نبرد استالینگراد
نبردِ استالینگراد (تابستان ۱۹۴۲ میلادی - ۲ فوریه ۱۹۴۳ میلادی) یکی از طولانیترین، مهلکترین و سرنوشت سازترین نبردهای جنگ جهانی دوم بودهاست.[3]
نبرد استالینگراد | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ جهانی دوم | |||||||
| |||||||
طرفین درگیر | |||||||
آلمان رومانی ایتالیا مجارستان دولت مستقل کرواسی | شوروی | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
ماکسیمیلیان فون وایخس |
نیکولای وورونوف | ||||||
واحدهای درگیر | |||||||
|
Stalingrad Front:
Don Front
Southwestern Front
| ||||||
قوا | |||||||
در ابتدا: ۲۷۰٬۰۰۰ نفر ۳۰۰۰ قبضه توپ ۵۰۰ دستگاه تانک ۶۰۰ تا ۱۶۰۰ فروند هواگرد هنگام ضد حمله شوروی: ۱٬۰۴۰٬۰۰ نفر (شامل نیروهای سایر ملل محور) ۱۰۲۵۰ قبضه توپ ۵۰۰ دستگاه تانک (۱۴۰ تانک رومانیایی) ۷۰۰ فروند هواگرد |
۱۸۷٬۰۰۰ نفر ۱٬۷۰۰٬۰۰۰ نفر | ||||||
تلفات | |||||||
۴۰۰٬۰۰۰ کشته، مجروح یا اسیر آلمانی، ۱۳۰٬۰۰۰ ایتالیایی، ۱۲۰٬۰۰۰ مجارستانی و ۲۰۰٬۰۰۰ رومانیایی[2] | ۱٬۱۲۹٬۶۱۹ نفر شامل ۴۷۸٬۷۴۱ کشته و ۶۵۰٬۷۸۷ زخمی و افزون بر ۴۰٬۰۰۰ نفر کشته از شهروندان عادی[1] |
در این نبرد ارتش آلمان و متحدانش به منظور سلطه بر شهر استالینگراد در کرانه رو ولگا در جبهه شرقی، در جریان عملیات بارباروسا به آن یورش بردند که پس از چندین ماه درگیری خونین، در سوم فوریه ۱۹۴۳ میلادی شکست خورده و فیلد مارشال فریدریش پائولوس، فرمانده ارتش ششم آلمان به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالیرتبه از جمله ۲۴ ژنرال و بیش از صد هزار نفر دیگر تسلیم ارتش سرخ شدند.
از این نبرد به عنوان یکی از بزرگترین (۲٫۲ میلیون سرباز) و خونبارترین (۱٫۲ تا ۲ میلیون کشته و زخمی) درگیریهای تاریخ بشر یاد میشود. پس از این نبرد آلمان در جبهه شرقی هیچگاه نتوانست ابتکار عمل را به دست بگیرد و مجبور شد بخشی از نیروهای خود را برای جبران تلفات از جبهه غربی به جبهه شرقی منتقل نماید.
حمله آلمانیها برای اشغال شهر از اوت ۱۹۴۲ میلادی به کمک ارتش ششم و برخی عناصر ارتش چهارم زرهی آغاز شد. لوفتوافه، نیروی هوایی آلمان با حملات هوایی از مهاجمان حمایت میکرد که همین موضوع شهر را به تلی از خرابه بدل نمود. در ادامه، نبرد به جنگ خانه به خانه تبدیل شد که دو طرف را مجبور به اعزام نیروهای کمکی کرد. تا میانه ماه نوامبر سال ۱۹۴۲ میلادی، آلمانیها به قیمتی گران، مدافعان را به نواری نازک در کرانه غربی رود ولگا عقب راندند.
نوزدهم نوامبر همان سال، ارتش سرخ عملیاتی موسوم به عملیات اورانوس را از دو جهت علیه جناحین ضعیف تر که توسط نیروهای رومانیاییها و مجارستانیها محافظت میشد، آغاز کرد. جناحین نیروهای آلمانی به سرعت در هم کوبیده شد تا ارتش ششم بهطور کامل حوالی استالینگراد به محاصره دربیاید. آدولف هیتلر، پیشوای آلمان دستور به پایداری این نیروها در همان موضع و عدم هرگونه اقدام از طرف آن برای شکستن محاصره داد. در عوض مقرر شد به واحدهای تحت محاصره، از طریق هوایی آذوقه و تدارکات رسانده شود و از بیرون برای شکستن محاصره تلاش گردد. بدین ترتیب نبرد برای دو ماه دیگر ادامه یافت. در فوریه سال ۱۹۴۳ میلادی آذوقه و مهمات محاصرهشدگان رو به پایان بود تا این که تمامی نیروهای باقیمانده در پی وخامت اوضاع خود را تسلیم دشمن کردند. این نبرد در کل پنج ماه و یک هفته و سه روز به طول انجامید.
سابقه تاریخی
تا بهار سال ۱۹۴۲ میلادی با وجود شکست عملیات بارباروسا برای به زانو درآوردن شوروی در یک حمله برق آسا، آلمان توانسته بود بخش گستردهای از اراضی دشمن از جمله بلاروس، اوکراین و کشورهای حوزه بالتیک را به سلطه خود درآورد. از طرفی حملات زیردریاییهای آلمانی در اقیانوس اطلس بسیار موفق بود و اروین رومل در آفریقا توانسته بود طبرق را به سلطه خود درآورد. در شرق نیز آلمان توانسته بود تمامی جبهات از لنینگراد در شمال تا روستوف در جنوب را تثبیت کند. با وجود این که چند منطقه در خطر محاصره توسط دشمن رار داشت اما تهدید قابل توجهی به حساب نمیآمد. هیتلر مطمئن بود پس از پایان زمستان سال ۱۹۴۲ مقاومت ارتش سرخ را از بین خواهد برد چرا که حتی با وجود این که گروه ارتش مرکز متحمل تلفات زیادی در غرب مسکو شده بود اما هنوز ۶۵ درصد آن وارد نبرد نشده و با استراحت کافی و تجهیز دوباره آماده مشارکت بودند. گروه ارتش شمال و جنوب که فشار سنگینی تا آن زمان به خود ندیده بودند.
استالین خیال میکرد حمله تابستانه آلمان فشار خود را دوباره بر مسکو متمرکز خواهد کرد. با موفقیتهای اولیه، آلمان تصمیم گرفت حمله تابستانه را بیشتر متوجه بخشهای جنوبی شوروی بکند. اهداف ابتدایی مهاجمان نابودی ظرفیتهای صنعتی اطراف استالینگراد و سد کردن رود ولگا بود. این رود مسیری کلیدی از رشته کوه قفقاز و دریای خزر به سمت مرکز روسیه بود. سلطه بر آن راه تجاری درون آن را از بین میبرد. آلمان وقتی در ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۲ روستوف را اشغال کرد توانست خطوط لوله نفت را قطع کند. تصرف استالینگراد میتوانست کمک نظامی متفقین از راه ایران برای شوروی را بسیار مشکلتر کند.
در ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۲ هیتلر اهداف تهاجم را اصلاح کرد و با گسترش فوقالعاده آن تصرف استالینگراد را نیز به آن افزود. با توجه به این که نام رهبر شوروی بر این شهر نهاده شده بود، هر دو طرف شروع به تبلیغات گسترده مبنی بر اهمیت کنترل این شهر نمودند. سقوط شهر جناح غربی و شمالی نیروهای پیشرونده به سمت باکو را نیز امن میکرد تا آلمان بتواند بر منابع راهبردی نفت این منطقه مسلط شود.
شوروی که متوجه محدودیت زمان و منابع خود بود، هر آن کس را که میتوانست سلاحی حمل کند راهی جنگ در استالینگراد کرد.
مقدمه
گروه ارتش جنوب آلمان برای یک پیشروی سریع از طریق استپهای جنوبی روسیه به سمت قفقاز برای تصرف منابع حیاتی نفت این منطقه انتخاب شد. اسم رمز این عملیات تهاجم تابستانه، «مورد آبی» گذاشته شد. در این عملیات ارتشهای اول زرهی، چهارم زرهی، ششم و هفدهم مشارکت داشتند. گروه ارتش جنوب سال ۱۹۴۱ جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین را به تصرف خود درآورده بود و به عنوان سرنیزه تهاجم در شرق اوکراین آماده بود.
اما با مداخله هیتلر گروه ارتش جنوب به دو قسمت تقسیم شدند. گروه ارتش جنوب اِی (A) به فرماندهی ویلهلم لیست با ارتشهای اول زرهی و هفدهم باید به پیشروی خود در راه جنوب به سمت قفقاز ادامه میداد. گروه ارتش جنوب بی (B) شامل ارتش ششم به فرماندهی فریدریش پائولوس و ارتش چهارم زرهی به فرماندهی هرمان هوت نیز باید به طرف شرق، رود ولگا و استالینگراد میرفتند. گروه ارتش جنوب بی ابتدا توسط فدر فون بک اما سپس توسط ماکسیمیلیان فون وایخس فرماندهی میشد.
آغاز عملیات برای اواخر ماه مه سال ۱۹۴۲ طرحریزی شده بود. اما برخی از واحدهای آلمانی و رومانیایی که باید در عملیات مشارکت میکردند همچنان درگیر محاصره سواستوپول در شبه جزیره کریمه بودند. تأخیر در پایان محاصره آغاز عملیات مورد آبی را چندین بار به تأخیر انداخت به وجهی که شهر تا اواخر ژوئن سقوط نکرد.
عملیات فردریکوس یک آلمان علیه ناحیه اسیوم، منطقه محدب شوروی در نبرد دوم خارکف را از بین برد و تعداد زیادی از نیروهای شوروی را بین هفدهم تا بیست و نهم ماه مه به محاصره انداخت. عملیات ویلهلم نیز ۱۳ ژوئن وولشانسک و عملیات فردریکوس ۲۲ ژوئن کوپیانسک را مورد حمله قرار داد.
عملیات مورد آبی نهایتاً با حمله گروه ارتش جنوب آلمان به مناطقی جنوبی روسیه در ۲۸ ژوئن ۱۹۴۲ آغاز شد. در ابتدا تهاجم آلمانیها به خوبی پیش میرفت و مدافعان بدون نشان دادن مقاومت قابل توجهی، در مناطق پهناور خالی از سکنه استپ رو به شرق دست به عقبنشینی زدند. چندین اقدام ارتش سرخ برای ساختن خط دفاعی مقابل مهاجمان با حمله آلمانیها به جناحین حریف با شکست مواجه شد. در جریان عملیات، دو منطقه بزرگ به محاصره آلمانیها درآمد و منهدم شد. اولین منطقه دوم ژوئن در شمال شرقی خارکوف و دومی یک هفته بعد در منطقه روستوف ایجاد و پاکسازی شد. همزمان ارتش دوم ارتش مجارستان به همراه ارتش چهارم زرهی آلمان به وورونژ یورش برده و آن را پنجم ژوئیه به تصرف خود درآوردند. پیشروی اولیه ارتش ششم به اندازهای موفقیتآمیز بود که هیتلر شخصاً دستور به پیوستن ارتش چهارم زرهی به گروه ارتش جنوب ای داد. در پی این مسئله تراکم ترافیکی بسیار بالایی در راههای محدودی که این ارتشها در راه رسیدن به مقصد از آن استفاده میکردند، ایجاد شد. هر دو ارتش هنگامی که خواستند این بهم ریختگی و شلوغی را حل کنند، در محل استقرار خود گیر افتادند. این توقف طولانی پیشروی را دست کم یک هفته به تعویق انداخت. با مشاهده این کندی، هیتلر از عقیده پیشین خود دست کشیده و دستور به بازگشت ارتش چهارم زرهی برای حمله به استالینگراد را صادر کرد.
تا آخر ماه ژوئیه آلمانیها مدافعان را تا پشت رود دون عقب زدند. در این نقطه رودهای دون و وولگا تنها ۶۵ کیلومتر با یک دیگر فاصله داشتند به همین جهت آلمانیها منابع اصلی تدارکاتی خود در غرب رود دون قرار دادند که همین اقدام پیامدهای مهمی بعدها در جریان نبرد داشت. در این زمان آلمانیها شروع به استفاده از نیروهای متحدان ایتالیایی، مجارستانی و رومانیایی خود برای محافظت از جناح چپ خود در شمال کردند.
ترکیب نیروها
شرح نبرد
استالینگراد یکی از شهرهای اصلی صنعتی شوروی و نزدیک به ساحل رود ولگا بود که در آن کارخانههای بزرگ ساخت جنگافزار و تراکتور وجود داشت. فتح این شهر برای آدولف هیتلر، امتیاز بزرگی به حساب میآمد و موجب گسستن مسیرهای حمل و نقل شوروی در جنوب روسیه از طریق رود ولگا میشد. در اواخر ماه اوت ۱۹۴۲، ارتش چهارم زرهی از جانب شمال شرق و همزمان ارتش ششم به فرماندهی فردریش پاولوس، به همراه تانکها و ۳۳۰٬۰۰۰ نفر از بهترین قوای ارتش آلمان، از سمت شرق به شهر حمله کردند، در ۲۳ اوت، هواپیماهای لوفتوافه (نیروی هوایی آلمان)، بارانی از بمبهای آتشزا بر شهر فرو ریختند که بیشتر بناهای چوبی شهر را به خاکستر تبدیل نمود.
گردان شصت و دوم شوروی به فرماندهی ژنرال واسیلی چویکوف، سرسختانه برای دفاع از شهر مقاومت کردند و در خیابانها و خانه به خانه با آلمانیها جنگیدند. شهر به جهنم سوزانی از دود و آتش تبدیل شد و در هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و بمب در گوشه و کنار آن منفجر میشد. بحرانیترین زمان برای روسها در اواسط ماه اکتبر بود که نیروهای آلمان، آنها را تا نزدیکی رود ولگا به عقب راندند. نیروهای شوروی با استفاده از کرجیها و قایقها از طرف دیگر ساحل این رود، مهمات تهیه میکردند که این گذرگاهها در آن هنگام توسط نیروهای آلمان به رگبار بسته شدند. با این وجود آلمانها، بهخاطر تلفات زیاد، فرسودگی و فرارسیدن سرمای طاقتفرسا، از ادامه جنگ دلسرد شده بودند. علیرغم تضمین فرمانده لوفتوافه، هرمان گورینگ، هواپیماهای باربری قادر نبودند تا سیصد تُن مهماتی که آلمانها روزانه بهآن احتیاج داشتند، را به آنان برسانند و تانکهایشان در جنگهای پیوسته خیابانی کاری از پیش نمیبردند. نبرد استالینگراد به دلیل پافشاری طرفین برای پیروزی مبدل به پیکار خونینی شد که در آن آلمانها اجازه عقبنشینی نداشتند.
در نوزدهم ماه نوامبر، نیروهای شوروی با طرح ژنرال ژوکوف، یک ضد حمله گازانبری (دوجانبه) بزرگ را از دو سمت شمال و جنوب شهر علیه قوای آلمان، به اجرا گذاشتند و به زودی پاولوس و نیروهایش در محاصره قرار گرفتند. فریدریش پائولوس که مهمات بسیار کمی برای مبارزه با شورویها داشت و خود را در معرض نابودی میدید، از هیتلر درخواست کرد تا با عقبنشینی ارتش ششم و ملحق شدن آنان به نیروهای اصلی در غرب موافقت کند اما هیتلر با جواب: «نه عقبنشینی کن و نه تسلیم شو.»، به آنها فرمان داد تا آخرین نفس بجنگند. پاولوس با سرپیچی از فرمان هیتلر، در ۳۱ ژانویه ۱۹۴۳ خود را تسلیم نمود. ۹۱٬۰۰۰ مرد یخزده و گرسنه آنچه بود که از ارتش زرهی عظیم چهارم و ششم آلمان باقی ماند که همگی به همراه ۲۴ ژنرال آلمانی به اسارت گرفتهشدند. ۲۵۰٬۰۰۰ جسد متعلق به آلمانها و رومانیاییها توسط نیروهای شوروی، در داخل و حومه شهر پیدا شد. کل تلفات نیروهای محور (آلمان، ایتالیا، رومانی و مجارستان) چیزی حدود ۸۰۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده شدهاست. تاریخنگاران رسمی ارتش روسیه، برآورد میکنند که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ تن از سربازان شوروی برای دفاع از شهر جان باخته یا مجروح و مفقود شدهاند و رقم نیروهای مردمی و غیرنظامی کشتهشده در نبرد حدود ۴۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده شدهاست.
در نتیجه شکست در این نبرد، گارد آلمان در شرق کاملاً باز شد و این کشور ۳۰ درصد نیروهای خود را از دست داد و در سراشیبی اضمحلال قرار گرفت.
در نوامبر سال ۱۹۴۳ در کنفرانس تهران، وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا، شمشیری ساخته شده در کشورش با نام «شمشیر استالینگراد» را به استالین اهدا نمود که بر تیغه آن این کلمات حک شده بود: «به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولادینشان، هدیهای از شاه جورج ششم، بهعنوان نشان تکریم مردم بریتانیا.» ارتش سرخ با پیروزی در این نبرد، راه رسیدن به قدرت جهانی را برای شوروی هموار ساخت. موقعیت برتر شوروی، به مثابه طرف تعیینکننده در مذاکرات، در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵، ناشی از موقعیت آن در تناسب قوای نظامی جنگ جهانی بود.
جستارهای وابسته
منابع
- [The Library of Congress World War II Companion P.527-528]
- Craig, William (1973). Enemy at the Gates: the Battle for Stalingrad. New York: Penguin Books (ISBN 0-14-200000-0 & ISBN 1-56852-368-8).P. XIV
- Stalingrad name may return to city in wave of second world war patriotism
- "نبرد استالینگراد". دانشنامه بریتانیکا. 2008. Retrieved 13 May 2008.
- "جنگ جهانی دوم (استالینگراد و عقبنشینی آلمان)". دانشنامه بریتانیکا. 2008. Retrieved 13 May 2008.
- "نبرد استالینگراد". دانشنامه انکارتا. 2008. Archived from the original on 26 July 2008. Retrieved 18 July 2008.
- شوروی در جنگ دوم جهانی، وبگاه لوموند دیپلماتیک