سری سقطی
ابوالحسن سَریّ بن المُغَلَّسی السَقَطی (وفات ۲۵۳ قمری) معروف به سری سقطی عارف و صوفی قرن سوم قمری متولد بغداد بود و در ابتدا سقطفروشی میکرد. وی استاد و مرید اکثر عرفای بغداد و دائی جنید بغدادی و از شاگردان و مریدان معروف کرخی بود.[1][2]
بسیاری از مشایخ عراق در قرن سوم از مریدان او بودند که از جمله میتوان به احمدبن عاصم انطاکی، ابوالحسین نوری، ابوسعید خرّاز و ابوحمزه بغدادی اشاره کرد که به مصاحبت و خدمت او در آمده بودند.[1]
در میان سخنان وی، دقایق فراوانی دربارهٔ مباحث عمده عرفانی از جمله زهد، مجاهده، انس و هیبت، خوف، اندوه، شکر، یقین، صبر، اخلاص، ذکر، عشق، فراست، غیرت، اهمیت صحبت استاد، شوق، اهمیت اطاعت از مشایخ، سماع، مشاهده، محبت و وجد به چشم میخورد.
نکته مهمی که در بیشتر منابع دربارهٔ اقوال او جلب توجه میکند آن است که غالب سخنان او را بزرگترین شاگردش یعنی جنید بغدادی روایت کرده و از این نظر اقوال وی اعتبار و اهمیت خاصی می یابد.
از سخنان اوست:
تصوف را سه معنی است، اول آنکه نور معرفتش نور ورع را فرو نکشد دوم آنکه اندر علم باطن هیچ چیز نگوید که ظاهر کتاب برو نقض کند و سوم، کرامات او را بدان ندارد که پرده باز دَرَد از محارم.
سری سقطی در بامداد روز سه شنبه سوم رمضان 253 هجری قمری از دنیا رفت و در قبرستان شونیزیه بغداد دفن شد.[3]
[جُنَید گفت : به نزدیک سَرّی سَقَطی (Abu al-Hasan Sari (al Sirri) b. al-Maghallis al-Saqati) در شدم . وی را دیدم متغیّر. گفتم : چه بوده است ؟ گفت: پریای از پریان بر من آمد و پرسید : حیا چه باشد؟ جواب دادم . آن پری آبگشت ، چنین که میبینی.[4]
منابع
- ژوکوفسکی (۱۳۷۱). کشفالمحجوب (هجویری). طهوری.
- بدیعالزمان فروزانفرر (۱۳۶۱). ترجمه رساله قشیریه. علمی فرهنگی.
- جامی، عبدالرحمن (۱۳۷۰). نفحات الانس. تهران: اطلاعات. صص. ۵۱.
- عطار نيشابوری شيخ ابی حامد محمد ابن ابی بكر ابراهيم فريدالدين، تذكرة الاولياء، از روی نسخۀ رنولد الن نيكلسون ، Nicholson, Reynold به كوشش ا.توكلی، مقدمه قدمعلی سرامی– تهران : بهزاد 1379- صفحه 330 و 331.