زکریای رازی
ابوبکر محمّد بن زَکَریا رازی (۲۵۱ ه. ق – ۳۱۳ ه.ق معادل ۲۴۳−۳۰۴ ه.ش)[5] همهچیزدان،[6] پزشک، فیلسوف و شیمیدان ایرانی[7][8][9] است. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشتهاست و بهعنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)[10] و نفت سفید[11] مشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهانشناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.[12]
ابوبکر زکریای رازی | |
---|---|
زادهٔ | ابوبکر محمّد بن زکریا رازی۲۴۳ خورشیدی شعبان ۲۵۱ ۲۷ اوت ۸۶۵ ری، ایران |
درگذشت | ۹ آبان ۳۰۴ ۵ شعبان ۳۱۳ ۳۱ اکتبر ۹۲۵ ری، ایران[1] |
ملیت | ایرانی |
شاگرد | یحیی بن عدی |
استاد | |
پیشه | پزشکفیلسوفکیمیاگر |
دین | مورد اختلاف[3][4] |
بهگفتهٔ جرج سارتن، که به پدر علم تاریخ مشهور است، رازی «بزرگترین پزشک ایران و جهان اسلام در زمان سدههای میانه بود». پرویز اذکایی و جوئل کریمر در کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه رازی را شخصیتی دانستهاند که بر قلهٔ انسانگرایی ایرانی ایستادهاست.[13]
به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت رازی شیمیدان بزرگ ایرانی و روز داروساز نامگذاری شدهاست.
سرگذشت
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. هر چند ابوبکر نام است و به عنوان کنیه استفاده نمیشود. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریا رازی خواندهاند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. بهگفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی و ۲۴۴ شمسی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[14] در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموختهاست. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندیشاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
رازی در سال ۳۱۳ (قمری)[15] (۳۰۴ شمسی) در ری درگذشت.[16] مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته ماندهاست.[1]
باورهای دینی
کتابهایی در تقبیح مذاهب و در باب روشهای شیادی پیامبران، به رازی منسوب است که اگرچه امروز خودشان موجود نیستند، اما بخشهایی از آنها در آثار دیگران بحث و بررسی شدهاند. به گفتهٔ بیرونی، رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی را که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند، شیادانی میدانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشتهاند. وی همچنین قرآن را مجموعهای از افسانههای سراسر تناقض میخواند که هیچ اطلاعات مفید و بدردبخوری ندارد.[17][18][19] هانری کربن در مقدمهای که بر جامعالحکمتینِ ناصرخسرو نوشته (بخشی از آن با نامِ «نقد آراء محمد زکریا رازی در جامعالحکمتین» به فارسی ترجمه شدهاست)، میگوید وی نبوت و وحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت.[20] در تفکر رازی همهٔ انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا از لحاظ توانایی کسب معرفت با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتریای ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسانها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد، به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها میشود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.[21] کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند.[22][23]
- «فی النبوات»[24] که دیگران به طعن و استهزاء، نام آن را «نقض الأدیان» نهادهاند.[25]
- «فی حیَلِ المُتَنَبّین»[24] دیگران به طعن نام او را «مخارق الأنبیاء» گذاشتهاند.[26]
دو کتاب بالا اکنون در دست نیست. اما جنیفر مایکل در کتابش نقلقولهایی از کتب بالا میآورد.[27] همچنین احمد بیرشک مینویسد: «از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیانآور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمینها شک داشت».[28]
رازی دربارهٔ قرآن میگوید:
تو ادعا میکنی که معجزهای که [نبوت محمد را اثبات میکند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن. تو میگویی که هر کس انکارش میکند یکی مشابه اش را بیاورد. در واقع ما میتوانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جملهبندی شدند و مفاهیم را موجزتر میرسانند. آنها معانی را بهتر میرسانند و وزن شعری بهتری دارند. آنچه تو میگویی ما را شگفت زده میکند. تو دربارهٔ کتابی سخن میگویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی را بازگویی میکند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و بهدردبخوری ندارد و آنگاه تو میگویی چیزی شبیه آن بیاور؟[29][30][31]
وی را هیچگاه به دلیل دیدگاههای ضددینی که داشت زندانی یا اعدام نکردند اما نوشتارهای دینیش مورد سانسور قرار گرفتند و از میان رفتند.[12] گروهی معتقدند این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آنها زدند. ابوحاتم رازی در کتاب اعلام النبوه نوشتهاست که این ملحد با عقل معیوب و نفس و رأی ضعیف خود کلامی در ابطال نبوت تصنیف کردهاست.[32] کسانی چون ناصرخسرو، ابن حزم و موسی بن میمون او را نادان و مهوس بیباک و سخنان او را دعاوی و خرافات بیدلیل، هوس و هذیانات خواندهاند.[33] ابن قیم الجوزیه میگوید: «رازی از هر دینی بدترین چیزهای آن را برگزید و کتابی در ابطال نبوات و رسالهای در ابطال معاد تألیف کرد و مذهبی ساخت که از مجموع عقائد زندیقان عالم ترکیب یافته بود».[34] افراد زیادی بر باورهای رازی رد نوشتهاند و برخی از باورهای رازی را در این ردیهها نقل کردهاند. ذبیحالله صفا از ۱۲ نفر که بر آرای رازی رد نوشتهاند نام میبرد.[35]
رد بیدینی
برخی از محققین، در رد بیدینی وی اظهار میدارند که در کتابهای مهم او مانند «الحاوی» عبارات فراوانی وجود دارد که مسلمان بودن او را تأیید میکند در ظاهر آثار باقی مانده از او که مسلّماً از تألیفاتش میباشد، عبارتی که مبیّن اعتقاد رازی به عدم نیاز به نبوّت و وحی و شریعت باشد، دیده نشد، بلکه بر خلاف آن، عبارات و کلمات زیادی در آنها وجود دارد که اعتقادش به اسلام را میتوان از آنها برداشت کرد. تنها منبعی که برای شناخت این جنبه از اعتقادات رازی در دست است، کتاب «اعلام النبوه» اثر ابوحاتم رازی دانشمند اسماعیلی همزمان با محمد (بن زکریا) رازی است؛ البته، در این کتاب نامی از رازی نیست، بلکه موارد نقل قول شده منسوب به رازی با جملهٔ «قال الملحد» بیان گشتهاست.[36] باور این گروه مبنی بر عدم الحاد محمد بن زکریا رازی و حتی دین دار یا شیعه بودن وی؛ بر استدلالهای استوار است که برخی از آنها عبارتاند از:[37][38][39]
- در قدیمیترین منابع کتابشناسی مانند الفهرست ابن ندیم که یک سده بعد از او میزیسته، کتابهایی به رازی نسبت داده شده که مؤیّد اعتقاد او به وحدانیت خدا، نبوت پیامبران، معاد و حتی مکتب تشیع است: «کتاب الحاصل فی العلم الإلهی»، «کتاب فیما یرد به اظهار ما یدعی من عیوب الأنبیاء»، «کتاب علی سهیل البلخی فی تثبیت المعاد» و «فی آثار الامام الفاضل المعصوم».
- ابن طاووس رسالهای از رازی نقل میکند به نام «برء الساعه» که ابتدای آن، به روش علمای شیعه میباشد؛ در ابتدای این رساله چنین آمدهاست: «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله کما هو اهله و مستحقه و صلواته علی خیر خلقه محمد و آله و عترته و سلم تسلیما کثیراً».
- شهرت رازی در طب و نزدیکی او به سلاطین عاملی است برای به وجود آمدن رقیبان و دشمنان او که سعی کردهاند او را از میدان خارج کنند و بهترین وسیله نیز در آن عصر اتهام کفر و خروج از دین بودهاست.
- دو کتابی که به رازی در مورد الحاد نسبت دادهاند، در منابع به صورت مشکوک به او نسبت داده شدهاست و استناد به او قطعی نیست؛ لذا برخی کتابهای الحادی منسوب به او را ساختگی میدانند.
- تهمت کفر و الحاد از سوی ابوحاتم رازی که اسماعیلی مذهب است به محمد بن زکریا نسبت داده شدهاست. از طرفی چون محمد بن زکریا رازی در کتاب «فی الرد علی الکیال فی الامامه» بر اسماعیلیه حمله کردهاست. بسیار موجه است که گفته شود؛ اسماعیلیه اتهام الحاد را به انتقام تألیف آن کتاب به او نسبت دادهاند.
مطهری در تألیفات خود اظهار داشته که چون تمام کتابهای رازی در دسترس نیست، نمیتوان پیرامون او اظهار نظر قطعی کرد، اما از مجموعه قرائن به دست میآید که او منکر نبوت نبوده، بلکه با مدعیان دروغین نبوت در ستیز بودهاست. محال است مناظرات رازی با ابوحاتم در منزل یکی از بزرگان ری و در حضور اکابر و بزرگان شهر پیرامون ابطال اصل نبوت باشد و او همهٔ مذاهب را باطل اعلام کند و سپس در کمال احترام نیز زیست نماید. رازی سخت پایبند توحید و معاد و اصالت روح و بقای آن بودهاست و چگونه ممکن است کسی که اصول مبدأ و معاد را قبول دارد، نبوت را انکار کند، بلکه از آثار او به دست میآید که اندیشهٔ امامت، ذهن او را به خود مشغول کرده بودهاست و بدیهی است که اندیشهٔ امامت با منکر نبوت همراه نیست. به عقیدهٔ مطهری، استدلالهایی که به رازی در نفی نبوت نسبت داده شدهاست، آنقدر ضعیف است که در شأن مقام علمی او نیست. او احتمال شیعه بودن رازی را منتفی نمیداند بلکه بیان میکند؛ بعید نیست که رازی تا حدودی طرز تفکر شیعی امامی داشتهاست و همهٔ متفکرانی که چنین اعتقادی داشتند، از سوی دشمنان شیعه، به کفر متهم میشدند.[40][41]
نویسندهٔ خزینة الأصفیاء، او را از اکابر صوفیه میشمارد که پیوسته از خوف خدا در گریه بود. غلام سرور هندی در تاریخ وفات او سرودهاست:
چون شد از دنیا به فردوس برین | حضرت بوبکر رازی اهل راز | |
وصل او بوبکر محبوب حبیب | هست هم صوفیّ کامل پاکباز |
هر یک از جملههای «ابوبکر محبوب حبیب» و «صوفی کامل پاکباز» ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که ـ به گفتهای ـ اشاره به سال فوت اوست.[42][43]
وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد. از جمله آثار انتقادی وی نسبت به ادیان دیگر، کتابی در «رد سیسن ثنوی» (ردی بر مانویت) است.[44]
در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی
مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب فهرست کتب رازی نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب، تولد رازی در ماه شعبان ۲۵۱ (قمری) ه.ق (سپتامبر ۸۶۵ م)(۲۴۴ شمسی) و مرگ او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق (۳۱ اکتبر ۹۲۵ م) (۳۰۴ شمسی) ثبت شدهاست. ضمناً «در این رساله ابوریحان علاوه بر آنکه صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصتودو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.»[45]
اخلاق و صفات رازی
رازی، مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست. ابنالندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، بهویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشتهبود.»[46] رازی، در کتابی به نام صفات بیمارستان، این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد.[47] رازی دربارهٔ جاهل عالمنما افشاگریهای متعددی صورت دادهاست و با افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند بهشدت مخالفت میکرد و بههمینسبب مخالفانی داشت.[48]
استادان و شاگردان
دربارهٔ استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را در پزشکی شاگرد علی بن ربن طبری و در فلسفه شاگرد ابوزید بلخی میدانند و ابوالعباس نیشابوری را استاد وی در گیتیشناسی میپندارند[49] اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی به نام ایرانشهری بهعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامدهاست. از این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.
آثار
درمورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخدا آمدهاست: ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد. محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مولفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریا رازی» نوشتهاست که در سال ۱۳۳۹ بهوسیلهٔ انتشارات دانشگاه تهران چاپ شدهاست؛ در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و …
پزشکی
رازی پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمانهای امروزی نیز بهکار میرود، به ویژه در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و پژوهشگران از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهرهها بردهاند. ابنسینا رازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تألیف قانون از الحاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
- رازی و بیمارستان
ابن خلکان، کاستیلیونی و … از رازی به عنوان سر دستهٔ پزشکان عملی و کلینیسین نامبردهاند.[50]
- رازی و آزمایشهای پزشکی
میتوان گفت که رازی جزو اولین پزشکانی است که تجربه و آزمایش را وارد علم طب کردهاست.[51]
- استحالات شیمیایی به عنوان دارو
چنانکه میدانیم رازی قبل از طب به کیمیا مشغول بود و اطلاعات زیادی دربارهٔ مواد داشتهاست. او اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کردهاست.[52]
آبله و سرخک
رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشتهاست. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست.
درمان بیماریهای داخلی
رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست.»[53]
وی بسیاری از داروها را روی جانوران آزمایش کرده و آثار آنها را ثبت و تشریح کردهاست و سپس برای بیماران تجویز میکردهاست.
جراحی
اگرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» میشناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی دربارهٔ «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نوشته و در آن تأکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام بردهاست. رازی اولین طبیب یا پزشکی است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشتهاست.
تغذیه
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی دربارهٔ خوراک دارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دورهٔ کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص گندم و سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آبها و شرابها و مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و ماهیها و… سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و گوارش غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد.
پزشکی کودکان
نخستین نوشتهٔ اختصاصی و مستقل راجع به بیماریهای کودکان به محمد بن زکریای رازی نسبت داده شدهاست و از این رو برخی همانند مورخ انگلیسی سایریل الگود او را پدر پزشکی کودکان قلمداد کردهاند.[54]
شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. بیشتر تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. وی با آنکه کیمیاگری را باور دارد، پایهگذار شیمی نوین است؛ «هر چند که بعضی کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند؛ ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.»[55] در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دستهٔ فلز و شبه فلز (به گفتهٔ او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
- رازی کاشف الکل است.
- از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود.
- از تأثیر آبآهک بر نشادر (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک به دست آورد.
- با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها زخم را شستشو میدادند.
- از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد.
- برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
- او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فلسفه
رازی مانند جالینوس باور داشت که یک پزشک برجسته باید یک فیلسوف نیز باشد.[12] رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفهٔ ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت. رازی را میتوان برجستهترین چهرهٔ خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفهٔ وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه… در فلسفه اخلاق رازی مسئلهٔ لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیلهٔ امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند.
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفهاش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفهٔ ایرانی و بابلی و هندی پایهگذاری کرده بود. مهمترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان، جهان را خلق نکرد؟»[56]
در مابعدالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.[57]
کیهانشناسی
کیهانشناسی رازی بر ۵ اصل ابدی استوار است: خالق، روح، فضا، زمان و ماده. در این سیستم خدا را نوعی «خالق» در نظر میگیرد که از «هیچ چیز» ایجاد نمیکند بلکه او ابتدا یک ماده پیش ماده را شکل میدهد، که به شیوهٔ اتمی تصور میشود.[12]
یادبودها
دولت جمهوری اسلامی ایران در ژوئن ۲۰۰۹ به عنوان نشانی از پیشرفت علمی صلحآمیز ساختمان-مجسمهای به شکل چهارتاقی که ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی در آن دیده میشود را به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در محوطهٔ آن در سمت راست ورودی اصلی قرار داده شدهاست. در این چهارتاقی مجسمههایی از چهار فیلسوف ایرانی خیام، ابوریحان بیرونی، زکریا رازی و ابوعلی سینا قرار دارد.[58]
انستیتو رازی در استان البرز و دانشگاه رازی در کرمانشاه به افتخار وی نامگذاری شدهاند. ۵ شهریور مصادف با سال روز تولد محمد بن زکریا رازی در ایران به عنوان روز داروساز نامگذاری شدهاست.[59]
آرامگاه رازی
یکی از محورهای مورد بحث در سمینار ریشناسی (۹ و ۱۰ بهمن ۱۳۷۳) مدفن محمد بن زکریای رازی بود و نویسندگانی مانند بیژن شهرامی معتقد بودند که احتمالاً محوطهٔ تاریخی برج طغرل آرامگاه وی است.
احمد ابوحمزه، ریشناس، محل دفن رازی را در امامزاده شعیب شهرری میداند.[60]
دربارهٔ رازی
زکریای رازی (نمایشنامه)، عبدالحی شماسی، نشر قطره، ۱۳۸۵، شابک: 0-627-341-964-978:ISBN.
همچنین مطالب این بخش براساس منابع و مآخذ کتابهای «محمد زکریا رازی»[61] و «حکیم رازی»[62] تنظیم شدهاست.
فارسی
- الفهرست، ابنالندیم، تهران، ۱۳۵۰.
- ایران بعد از اسلام، عباس خلیلی، جلد۱و۲، تهران، ۱۳۳۵.
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶.
- فرهنگ نفیسی، دکتر ناظمالاطباء، پنج جلد، تهران، ۱۳۴۳.
- فیلسوف ری، مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۰.
- یک نابغه بزرگ ایرانی (رازی طبیب ایرانی)، دکتر محمود نجمآبادی، ۱۳۴۱.
- اساطیر ایرانی، مهرداد بهار، تهران، بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۲.
- ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۶
- مولفات و مصنفات رازی، محمود نجمآبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
- ترجمه تاریخ علم، جرج سارتن، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
- ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۶۳.
- میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۴۴.
- الانبیه عن حقایق الادویه، موفقالدین ابومنصور علی الهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبهای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
- تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پروفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
- حکیم رازی، پرویز اذکایی، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۸۲.
عربی
- فهرست کتب محمد بن زکریا رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
- تاریخ آداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر ۱۹۱۲ میلادی.
- تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
- تاریخ البیمارستانات فی الإسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.
زبانهای اروپایی
- پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors)، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigerist)، نیویورک، ۱۹۵۸ میلادی
- تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine)، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major)، ۱۹۵۴ میلادی.
- تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia)، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgood)، کمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
- زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes)، س.ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings))، لندن، ۱۹۱۳ میلادی.
- تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire))، با شرکت عدهای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پروفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
- اطباء مشهور، فرانسوی، رنه دومینان (به فرانسوی: Réné Dumenil)، ژنو، ۱۹۷۴ میلادی.
- تاریخ ادبیات عرب، آلمانی، (به آلمانی: Geschichte der Arabischen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷ میلادی.
- تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabischen Ärzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰ میلادی.
انتقادها
ابوریحان بیرونی در رسالهٔ کوتاهی که در اواخر قرن ۱۱ میلادی نوشت رازی را به خاطر دیدگاههای دینی و فلسفیاش نقد کردهاست. بیرونی فردی مسلمان بود در حالی که رازی دین را به باد انتقاد میگرفت. همچنین نوشتههای وی جنبه همگونی با هرمسیه داشت[63] و همچنین با مانویها به هم دردی میپرداخت و اینها دلایل نقد وی توسط ابوریحان بیرونی بود.
ابن سینا هم که خود پزشک و فیلسوف بود رازی را برای دخالتهایش در متافیزیک مورد نقد قرار میدهد. وی در بحثی دربارهٔ رازی به ابوریحان بیرونی میگوید:
یا از محمد ابن زکریا رازی که در متافیزیک دخالت میکند و بیش از شایستگی خود رفتار میکند. او باید به جراحی و آزمایش ادرار و مدفوع محدود شود - در واقع او خود را در معرض دید قرار داده و جهل خود را در این موارد نشان دادهاست.[64]
ناصرخسرو در کتاب زادالمسافرین، ابوالعباس ایرانشهری را استاد رازی میداند و رازی را نکوهش میکند که از دیدگاههای استادش به نظرات ملحدانهای مانند نفی ابداع و قول به مبادی پنجگانه ازلی رسیدهاست.[65][66]
جستارهای وابسته
پانویس
- خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا): راز قبر «رازی»، نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۳۹۶؛ بازدید در ۲۴ شهریور ۱۳۹۶.
- https://rch.ac.ir/article/Details?id=13363
- Hecht, Jennifer Michael (2003). Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson. Harper San Francisco. ISBN 0-06-009795-7.
- Mirfetros, Ali (1978), "Zendiqs and Materialistic Thinkers", Hallaj (10th ed.), Alborz Press, pp. 102–126.
- ۲۵۱ ه.ق برابر با ۲۴۴ خورشیدی و ۸۶۵–۳۱۳ ه.ق برابر با ۳۰۴ خورشیدی، ۹۲۵
- Akande, Habeeb (2015). A Taste of Honey: Sexuality and Erotology in Islam. Rabaah Publishers. p. 17. ISBN 978-0-9574845-1-1.
Zakariyyā' ar-Rāzī (d. 925), a Persian polymath, who, under the name of Rhazes, later became one of the most important authorities for Latin scholasticism.
- Kapur, Malavika (2015). Psychological Perspectives on Childcare in Indian Indigenous Health Systems. Springer. p. 8. ISBN 9788132224280.
Rhazes (or Rasis, or Muhammad ibn Zakariya Razi Persian (854 CE–925/935 CE) was a polymath, physician, alchemist and chemist, philosopher and important figure in the history of medicine.
- Robinson, Victor (1944), The story of medicine, New York: New Home Library
- Porter, Dorothy (2005), Health, civilization, and the state: a history of public health from ancient to modern times, New York: Routledge (published 1999), p. 25, ISBN 0-415-20036-9
- Changizi Ashtiyani, Saeed; Shamsi, Mohsen; Cyrus, Ali; Tabatabayei, Seyed Mohammad (2013). "Rhazes, a Genius Physician in the Diagnosis and Treatment of Nocturnal Enuresis in Medical History". Iranian Red Crescent Medical Journal. pp. 633–638. doi:10.5812/ircmj.5017.
By then, he was credited for the discovery of sulfuric acid and ethanol.
- "Saudi Aramco World :The Oil Weapons".
- Straface, Antonella (2011). "Abū Bakr al-Rāzī, Muḥammad ibn Zakarīyāʾ (Rhazes)". Encyclopedia of Medieval Philosophy. Springer Netherlands. pp. 6–10.
- پرویز اذکایی، حکیم رازی، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۸۴، صص ۱۴ و ۱۲۶.
- محمود نجمآبادی، ص ۶.
-
- برابر با 31 اکتبر ۹۲۵
- «الگوریتم گاهشماری ایران (تقویم هجری شمسی)». بایگانیشده از اصلی در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ اکتبر ۲۰۱۷.
- Bullivant, Stephen; Ruse, Michael (2016-12-20). The Oxford Handbook of Atheism. OUP Oxford. ISBN 9780199644650.
Razi produced a number of highly controversial philosophical critiques of prophecy and revelation. None of them is extant except in citations, but their titles alone make his programme clear: Book on the Prophets’ Fraudulent Tricks; Book on the Ploys of the Impostors of Prophecy; and Book on the Refutation of Religions.5 The Qur ’an, according to Razi, is‘full of contradictions and does not contain any useful information or explanation' [...] How come do you deem it necessary that God would single out some for prophecsy and some not, and give them privilege over the people as their guides, and make people dependent on them? And how come do you deem it fitting the wisdom of the All-wise [God] to choose this for them, inciting one against another, enforcing enmities among them, increasing war among them, and thus bringing death upon the people?
- Stroumsa, Sarah (1999-01-01). Freethinkers of Medieval Islam: Ibn Al-Rawāndī, Abū Bakr Al-Rāzī and Their Impact on Islamic Thought. BRILL. ISBN 9004113746.
By these worthless stupidities he intended to butteres his claims and to expose the fradulent tricks and senseless myth. [...] You are talking about a work which recounts ancient myths, and which at the same time is full of contradictions.
- Starr, S. Frederick (2013-10-06). Lost Enlightenment: Central Asia's Golden Age from the Arab Conquest to Tamerlane. Princeton University Press. ISBN 9781400848805.
By God what you say astonishes us! You are talking about a work which recounts ancient myths, and which at the same time is full of contradictions and does not contain any useful information or explanation.
- کربن، هانری (۱۳۸۸). ترجمهٔ شهروز خنجری. «نقد آراء محمد زکریا رازی در جامعالحکمتین ناصرخسرو». معارف (۶۹): ۱۵۲. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - امانی، میثم (بهمن ۱۳۸۶). «نبوت در نگرش محمد بن زکریا رازی». اطلاعات حکمت و معرفت. ااطلاعات (۱۱): ۷۱. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - تاریخ فلسفهٔ اسلامی، هنری کوربن، ص۱۶۲
- معارف اسلامی در جهان اسلام، سیدحسین نصر، ص۲۳
- وبگاه فلاسفه، کیاوش ماسالی
- اقوال گوناگون درخصوص عقاید فلسفی و دینی زکریا رازی
- اقوال گوناگون درخصوص عقاید فلسفی و دینی زکریا رازی
- Jennifer Michael Hecht, "Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson", pg. 227-230
- احمد بیرشک، ص۴۶۳
- مناظره محمد زکریا رازی با ابوحاتم رازی/ ترجمه و تعلیقات محب الاسلام (چاپ اول ed.). [تهران]: نشر منیر. 1998. p. 427. ISBN 964-5601-31-2.
- Stroumsa, Sarah. Freethinkers of Medieval Islam: Ibn Al-Rawāndī, Abū Bakr Al-Rāzī and Their Impact on Islamic Thought. BRILL. p. 103. ISBN 9004113746.
- Bullivant, Stephen; Ruse, Michael. The Oxford Handbook of Atheism. OUP Oxford. ISBN 978-0-19-166740-4.
- مناظره محمد زکریا رازی با ابوحاتم رازی. ص۶۳
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی. ص۱۷۶
- فیلسوف ری. ص۱۲۵
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی. ص۲۰۳ تا ۲۰۵، فیلسوف ری. ص۲۶۲
- «Magiran | روزنامه رسالت (1385/06/26): شریعت و وحی در تفکر فیلسوف ری؛ محمد بن زکریا رازی». www.magiran.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۴.
- بررسی نسبت انکار نبوت والحاد به محمد بن زکریا رازی، فصلنامه تأملات فلسفی، شماره ۱۳، دانشگاه زنجان، سال ۱۳۹۳، صفحات ۱۵۷–۱۲۹، نویسندگان:حوران اکبر زاده، نیره کاظمی.
- «زکریای رازی که بود؟ آیا او فردی ملحد بوده و به خدا، پیامبر و معاد اعتقادی نداشت؟! - گنجینه پاسخ ها». اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۹.
- «Magiran | روزنامه رسالت (1385/06/26): شریعت و وحی در تفکر فیلسوف ری؛ محمد بن زکریا رازی». www.magiran.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۴.
- «فلسفهٔ رازی؛ اعتدال زهد و لذت». فرهنگ امروز. ۲۰۱۵-۰۸-۳۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۴.
- قرآن، iqna ir | خبرگزاری بینالمللی (۱۳۸۷/۰۵/۱۸–۱۱:۱۱). «استاد مطهری نسبت کفر و الحاد به «محمد بن زکریا رازی» را مردود میداند». fa. دریافتشده در 2020-05-24. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ریحانةالادب، محمدعلی مدرس، ج۷، ص۲۸
- راز بزرگ رسالت ص ۸۸–۸۹
- عیونالانباء، ج2، ص352
- محمود نجمآبادی، ص۲.
- ابنالندیم، ص۵۳۱
- محمود نجمآبادی، ص۳۵.
-
- نقل قول: «فی العلّة الّتی لَها ینجحُ جُهّالُ الاطبّاءِ و العوامّ و النّساءِ اکثرُ مِنَ العلماء»
- http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=محمد+زکریای+رازی&SSOReturnPage=Check&Rand=0
- نجمآبادی، قصص و حکایات المرضی، ۱۶مقدمه.
- نجمآبادی، قصص و حکایات المرضی، ۱۶مقدمه.
- کامپل، طب عرب و نفوذش در قرون وسطی.
- محمود نجمآبادی، ۱۶۲
- Elgood, Cyril (2010). A Medical History of Persia and The Eastern Caliphate (1st ed.). London: Cambridge. p. 202-203. ISBN 978-1-108-01588-2.
By writing a monograph on 'Diseases in Children' he may also be looked upon as the father of paediatrics.
- احمد آرام، ص ۲۰۸.
- محمدرضا فشاهی، ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی، انتشارات کاروان، ۱۳۸۰، ص ۴۱.
- محمدرضا فشاهی، ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی، انتشارات کاروان، ۱۳۸۰، ص ۴۱
- http://www.unis.unvienna.org/unis/pressrels/2009/unisvic167.html
- "فرارسیدن روز داروساز و زادروز «محمد بن زکریا رازی» گرامی باد". روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی تهران. Archived from the original on 29 August 2012. Retrieved 3 August 2017.
|first1=
missing|last1=
in Authors list (help) - «کشف محل دفن زکریای رازی بعد از ۱۱ قرن». تابناک. ۱۹ بهمن ۱۳۹۹. دریافتشده در ۲۰ بهمن ۱۳۹۹.
- محمود نجمآبادی، ۲۶۰–۲۴۵
- پرویز اذکائی، ۸۵۴–۸۳۳
- Seyyed Hossein Nasr (1993), An Introduction to Islamic Cosmological Doctrines, p. 166. State University of New York Press, شابک ۰−۷۹۱۴−۱۵۱۶−۳ .
- Rafik Berjak and Muzaffar Iqbal, "Ibn Sina—Al-Biruni correspondence", Islam & Science, December 2003.
- ناصر خسرو، زاد المسافرین، ج۱، ص۷۳، تهران، ۱۳۰۳ش.
- Corbin, Henry (1998). The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy. North Atlantic Books. p. 72. ISBN 978-1-55643-269-9.
Al-Razi was posthumously accused of having plagiarized his master in Nasr-i-Khosraw polemics, and the latter did not hide his sympathy for Iranshahri.
منابع
- منابع مکتوب
- آسیموف، آیزاک (۱۲۶۶)، دائرةالمعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول، ترجمهٔ محمود مصاحب، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص. ۱۲۷
- ابن الندیم، محمدبن اسحاق (۱۳۸۱)، الفهرست، ترجمهٔ محمدرضا تجدد، تهران: اساطیر، شابک ۹۶۴-۳۳۱-۱۱۸-X
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۳۴)، لغتنامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل ۱۹۵، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ص. ۵۷۷
- «رازی، ابوبکر محمد بن زکریا»، خلاصهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان، ترجمهٔ محبوبین، صادق، به کوشش زیر نظر احمد بیرشک. ویراستار فریبرز مجیدی.، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۷۴، ص. ۴۶۳، شابک ۹۶۴-۵۵۱۵-۰۱-۷
- «علوم کاربردی، کیمیا و دیگر علوم خفّیه»، علم در اسلام، به کوشش احمد آرام.، تهران: سروش، ۱۳۶۶، ص. ۲۷۲
- معین، محمد (۱۳۷۵)، فرهنگ فارسی، جلد پنجم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ص. ۵۷۰، شابک ۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳
- نجمآبادی، محمود (۲۵۳۵شاهنشاهی)، محمد زکریا رازی، تهران: انتشارات دانشگاه رازی تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - نجمآبادی، محمود (۲۵۳۶). قصص و حکایات المرضی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۱۶۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=،|سال=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - کامپل. طب عرب و نفوذش در قرون وسطی.
- صدری، مصطفی صدرالدین (۱۳۷۳ شمسی)، شرح حال رجال و مشاهیر ایران، تهران: شقایق تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک)
- منابع برخط
- وبگاه پارس بازبینیشده در تاریخ ۲۰ فروردینماه
- وبگاه فلاسفهها، کیاوش ماسالی، بازبینیشده در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۸۵
برای مطالعهٔ بیشتر
- GOODMAN, L.E (1995). "AL-RAZI". THE ENCYCLOPAEDIA OF ISLAM. 8 (2nd ed. ed.). p. 474-477.
پیوند به بیرون
- رازی در جزیره دانش
- «رابطه پزشک و بیمار از دیدگاه رازی». خبرگزاری آفتاب. دریافتشده در ۶ آذر ۱۳۸۶.