسوکه به عنوان لوازم جانبی در میان مردان محبوب شدند. در ابتدا، اینرو یک محفظه قابل حمل برای قرار دادن مهر یا دارو بود، و نتسوکه یک اتصالدهنده به کیف بود، و هر دو ابزار کاربردی بودند. با این حال، از اواسط دوره ادو، محصولات با ارزش هنری بالا ظاهر و به عنوان لوازم جانبی مردانه محبوب شدند. به ویژه بازرگانان سامورایی و ثروتمند برای خرید اینرو با ارزش هنری بالا رقابت میکردند. در پایان دوره ادو، ارزش هنری اینرو افزایش بیشتری یافت و به عنوان یک مجموعه هنری شناخته شد.
- مد زنان در قرن هفدهم
پایان دوره ادو
به سالهای آخر حکومت شوگونسالاری توکوگاوا یا دوره ادو، باکوماتسو، به معنای پایان شوگونسالاری، گفته میشود.
ورود متیو سی. پری به خلیج توکیو
سیاست انزوا در ژاپن بیش از دو قرن ادامه داشت. در ۸ ژوئیه سال ۱۸۵۳ میلادی متیو سی. پری (زمان حیات ۱۰ آوریل ۱۷۹۴–۴ مارس ۱۸۵۸) افسر نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا همراه با چهار ناو جنگی در بندر یوکوهاما لنگر انداخت و با تقدیم نامهٔ رسمی رئیسجمهور آمریکا به امپراتور ژاپن خواستار بازکردن درهای تجارت آزاد، حفاظت از کشتیهای خراب شده آمریکایی، تهیهٔ زغالسنگ و دیگر مواد مورد نیاز کشتیهای تجاری در یک یا دو بندر ژاپنی شد. ناخدا پری به صورت کامل آماده بود تا در صورت شکست مذاکرات، دست به حمله نظامی بزند و تهدید کرده بود که اگر ژاپنیها از آغاز گفتگوها سر باز زنند، به سویشان آتش خواهد گشود. پری پس از تحویل نامه و تهدید به بازگشت بندر را به قصد چین که در آن هنگام درگیر شورش تایپینگ بود و احتمال به وجود آمدن ضرر برای منافع آمریکا وجود داشت، ترک کرد و ابتدا به اوکیناوا و سپس به هنگ کنگ رفت. شوگونسالاری توکوگاوا پس از پذیرفتن نامه قول داد که سال بعد به این نامه پاسخ بدهد. ناخدا پری پس از چند ماه با ناوگانی قویتر و به همراه ۷ کشتی جنگی دوباره به ژاپن برگشت و عهدنامهٔ کاناگاوا بین دو کشور بسته شد. این عهدنامه دارای ۱۲ شرط بود.[21] با امضای عهدنامه کاناگاوا در اوایل سال بعد، عصر تازهای در تاریخ ژاپن آغاز و به سیاست درهای بسته بعد از حدود دو سده پایان داده شد.[22][23]
زمینلرزهها
ژاپن در سالهای ۱۸۵۴–۱۸۵۵ شاهد یک سری زمینلرزههای قابل توجه بود که به عنوان زلزلههای بزرگ آنسی شناخته میشوند. ۱۲۰ زلزله اصلی و جزئی در کمتر از دو سال از جمله زلزله توکای (۱۸۵۴) به بزرگی ۸٫۴ ریشتر که در ۲۳ دسامبر ۱۸۵۴ ثبت شد سپس زمینلرزه ۸٫۴ ریشتری زلزله نانکای (۱۸۵۴) در روز بعد رخ داد و زمین لرزه ۶٫۹ ریشتری سال بعد زلزله ادو (۱۸۵۵)، که در ۱۱ نوامبر ۱۸۵۵ توکیوی امروزی را لرزاند. شیمودا، شیزوئوکا در شبهجزیره ایزو تحت تأثیر زلزله توکای (۱۸۵۴) و تسونامی بعدی قرار گرفت، و به این دلیل که این بندر به عنوان مکان احتمالی کنسولگری ایالات متحده تعیین شده بود، شوگونسالاری توکوگاوا این بلایای طبیعی را به عنوان نمایشی از نارضایتی خدایان تلقی کرد.[24]
قراردادهای نابرابر
در اوت همان سال ۱۸۵۳ طبق قراردادی با کشور انگلستان بندرهای ناگاساکی و هاکوداته در اختیار کشتیهای این کشور قرار گرفت و قراردادهای مشابهی نیز با کشورهای روسیه، فرانسه و هلند امضاء شد.[25] در ۲۱ ژوئیه ۱۸۵۶ اولین سر کنسول آمریکا تاونسند هریس وارد بندر شیمودا در ژاپن شد.[26] دو سال بعد در ۱۹ ژوئن ۱۸۵۸، هریس قرارداد جدیدی با ژاپن امضاء کرد که طبق آن بنادر بیشتری بر روی کشتیهای آمریکایی گشوده شد و اتباع آمریکایی از محاکمه در دادگاههای ژاپن معاف شدند (کاپیتولاسیون). همچنین در مورد حقوق گمرکی و شرایط واگذاری کشتی و سلاح و اعزام کارشناسان آمریکایی به ژاپن نیز توافقاتی انجام شد.[27]
بهطور کلی، دههٔ ۱۸۵۰ میلادی، دوران تحمیل قراردادهای کشورهای غربی به ژاپن بود. وجوه مشترک این قراردادها، گشوده شدن بندرهای ژاپنی بر روی کشتیهای اروپایی و آمریکایی، تعیین نرخ بسیار ارزان عوارض گمرکی بر کالاهای وارداتی و خارج شدن اختیار محاکمهٔ اتباع آمریکایی و اروپایی توسط دادگاههای ژاپن بود. این قراردادهای تحمیلی باعث افزایش ناگهانی تاجران و دیپلماتهای خارجی در ژاپن و مخالفت با حکومت شوگونها و رواج اندیشه ضد اجنبی در ژاپن شد. طرفداران امپراتور بر این عقیده بودند که حکومت حق امپراتور است و این حق توسط شوگونها غصب شدهاست.[28]
مسئله جانشینی شوگون
شوگون دوازدهم توکوگاوا ایهیوشی به فاصله کمی پس از اردوکشی ناخدا پری به ژاپن در ۸ اوت سال ۱۸۵۳، در روز ۲۷ اوت همان سال در اثر پیش آمدن نارسایی قلبی به موجب گرمازدگی درگذشت. وی ۱۴ پسر و ۱۳ دختر داشت که تمامی آنان به غیر از پسر چهارم وی توکوگاوا ایهسادا (شوگون سیزدهم) قبل از رسیدن به سن بلوغ درگذشتند. ایهسادا نیز از کودکی بیمار بود و بهشدت از ظاهر شدن در انظار نفرت داشت و توانایی اداره کشور را نداشت. برای تعیین جانشین توکوگاوا ایهسادا (شوگون سیزدهم) درگیری مابین دو جناح سیاسی زیر درگرفت:
- جناح نانکی: به طرفداران توکوگاوا ایهموچی (شوگون چهاردهم)، از خاندان کیوشو توکوگاوا در مسئله جانشینی شوگون گفته میشود. این جناح بیشتر محافظهکار و مخالف اصلاحات بودند.
- جناح هیتوتسوباشی: به طرفداران توکوگاوا یوشینوبو (شوگون پانزدهم)، در مسئله جانشینی شوگون گفته میشود. این جناح بیشتر طرفداران اصلاحات و نهضت سوننو جوئی (حرمتگذاری به امپراتور، بیرون راندن خارجیان) بودند.[29]
فرمان اخراج خارجیها
در ۱۱ مارس سال ۱۸۶۳ امپراتور کُومِی طی حکمی بنام فرمان اخراج اجنبیها خطاب به شوگون وقت خواستار خارج شدن بیگانگان از کشور شد و زمان خروج را دو ماه بعد یعنی ۱۱ مه ۱۸۶۳ تعیین کرد،[30] اما حکومت شوگونی به تمامی سفرا و کنسولهای ساکن در ژاپن بهطور شفاهی اطمینان داد که هیچ اقدامی در رابطه با امر امپراتور انجام نخواهد داد. با رسیدن روز موعود حکومت شوگونی همانطور که وعده داده بود به هیچ اقدامی علیه خارجیان دست نزد.[31]
شورشها و بحرانها
در دوره پایانی ادو سه گروه در مقابل یکدیگر قرار داشتند:
- جناح طرفداران شوگونسالاری توکوگاوا
- جناح برانداز شوگونسالاری و حامیان قدرت گرفتن امپراتور، قلمروی چوشو از حامیان این جناح بود.
- جناح کوبو گاتای یا میانهروها، ارباب ساتسوما، شیمازو هیسامیتسو از حامیان پرقدرت این جناح بود.[32]
حمله به خارجیان
سفارت انگلستان که بهطور موقت در معبد توزن قرار داشت طی دو حمله جداگانه در سال ۱۸۶۱ و ۱۸۶۲ مورد حمله قرار گرفت.[33][34] در سال ۱۸۶۲، چهار نفر از اتباع بریتانیا در حال رد شدن از روستای ناماموگی در کاواساکیِ کاناگاوا بودند که هنگام حرکت و در طی مسیر با حدود ۴۰۰ نفر همراه مسلح شیمازو هیسامیتسو، ارباب منطقهٔ ساتسوما، مواجه شدند. این چهار نفر سوار بر اسب در میان گروه وارد و در همین حال بیش از حد به نایبالسلطنه نزدیک شدند. در این موقع ساموراییها فریاد زدند این حرکت بیادبانهاست. در آن زمان، ساموراییها در ژاپن حقی قانونی برای حمله به هر کسی که به آنان بیاحترامی کند، داشتند. با این حال، اتباع بریتانیایی تحت عهدنامه دوستی انگلیس-ژاپن از هر گونه مجازات در امان و معاف بودند. در این زمان چند تن از ساموراییها شمشیر خود را از غلاف بیرون آوردند و به یک انگلیسی حمله کردند و او را کشتند. به تلافی این حادثه، دولت توکوگاوا به پرداخت غرامت یکصد هزار پوند استرلینگ ملزم شد. همچنین برای این قتل پرداخت غرامت جنگ سنگینی نیز از ساتسوما مطالبه شد و یک اسکادران از کشتیهای نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا برای مرعوب کردن دایمیو و وادار کردن او به پرداخت این غرامت به بندر ساتسوما در کاگوشیما رفت.[35]
در ۳۱ ژانویه ۱۸۶۳ حادثه آتش زدن سفارت در حال ساخت انگلستان در ادو توسط طرفداران سوننو جوئی (حرمتگذاری به امپراتور، اخراج اجنبیها) رخ داد. این حمله تحت رهبری تاکاسوگی شینساکو و کوساکا گنزوی از قلمروی چوشو انجام گرفت.[36]
اتحاد ساتسوما و چوشو
قلمروی ساتسوما و قلمروی چوشو هر دو جزو قلمروهای پرقدرت (یوهان) در دوره باکوماتسو بودند. در سال ۱۸۶۳ قلمروی ساتسوما با کمک قلمروی آیزو، قلمروی چوشو را از دنیای سیاست در پایتخت بیرون رانده بود (تغییر سیاسی روز هیجدهم ماه هشت) و در سال بعد ۱۸۶۴ با اسلحه گرم (شورش کینمون) توانسته بود سربازان قلمروی چوشو که به کیوتو آمده بودند را شکست دهد و از پایتخت براند. بدین ترتیب رابطه مابین دو قلمرو به دشمنی گرایید.[37]
ساکاموتو ریوما از طریق میانجیگری، رهبران نظامی ساتسوما سایگو تاکاموری و اوکوبو توشیمیچی و از طرف دیگر کیدو تاکایوشی از قلمروی چوشو را گرد هم آورد و توانست با تلاش خود در ۷ مارس سال ۱۸۶۶ توافقنامه اتحاد ساتچو (اتحاد ساتسوما و چوشو) را در کیوتو به امضا برساند. اگر چه این دو قلمرو بهطور سنتی دشمنان شدید یکدیگر بودند، رهبران آنها موافقت کردند که زمان مناسب برای تغییر رسیدهاست و پذیرفتند که در صورت حمله از طرف دیگران به یکدیگر کمک کنند. قلمروی ساتسوما قبل از این اتحاد طرفدار کوبو گاتای یا هماهنگی بین قدرت شوگونسالاری و امپراتور ژاپن بود، پس از آن خواستار اصلاحات در دولت شوگونسالاری شد اما قلمروی چوشو که از قبل خواستار سرنگونی شوگونسالاری بود عزم خود را در این جهت قویتر کرد.[38]
همچنین قلمروی چوشو به شدت نیازمند سلاحهای مدرن بود، اما ارتباطات بسیار محدودی با قدرتهای غربی داشت. از طرف دیگر، قلمروی ساتسوما، یک تجارت اساسی قابل توجه با بریتانیای کبیر از طریق توماس بلیک گلاور، یک اسکاتلندی وابسته به شرکت جاردین ماتسون، برقرار کرده بود. با پیشنهاد ساکاموتو ریوما، سایگو توافق کرد که سلاح مورد نیاز قلمروی چوشو برای مبارزه با شوگونسالاری توکوگاوا را تأمین کند. این اتحاد برای حمایت از قلمروی چوشو جهت مقاومت در برابر عملیات تنبیهی دومین اردوکشی چوشو که در تابستان سال ۱۸۶۶ توسط شوگونسالاری انجام شد، بسیار مؤثر بود و منجر به شکست کامل شوگونسالاری در برابر قلمروی چوشو شد.[39]
ازدواج شوگون چهاردهم با شاهدخت کازو
شوگون سیزدهم، توکوگاوا ایهسادا فرزندی از خود برجا نگذاشت. به همین علت توکوگاوا ایهموچی از یکی دیگر از شاخههای خاندان توکوگاوا به عنوان شوگون چهاردهم برگزیده شد. همسر اصلی ایهموچی خواهر کوچکتر امپراتور کومِی، چیکاکو، شاهدخت کازو بود. این ازدواج سیاسی در ۱۱ فوریه ۱۸۶۲ صورت گرفت. در حالی که از این ازدواج نیز فرزندی حاصل نشده بود، وی در سن ۲۰ سالگی در سال ۱۸۶۶ به علت بیماری درگذشت.[40]
تعیین شوگون و امپراتور جدید
پس از مرگ شوگون چهاردهم، توکوگاوا یوشینوبو به عنوان شوگون پانزدهم انتخاب شد. در ژانویه ۱۸۶۷ امپراتور کومی به نشانه این که وفاداری وی به اصل کوبو گاتای (وحدت امپراتوری و شوگونسالاری، مرام سیاسی امپراتور کومِی) هنوز پابرجاست به شوگون جدید، لقب «سردار سرکوبگر وحشیان» را داد. در همان ماه امپراتور به علت مبتلا شدن به آبله درگذشت. هر چند که به عقیده برخی پژوهشگران مرگ امپراتور احتمالاً بر اثر مسموم شدن بودهاست. پس از وی پسرش امپراتور میجی در سن پانزده سالگی، بهطور رسمی به مقام امپراتوری ژاپن رسید.[41]
واگذاری داوطلبانه قدرت به امپراتور میجی
در ماه ژوئن سال ۱۸۶۷ میلادی ساکاموتو ریوما، یک برنامه هشتبندی را به پانزدهمین شوگون و آخرین حکمران شوگونسالاری توکوگاوا، توکوگاوا یوشینوبو ارائه داد و از او خواست تا استعفا دهد تا جنگ داخلی صورت نگیرد.[42]
در اکتبر سال ۱۸۶۷ یامائوچی یودو، دایمیوی پیشین قلمروی توسا، طرحی برای مسئله سازمان سیاسی کشور ژاپن ارائه کرد که به «پیشنهاد توسا» معروف است. این پیشنهاد دایر بر کنارهگیری شوگون به نفع شورای دایمیوها که زیر نظر امپراتور باشد، بود. بدین ترتیب قدرت سیاسی شوگون به امپراتور اعاده میشد اما رئیس خاندان توکوگاوا اراضی تیولی خود را نگه میداشت و به جای رهبری نظامی و سیاسی کشور مقام نخستوزیری را دارا میشد. یوشینوبو این پیشنهاد را در ماه نوامبر همان سال پذیرفت. در روز ۸ نوامبر توکوگاوا یوشینوبو در نامهای به دربار خواستار اجازهٔ بازگرداندن اقتدار خود به امپراتور شد. فردای آن روز ۹ نوامبر یوشینوبو به دربار احضار شد و به او اطلاع دادند که امپراتور میجی درخواست وی برای بازگرداندن قدرت به دربار را پذیرفتهاست. بازگشت قدرت به امپراتور در روز ۴ ژانویه ۱۸۶۸ رسماً اعلام شد و پس از آن امپراتور یگانه فرمانروای ژاپن بود. در نتیجه، به یکباره قدرت سیاسی به دست امپراتور ۱۵ ساله افتاد.[43]
جنگ بوشین
در ۳ ژانویه ۱۸۶۸ فرمان و اعلام رسمی احیای سلطنت صادر شد. در همان روز در کاخ امپراتوری کیوتو در کیوتو، جلسهای بنام جلسه کوگوشو برگزار شد. در این جلسه توکوگاوا یوشینوبو که سال قبل واگذاری قدرت شوگون به امپراتور را انجام داده بود، از مناصب دیگر خود خلع شد. صدور این قطعنامه طبق نقشه جنبش براندازی شوگون بود و «کودتای احیای سلطنت» نیز خوانده شدهاست.[44]
بدین ترتیب پس از کنارهگیری داوطلبانهٔ توکوگاوا یوشینوبو از قدرت، وی نه تنها موفق به پیدا کردن جایگاهی در دولت جدید نشد؛ بلکه به او فرمان داده شد که اراضی خود را به دولت جدید واگذار کند.[45] وی از سر خشم تصمیم گرفت که رزمندگانش را روز ۲۵ ژانویه برای حمله به کاخ امپراتوری کیوتو بفرستد. در ۲۷ ژانویه ۱۸۶۸ اولین نبرد جنگ بوشین بهنام نبرد توبا–فوشیمی بین طرفداران حکومت شوگونسالاری توکوگاوا با طرفداران امپراتور در ژاپن آغاز شد. در این نبرد نیروهای شوگونی و نیروهای متفقین قلمروی چوشو، قلمروی ساتسوما و قلمروی توسا در نزدیکی فوشیمیِ کیوتو مقابل یکدیگر قرار گرفتند. این نبرد چهار روز طول کشید و با شکست قاطع شوگونسالاری پایان یافت. سپس درگیری به مناطق دیگر گسترش یافت و تبدیل به یک جنگ داخلی سراسری در بسیاری از مناطق ژاپن شد. جنگ بوشین یکسال و نیم ادامه داشت. در این جنگ سایگو تاکاموری یکی از رهبران نظامی پرقدرت طرفدار امپراتور بود.[46]
تشکیل دولت میجی
سقوط ادو بین ماه مه و ژوئیه سال ۱۸۶۸ رخ داد. در آن زمان ادو (امروزه توکیو) توسط آخرین شوگونسالاری توکوگاوا کنترل میشد اما با سقوط شهر، کنترل آن به دست نیروهای طرفدار امپراتور میجی افتاد. سایگو تاکاموری، فرمانده نیروهای طرفدار امپراتور در شمال و شرق ژاپن پیروزیهایی به دست آورده بود، و در جهت رسیدن به پایتخت در نبرد کوشو-کاتسونوما پیروز شده بود. او در نهایت قادر شد در ماه مه ۱۸۶۸ ادو را محاصره کند.[47]
در سوم ماه مه قلعه ادو بدون خونریزی واگذار شد و پس از آن امپراتور میجی نام قلعه ادو را به قلعه توکیو تغییر داد.[48] دورهٔ ادو با آغاز اصلاحات میجی به پایان رسید.[49]
حادثههای بزرگ دوره ادو
سال | نوع حادثه | توضیحات |
---|---|---|
۱۶۴۲ | قحطی | بنام قحطی بزرگ کانئی یکی از چهار قحطی بزرگ دوره ادو است. |
۱۶۵۷ | آتشسوزی بزرگ | این آتشسوزی بنام آتشسوزی بزرگ میرکی «مِیرِکی نو دایکا» نامیده میشود. بیشتر از نیمی از شهر و قسمتهایی از قلعه ادو در اثر این آتشسوزی از بین رفت. تعداد کشتهشدگان ۱۰۷٬۰۰۰ هزار نفر برآورد میشود. این آتشسوزی به عنوان یکی از سه آتشسوزی بزرگ جهان و بزرگترین آتشسوزی در تاریخ ژاپن شناخته میشود. |
۱۷۰۳ | زمین لرزه | بنام زمینلرزه بزرگ گنروکو که تعداد کشتهشدگان بیش از ۲۳۰۰ نفر برآورد میشود. |
۱۷۳۲ | قحطی | بنام قحطی بزرگ کیوهو تا یکسال ادامه داشت. |
۱۷۸۲ | قحطی | قحطی بزرگ تنمی یکی از چهار قحطی بزرگ دوره ادو که ۵ سال ادامه داشت و منجر به کاهش جمعیت حدود یک میلیون نفر در سراسر ژاپن شد. |
۱۸۳۳ | قحطی | بنام قحطی تنپو که به مدت ۴ سال ادامه داشت. |
۱۸۵۵ | زلزله | بنام زلزله بزرگ آنسی قدرت زلزله ۶٫۹ ریشتر بود. |
پانویس
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۳۸.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۱۸.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۸.
- Mason, A History of Japan, 204–205.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۴۳.
- «اقتصاد و تجارت ژاپن در دوره ادو». مرکز مطالعات ژاپن. ۲۰۱۵-۱۱-۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۲.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۱۰۶.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۵۲.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۴۶.
- Kozo Yamamura, "Toward a reexamination of the economic history of Tokugawa Japan, 1600–1867." Journal of Economic History 33.3 (1973): 509-546. online
- «اوتاگاواها 歌川派». مرکز مطالعات ژاپن. ۲۰۰۹-۰۷-۱۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۲.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۴۰.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۱۹.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۱۳۵.
- باونس، «ادیان در ژاپن»، ۲۴۹.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 98.
- باونس، «ادیان در ژاپن»، ۲۵۰.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۴۳.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۴۳.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۵۵.
- حسنی، «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی»، ۳۸.
- "Biography of the Commodore Matthew Calbraith Perry". Naval Historical Center. 18 February 2013. Archived from the original on 11 March 2014. Retrieved 27 August 2018.
- "Decline of the Tokugawa". Library of Congress Country Studies. 18 February 2013. Archived from the original on 11 March 2014. Retrieved 27 September 2020.
- Hammer، Yokohama Burning، 65.
- 蟹江، 日本全史، 872.
- 蟹江، 日本全史، 876.
- 蟹江، 日本全史، 880.
- حسنی، «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی»، ۳۸.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 41.
- 蟹江، 日本全史، 890.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۹۳.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۳۶.
- 永濱، 図解 幕末・明治維新، 87.
- 岸، 手にとるように幕末・維新がわかる本، 78.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۳۷.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 71.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 80.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 102.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 106.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 80.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، 53.
- 半藤، 幕末史، 252.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، ۶۵.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۸.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، ۶۸.
- 半藤، 幕末史، 264.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 68.
- 永濱، 図解 幕末・明治維新، 146.
- ۱۳۷۹، پاسبان و یاماگوچی، جشنها و آیینهای ژاپنی، ۶۶.
منابع
- باونس، ویلیام (۱۳۸۷). «کتاب سوم:ادیان در ژاپن». در عبدالرحیم گواهی. شینتوئیزم. تهران: نشر علم. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۵-۸۱۳-۴.
- کین، دونالد (۱۳۹۷). میجی امپراتور ژاپن و دنیای او (۱۹۱۲–۱۸۵۲). ترجمهٔ هاشم رجب زاده. تهران: جهان کتاب. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۷۳۲۹۲۳.
- رجبزاده، هاشم (۱۳۹۷). تاریخ تجدد ژاپن. تهران: جهان کتاب. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۷۳۲-۹۱-۶.
- پاسبان، محمد؛ یاماگوچی، ماسایو (۱۳۷۹). جشنها و آیینهای ژاپن همراه با گاهشماری رویدادها. تهران: نشر میترا. شابک ۹۶۴-۵۹۹۸-۶۱-۱.
- لیوینگستون، جون (۱۳۷۶). احمد بیرشک، ویراستار. شناخت ژاپن: امپراطوری ژاپن از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۵ (جلد ۱). تهران: انتشارات خوارزمی.
- حسنی، عطاءالله (۱۳۸۱). «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی». ماهنامه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. تهران (۵۷–۵۶).
- Metzler, Mark (2006). Lever of empire: the international gold standard and the crisis of liberalism in prewar Japan. University of California Press.
- Hammer, Joshua (2006). Yokohama Burning: The Deadly 1923 Earthquake and Fire that Helped Forge the Path to World War II. Free Press. ISBN 978-0743264655.
- Mason, Richard (1997). A History of Japan. Tuttle Publishing. ISBN 978-0804820974.
- 新星出版社編集部, ed. (2007). 徹底図解 幕末・維新 (به ژاپنی). 新星出版社. ISBN 978-4405106628.
- 「幕末・維新」歴史研究会, ed. (2017). 西郷隆盛の生涯 (به ژاپنی). 宝島社. ISBN 978-4800276025.
- 岸, 祐二 (2008). 手にとるように幕末・維新がわかる本 (به ژاپنی). かんき出版. ISBN 978-4761265281.
- 永濱, 眞理子 (2010). 図解 幕末・明治維新 (به ژاپنی). 西東社. ISBN 978-4791617258.
- 半藤, 一利 (2010). 幕末史 (به ژاپنی). 新潮社. ISBN 978-4101271811.
- 蟹江, 征治 (1990). 日本全史:ジャパン. クロニック Japan Chronik (به ژاپنی). 講談社. ISBN 9784062039949.
- 河合, 敦 (1999). 早わかり江戸時代 (به ژاپنی). 日本実業出版社. ISBN 978-4534029461.
- 山本, 博文 (2003). 面白いほどよくわかる江戸時代 (به ژاپنی). 日本文芸社. ISBN 978-4537251753.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ دوره ادو موجود است. |