اقتصاد اسلامی
اقتصاد اسلامی عبارتی است که برای اشاره به فقه معاملات استفاده میشود.
اقتصاد اسلامی |
مضاربه • مزارعه |
بخشیاز مجموعه مباحث دربارهٔ |
فقه |
---|
علوم اسلامی |
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی | |||
سیاست در اسلام | |||
---|---|---|---|
پایهها | |||
|
|||
موضوعها | |||
نمودها | |||
|
|||
جنبشها | |||
|
|||
نوشتارهای کلیدی | |||
اصول دولت و حکومت اسلامی
(محمد اسد) |
|||
درگاه سیاست (en) | |||
طرفداران اقتصاد اسلامی به طور کلی آن را به صورتِ نه سوسیالیستی و نه سرمایه داری، بلکه به عنوان یک "راه سوم" توصیف میکنند ؛ طریقی ایدهآل که هیچ کدام از معایب دو سیستم دیگر را ندارد. یکی از ادعاهایی که در میان دیگر ادعاها توسط تجدد طلبان و فعالان اسلامی برای سیستم اقتصاد اسلامی عنوان شده است، این است که شکاف بین غنی و فقیر کاهش و رفاه افزایش پیدا میکند اما در عمل به نظر اقتصاد اسلامی هیچگاه اجرایی نشده است و جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ هشت ساله بین ایران و عراق و به روی کار آمدن دولت اکبر هاشمی رفسنجانی سیاست های سرمایهداری را انتخاب نموده و تابه حال از آن پیروی نموده است که نتیجه آن را موثر بر شکاف طبقاتی و ناکارآمدی اقتصاد کنونی ایران میدانند.
نگاه اسلام به اقتصاد
اقتصاد اسلامی بر قناعت و اعتدال در مصرفگرایی تأکید دارد. اقتصاد در اندیشه غرب نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود میداند؛ ولی در اسلام منابع و امکانات، نامحدود معرفی شدهاند.
(به عربی: وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا) قرآن، سوره ابراهیم، آیه ۳۴
ترجمهٔ آیه:«و اگر بخواهید نعمتهای خداوند را در شمار بیاورید نمیتوانید نعمتهای خداوند را به حد و حصری محدود کنید.»
اسلام، مسئلهٔ اقتصاد را (بر اساس اصالت انسان) به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها میتواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده است و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم میداند اقتصاد در مکتب اسلام.[1]
(به عربی: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأْرْضِ) قرآن مجید، آیهٔ ۹۶
ترجمهٔ آیه: و اگر مردم ایمان آورده و پرهیزگار بودند، ما درهای برکات زمین و آسمان را بر آنها گشوده بودیم.
برخی معتقدند اقتصاد اسلامی ترکیب دو نگرش سوسیالیستی و سرمایه داری است که البته با ادعای نظریه پردازان اقتصاد اسلامی همخوانی ندارد.
جایگاه اقتصاد اسلامی
در تفسیر و تحلیل رشد و توسعه اقتصادی، پیروان مکاتب اقتصادی کلاسیک، نئو کلاسیک، مکتب کینز و امثال آنها؛ دیدگاههای خاص خود را در جهت طراحی نظام اقتصادی مطرح نمودهاند. به عنوان نمونه، کلاسیکها در مورد بازار آزاد، نئو کلاسیکها در زمینهٔ کارآفرینی، پیروان مکتب شیکاگو در زمینهٔ نقش آموزش، طرفداران فیزیوکراسی در خصوص کشاورزی و مکتب سوداگران (مرکانتلیسم) در زمینه مازاد صادرات؛ نظرهای ارزشمندی را مطرح نمودهاند.
آیین اسلام نیز، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسانها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط میباشد، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی به تفصیل بیان گردیدهاست…
شاخصه های مدیریتی اقتصاد اسلامی
عدالت (بقره، آیه ۲۷۹؛ انعام، آیه ۱۵۲؛ حدید، ایه ۲۵)، گردش سالم ثروت در تمام سطوح و اقشار جامعه و عدم انحصارگرایی (حشر، آیه ۷)، ممنوعیت خروج نقدینگی از چرخه اقتصادی و لزوم گردش آن در کار و تولید(توبه، ایه ۳۴)، مالکیت های چند گانه از خصوصی تا مالکیت عمومی و دولتی(انفال، ایات ۱ و ۴۱؛ حشر، ایه ۷؛ نساء، آیه ۲۹؛ بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۹)، کار و کسب و تلاش(هود، آیه ۶۱؛ نحل، ایه ۱۴؛ مزمل،ایه ۲۰ و ایات دیگر)، اعتدال در مصرف و پرهیز از هر گونه اسراف و تبذير(انعام، آیه ۱۴۱؛ اعراف، ایه ۳۱؛ اسراء، ایه ۲۶) و تامین نیازهای محرومان و نیازمندان و سائلان(بقره، ایات ۱۷۷، ۲۱۵ و ۲۷۳؛ انعام، ایه ۱۴۱ و ایات دیگر)
در اقتصاد اسلامی هر گونه رفتاری که موجب شود تا هدف اصلی و حکمت آفرینش به آخر نرسد، ممنوع بوده و از سوی دولت بر اصلاح و تصحیح رفتار اقتصادی انجام می گیرد تا کسی یا گروه یا شرکتی بر خلاف اهداف عالی اسلام یا مصلحت مسلمین اقتصاد را سامان ندهد و به کار نگیرد. از این روست که از رباخواری (بقره، آیه ۲۷۵) و بی عدالتی (ابراهیم، ۳۴ و ایات دیگر) و حتی سلطه نابخردان و سفیهان (نساء، ایه ۵) کم فروشی (اعراف، ایه ۸۵)، کنزاندوزی و گردش ناسالم اقتصادی باز داشته است. (حشر، ایه ۷ و آیات دیگر) بازداشته و به عنوان گناه با آن مخالفت شده است و برخی از موارد را به عنوان اعلان جنگ با خداوند ارزیابی کرده است. (بقره، آیه ۲۷۹)
اصول روش اسلام در توزیع ثروت
اصول روش اسلام در توزیع ثروت، در درجه اول، صیانت از عدالت اجتماعی، حفظ حقوق مردم، تقسیم مالکیت به سه بخش (ملی، خصوصی و دولتی) است. در این راستا، به تحریم راههای نامشروع مانند ربا میپردازد و حل مشکلات اقتصادی را در چهارچوب قوانینی مانند استفاده از عقود اسلامی میداند. برخی از این قوانین در ابواب مضاربه، مزارعه، مساقات، بیع، اجاره، جعاله، زکات، خمس و امثال آن بیان گردیده است.
اقتصاد اسلامی در ایران
در سال ۱۹۷۸، سید روح الله خمینی مدعی شد که شرکتهای چندملیتی اقتصاد ایران را در دست گرفتهاند و سیاستهای محمدرضاشاه در حال به نابودی کشاندن کشاورزی است تا به خارجیان فعال در حوزه کشاورزی تجاری کمک کند؛ وی اعلام کرد که هدف اصلیش را در اقتصاد، کم شدن وابستگی ایران به غرب و استقلال اقتصادی قرار خواهد داد؛ و این که اقتصاد بر اساس تعالیم اسلام پایهریزی خواهد شد.
قبل از پیروزی انقلاب، شهید سید محمد باقر صدر تلاشهایی جهت تبین نظام اقتصادی اسلامی و مؤلفههای مکتب اقتصادی آن، مبذول داشت.
پس از انقلاب اسلامی، بانکداری یکی از عرصههایی بود که برای تطبیق آن با قوانین اسلامی، محل ورود اقتصاد اسلامی بود؛ در همین راستا قانون بانکداری بدون ربا تصویب و اجرا شد.
دیگر عرصه مهم ورود اقتصاد اسلامی، موضوع انفال و مالیکت منابع طبیعی بود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محل تأکید قرار گرفت.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در اقتصاد اسلامی که با پیروزی انقلاب پررنگ شد، بحث استقلال و خودکفایی به معنای نفی وابستگی بود؛ در حال حاضر و برپایه برخی آموزههای اقتصادی موجود، باید تا حد ممکن در راستای استقلال معقول اقتصادی همت گمارد.
نقد و مناقشه
اقتصاد اسلامی به این دلایل بی اعتبار و دون شناخته است:
- متهم به "عدم انسجام، ناقص بودن، غیر عملی بودن، و نامناسب بودن"[یادداشت 1] و این که به جای حل مسئله، توسط "هویت فرهنگی" به کار انگیخته شده است (تیمور کوران، جان فاستر)؛[2][3][4][5]
- به طور تئوریک "شلم شوربایی از تفکرات مردم باورانه و سوسیالیستی"[یادداشت 2] بودن آن، و این که در عمل، "چیزی بیش از کنترلِ دولتیِ ناکارآمدِ اقتصاد و یک سری سیاستهای بازتوزیع تقریباً به یک اندازه ناکارآمد [نیست]" (فرد هالیدی)؛[6]
در زمینه ای سیاسی و منطقه ای، که در آن اسلام گرایان و علما ادعا میکنند در مورد همه چیز نظری دارند، جالب است که در موردِ این مرکزیترینِ فعالیتهایِ انسان، فراتر از سخنانِ پارسامنشانهٔ پیدرپی دربارهٔ این که چه طور مدلِ آنها نه سرمایه داری است و نه سوسیالیستی، چه قدر برای گفتن کم دارند.[6]
- چیزی چندانی بیش از این نیست: تقلید از اقتصاد سنتی، مزین به آیات قرآن و سنت (محمد احمد خان)؛
- مدعی تقاضا برای بازگشت به رسوم اسلامی، که [این رسوم] در واقع "سنت ابداع شده"[یادداشت 3] هستند (تیمور کوران)؛[یادداشت 4][7]
- شکست در رسیدن به این اهدافش: براندازی سود روی پول، برقراری برابری اقتصادی، و یک وجدان کسبوکار برتر؛[8] با این حال "از روی جهالت، از روی تحمل و بردباریِ هدایتشده در مسیرِ اشتباه، از نگاه موشکافانهٔ نقادانه فروگذار کرد"، و در رسیدن به این اهداف شکست خورد چرا که شیوهها و مقاصدش "بیش از حد غیر واقع بینانه [است] تا که بخواهد برای ساختارهای غالب اقتصادی شاخ و شانه بکشد" (تیمور خان).[7]
دانش مالی و بانکداری اسلامی
یک نتیجه قابل توجه (و آماج انتقاد) اقتصاد اسلامی، ابداع صنعت دانش مالی و بانکداری اسلامی است.
جستارهای وابسته
یادداشت
- "incoherence, incompleteness, impracticality, and irrelevance"
- "a hodgepodge of populist and socialist ideas"
- Invented tradition
- به نظر وی: اقتصاد اسلامی خودش نمونه امری است که "سنت اختراعشده" خوانده شده. ... تا میانه قرن بیستم [میلادی] نبود که پس از آن کمپینهایی راه افتاد برای شناسایی الگوهای تفکر و کارکرد اقتصادی بهطور خودآگاه [به اسلام]، اگر نه همچنین بهطور منحصر [به اسلام]. تا آن زمان درونمایه اقتصادی رسالهها که بر پایه منابع اسلامی سنتی قرار داده شده بود فاقد سیستماتیزاسیون [یا سیستممندی] بود؛ آنها به سختی یک بدنه اصلی از تفکر را که به شکل دکترینی منسجم و خودکفا قابل تشخیص باشد را شکل دادند.
منابع
- (اقتصاد در مکتب اسلام، امام موسی صدر، مقدمه و پاورقی: علی حجتی کرمانی، مقدمه، ص سیزده)
- Foster, John (11 December 2009). "How Sharia-compliant is Islamic banking?". BBC News. Retrieved 22 September 2016.
- Kuran, "The Economic Impact of Islamic Fundamentalism," in Marty and Appleby Fundamentalisms and the State, U of Chicago Press, 1993, pp. 302–41
- "The Discontents of Islamic Economic Mortality" by Timur Kuran, American Economic Review, 1996, pp. 438–42
- Tobin, Sarah A. (2014). ""Is it really Islamic?"". In Wood, Donald C. Production, Consumption, Business and the Economy: Structural Ideals And ... Emerald Group Publishing. p. 139. Retrieved 23 September 2016.
- Halliday, Fred, 100 Myths about the Middle East, Saqi Books, 2005 p. 89
- Kuran, Timur (2004). Islam and Mammon: The Economic Predicaments of Islamism. Princeton University Press. p. x. Retrieved 25 March 2015.
- Pipes, Daniel (September 26, 2007). "Islamic Economics: What Does It Mean?". Jerusalem Post. Retrieved 5 August 2015.
- سید محمد باقر صدر، اقتصادنا، ص. ۳۳۰ تا ۳۳۴
- سید رضا حسینی نسب، مجموعه مقالات علمی، ص. ۱۵ تا ۱۸
- منصور شفیعزاده (۱۳۷۳)، نگاهی دوباره به اندیشههای اقتصادی حضرت امام خمینی (س)، تهران: نشر مدرس، ص. ۱۸۷
- یدالله دادگر کرمانجی (۱۳۷۸)، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، تهران: نشر مدرس، ص. ۱۴۴
- محمود روزبهان (۱۳۷۸)، اقتصاد اسلامی، تهران: نشر قلم، ص. ۱۷۲
- امام موسی صدر، اقتصاد در مکتب اسلام، به کوشش علی حجتی کرمانی.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Islamic economics». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸.