طرح مارشال
طرح مارشال (به انگلیسی: Marshall Plan) عنوان موفقیتآمیزترین پروژه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم است، این طرح به بسیاری از کشورهای اروپای غربی کمک کرد تا اقتصاد خود را پس از جنگ بازسازی کنند. ایالات متحده و تیم سیاست خارجی جرج مارشال در مسیر خلق جهان پس از جنگ درصدد حذف عوامل بروز دو جنگ جهانی و معضلات اقتصادی ناشی از آن بودند، به عبارت دیگر آنها معتقد بودند در همه جای دنیا، انسان مرفه، یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه، به سوی تمامیتخواهی جذب نمیشود.[1][2]
دیگر عنوانهای کوتاه |
|
---|---|
عنوان بلند | An act to promote world peace and the general welfare, national interest, and foreign policy of the United States through economic, financial, and other measures necessary to the maintenance of conditions abroad in which free institutions may survive and consistent with the maintenance of the strength and stability of the United States. |
تصویبشده توسط | 80th کنگره ایالات متحده |
اجرایی شده از | ۳آوریل ۱۹۴۸ |
استنادها | |
حقوق عمومی | ۸۰–۴۷۲ |
اساسنامهٔ بزرگ | 62 Stat. 137 |
تاریخچه قانونگذاری | |
| |
بلوک شرق |
---|
در عین حال این طرح یک برنامهریزی بلند مدت برای خلق یک بازار توانمند برای خرید محصولات آمریکایی بود که عملاً از تسلط کمونیسم در اروپا جلوگیری میکرد.[3] در مقابل این طرح در اروپای غربی اتحاد جماهیر شوروی که عملاً مانع بهرهمندی بلوک شرق از این کمکها شده بود دست به ابتکار عمل زد و در سال ۱۹۴۷ سازمانی بینالمللی را تحت عنوان کمکان با هدف مبارزه با طرح مارشال تشکیل داد.[1]
طرح مارشال سرآغاز دوقطبی شدن کامل جهان و تعیین حوزه نفوذ دو قدرت بود؛ چرا که کشورهایی که به این طرح جواب مثبت دادند وابستگی خود را به اردوگاه غرب و آنها که پاسخ منفی دادند وابستگیشان به بلوک شرق را نمایان ساختند.[4]
پایان جنگ
آغاز شکستهای متوالی آلمان نازی در جبههها منجر به پیش گرفتن سیاست جنگ تام و در خدمت گرفتن تمام امکانات کشور برای جنگ شد. به این ترتیب بسیاری از شهرها و صنایع آلمان بر اثر بمباران یکسر ویران شدند و در نهایت این کشور در ۹ مه ۱۹۴۵ تسلیم شد.[5] اوضاع دیگر کشورهای اروپایی نیز بهتر از این نبود شهرها، صنایع و کارخانجات لهستان، ایتالیا، انگلستان، نروژ، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها متحمل خسارات و خرابیهای فراوان شده بود.[6][7] در واقع وضع تاریک اقتصادی و از هم گسیختگی اجتماعی جوامع اروپایی به همراه خطر قریبالوقوع همهگیری کمونیسم در قاره سبز، انگیزههای کافی را در اختیار ایالات متحده برای کمک به بازسازی اروپا قرار میداد. جرج اف. کنان دیپلمات بلندپایه آمریکایی دربارهٔ شرایط پس از جنگ و طرح جرج مارشال وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده اینطور اظهار نظر میکند:
اروپا در وضعیت آشفتهای قرار داشت. کسی میبایست کاری میکرد. اگر او (مارشال) ابتکار عمل را به دست نمیگرفت، کس دیگری این کار را میکرد.[1]
ایده طرح
شرایط فیزیکی حاکم بر قاره اروپا، شکست دکترین ترومن و دشواری به توافق رسیدن با شوروی بر سر آینده آلمان، منجر به تشکیل این پروژه آمریکایی در بهار ۱۹۴۷ شد، جرج مارشال و گروه سیاست خارجی کاخ سفید بر آن شدند تا دنیای پسا جنگی بسازند که پاسخگوی تقاضای شهروندان عادی برای سهمی از فواید فردگرایی باشد. آنها معتقد بودند که در همه جای دنیا، انسان مرفه، یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه، به سوی تمامیتخواهی جذب نمیشود و امکان ظهور مجدد فاشیسم و ناسیونالیسم افراطی را از میان میبرد. در واقع هدف اصلی ایالات متحده القای امید از دست رفته به مردمان اروپا بود، تا از نفوذ کمونیسم جلوگیری کند، تفاوت عمده این طرح با برنامههای مشابه بازسازی این بود که نقش رهبری در فعالیتهای بازسازی را به اروپائیان واگذار کرد، تا جایی که اهداف برنامه مطابق نظر سنجیها و تحقیقات از پیادهسازی الگوی سرمایهداری لیبرال آمریکایی به تولد دولتهای رفاه غیر کمونیستی انجامید.[1]
منابع
- «طرح مارشال، راهبردی موفق». پل اطلاعاتی ایران-آمریکا. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸.
- «سابقه ۶۰ ساله کمکهای ایالات متحده». شرح قصه آمریکا (America.gov).
- «طرح مارشال، الگویی برای برنامهای با مدیریت کارآمد و زمانی کوتاه». شرح قصه آمریکا (America.gov).
- نقیبزاده، احمد، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل، نشر قومس، ۱۳۸۸: تهران.
- «آلمان از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم». دویچه وله فارسی.
- «آغاز جنگ جهانی دوم». ایرنا. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸.
- «تاریخ نروژ: جنگ جهانی دوم». www.intropersisk.cappelen.no. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸.