موسیقی در جهان اسلام
از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی در جهان اسلام نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بودهاست.[1]
تاریخچه
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانستهاست.[1]
موسیقی در بغداد
در بغداد، خلفای عباسی چون هارونالرشید و مأمون از موسیقی حمایت مینمودند، در زمان متوکل و منتصر همچنان موسیقی در دربار خلافت رونق داشت. در این دوره بسیاری از موسیقیدانان برجسته چون ابنطاهر خزائی، قریص جراحی، جحظه برمکی جذب دستگاه خلافت شدند.[1]
موسیقی ایرانی
بسیاری از موسیقیدانهای بغداد، ایرانیتبار بودند، از جمله سرخسی، زکریای رازی، رودکی و راتبه نیشابوری.[1]
موسیقی اسپانیای مسلمان
در اسپانیای مسلمان، در دوران فرمانروایی امویان اندلس از موسیقی حمایت بسیاری به عمل آمد. مدارس بسیاری برای پرورش دختران آوازهخوان بنیاد نهاده شد؛ بسیاری از این دختران وارد دربار حکمرانان اموی اندلس میشدند؛ بزرگترین خنیاگر اندلس عباس بن نسائی بود همچنین زریاب نوازنده بربط و مخترع گیتار ایرانیتبار در این سرزمین میزیست. نظام موسیقایی در اندلس همان نظام عربی رایج در شرق بود که بر گامهای فیثاغورس مبتنی بود.[1]
موسیقی در نزد ترکان مسلمان
ترکان سلجوقی، دوستداران موسیقی بودند. خنیاگر سنجر، کمالالزمان از نزدیکان دربار او بود. محمود غزنوی، فرخی سیستانی را در دربار خود داشت که چنگ نیکو مینواخت و به ستایشگری میپرداخت.[1]
دیدگاه اسلام به موسیقی
پیشوایان دینی
در وسائلالشیعه از محمد نقل شده که گفتهاست: «شما را از بازی دف، ساز و نی، نرد و دایره و طبل و تنبور بر حذر میدارم». با اینحال محدثانی همچون طبرسی و مجلسی روایت کردهاند زمانی که محمد وارد مدینه شد، زنانی از طایفهٔ بنیالنجار در حالی که دف میزدند و آواز میخواندند مقدم او را گرامی داشتند. محمد از آنها پرسید «شما مرا دوست میدارید؟» و زمانی که تأیید کردند سه بار گفت: «به خدا من هم شما را دوست میدارم».[2] در چند روایت از جعفر صادق چنین نقل شدهاست: «در منزلی که چهل روز تار و تنبک (آلات موسیقی) به کار رود، خداوند شیطانی را به نام قفندر بر آن مسلط میکند و او به تمام اندام صاحب خانه مینشیند و در او میدمد، پس از آن، حیا و غیرت از او برداشته میشود، به گونهای که برایش مهم نیست هرچه دربارهاش بگویند و هرچه با ناموسش انجام دهند.[3]
برخی مسلمانان نواختن و شنیدن موسیقی غنایی، و آموختن و دادوستد ساز به نیّت اجرای «موسیقی غنایی» را حرام میدانند، که با توجه به برداشتهای گوناگون از مفهوم «غنا» برای برخی این تحریم بخشی بزرگ و برای برخی دیگر بخش بسیار کوچکی را شامل میشود. از دیدگاه فقهی «غنا» به موسیقیای گفته میشود که موجب شود شنونده به حالی درآید که قدرت تعقّل از او سلب شده و احساسات بر او به گونهای مستولی شود که نداند چه میاندیشد یا چه میکند. تشخیص موسیقی غنایی به عهده فرد مستمع است.
موسیقی در جمهوری اسلامی ایران
با آغاز حکومت جمهوری اسلامی سید روحالله خمینی حکم به ممنوعیت پخش موسیقی از رادیو و تلویزیون داد. او موسیقی را شبیه تریاک میدانست و معتقد بود گوش دادن به موسیقی، افراد را احمق و مغز آنها را پوچ و غیرفعال میکند.[4] با اینحال هم در سالهای اول انقلاب و هم در زمان جنگ ایران و عراق سرودهای اسلامی و انقلابی رواج یافتند اما با پایان جنگ، تولید اینگونه آثار هم فروکش کرد.[5][6] از اولین ترانههای انقلابی و اسلامی میتوان به ترانهٔ «خمینی ای امام» و «برخیزید ای شهیدان» اشاره کرد.
سید علی خامنهای به ندرت نظرات خود را به صورت علنی در مورد موسیقی ابراز کرده است، اما این باور وجود دارد که نقش اساسی در تحدید موسیقی ایران در سالهای پس از انقلاب داشتهاست.[7] او در سال ۱۳۷۴ نظریهای در زمینهی موسیقی منتشر کرد که به گفتهی مصطفی میرسلیم (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) کارشان را مشکل کردهبود. خامنهای گفته بود: «هر چیزی که پدیدهی موسیقی را در جامعه رایج، و آن را عادیسازی کند ترویج محسوب میشود. با توجه به اینکه در زمان ما موسیقی لهوی بر غیر لهوی غلبه دارد، باید جلوی ترویج آن را گرفت؛ زیرا وقتی این امر در جامعه رواج پیدا کرد، حرام نیز در جامعه گسترش مییابد. اگر زمانی رسید که موسیقی حرام مطلقا در جامعه وجود نداشت، یعنی موسیقیدانهای متدینی پرورش یافتند که آثار هنری آنها غیرلهوی و حلال، بلکه مقرب الیالله شد، آن وقت تشکیل آموزشگاه و نمایشگاه اشکال ندارد. اما امروز این گونه نیست و وضع موسیقی کشور، نامطلوب است؛ یعنی موسیقی لهو مضل بر موسیقی غیر لهوی غلبه دارد؛ بنابراین دراین شرایط ترویج موسیقی جایز نیست.»[8][9]
جستارهای وابسته
منابع
- شریف، میرمحمد (۱۳۸۲). هنرهای اسلامی. مرکز نشر دانشگاهی تهران.
- ثبوت، اکبر. «موسیقی در اسلام». ettelaat.com. روزنامه اطلاعات. دریافتشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۹.
- «گزیدهای از کتاب «غنا، موسیقی»». وبگاه حوزه. دریافتشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۲.
در الکافی، ج ۶، ص ۴۳۲; الوافی، ج ۱۷، صص ۲۱۰–۲۱۱; وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۱۳: «انهاکم عن الزفن والمزمار وعن الکربات والکبرات»
- Kifner، John (۲۴ ژوئیه ۱۹۷۹). «Khomeini Bans Broadcast Music, Saying It Corrupts Iranian Youth». nytimes.com. نیویورک تایمز. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۹.
- «انقلاب با موسیقی شروع شد». magiran.com. روزنامه ایران. ۱۴ تیر ۱۳۹۱. دریافتشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۹.
- http://www.farsnews.ir/newstext.php?nn=13910412001415%5Bپیوند+مرده%5D
- Kamali Dehghan, Saeed (2 August 2010). "Music fails to chime with Islamic values, says Iran's supreme leader". theguardian.com. گاردین. Retrieved 17 November 2020.
- کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۴، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول ۱۳۹۷، خاطرات سهشنبه ۱۶ آبان، صص ۴۳۰–۴۳۱
- کتاب رساله آموزشی، جلد دوم، دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای