واژگان هندوستانی

هندوستانی، که به آن هندی-اردو نیز گفته می‌شود، مانند همه زبان‌های هندوآریایی، دارای یک پایه اصلی واژگانی مشتق‌شده از زبان سانسکریت است که آن را از طریق پراکریت به دست آورده‌است.[1] بدین ترتیب گونه‌های معیار زبان هندوستانی (هندی-اردو) دارای واژگان مشترک بسیاری، به ویژه در سطح محاوره‌ای، هستند.[2] با این وجود، در سخنرانی‌های رسمی، هندی تمایل به استفاده از واژگان سانسکریت دارد، در حالی که اردو به فارسی و گاه عربی رو می‌آورد.[3] این تفاوت در تاریخ هندوستانی نهفته‌است که در آن زبان میانجی هندوستانی در مناطق شهری سلطان‌نشین دهلی (مانند دهلی، لکهنو و حیدرآباد) شروع به گرفتن وام‌واژه از فارسی کرد. این گویش اردو نامیده شد.[4][5]

گویش‌های اصلی هندی در کنار اردو به پیشرفت ادامه می‌دادند و به گفته پروفسور افروز تاج «تمایز میان هندی و اردو عمدتاً تفاوت سبکی بود؛ یک شاعر می‌توانست از غنای واژگانی اردو برای ایجاد هاله‌ای از پیچیدگی ظریف، یا از واژگان ساده روستایی گویش‌های عامیانه هندی برای برانگیختن زندگی عامیانه روستا استفاده کند. جایی در این میان زبان روزمره‌ای که بیشتر مردم به آن صحبت می‌کردند، قرار داشت. این اصطلاح هندوستانی اغلب به این زبان روزمره گفته می‌شود.»[5] در هند استعماری، واژگانی از زبان‌های ژرمنی و رومی مبلغان مسیحی نیز به هندی-اردو شدند، برای نمونه پادری (دیواناگری: पादरी، نستعلیق: پادری) از padre، به معنای کشیش.[6]

پس از چندپارگی هند، نیروهای سیاسی در داخل هند تلاش کردند تا هندی را بیشتر سانسکریته کنند،[7] در حالی که نیروهای سیاسی در پاکستان برای حذف کلمات مشتق‌شده پراکریت/سانسکریت از اردو و جایگزینی آن‌ها با واژه‌های فارسی و عربی فعالیت می‌کردند.[8] علی‌رغم این تلاش‌های دولت، در صنعت فیلم‌سازی بالیوود همچنان فیلم‌های خود را به زبان اصلی هندوستانی (هندی-اردو) منتشر می‌کند، که به راحتی توسط گوینده‌های هر دو گونه قابل درک است.[9] افزون بر این، بسیاری از کانال‌های تلویزیونی مشابه در آن سوی مرز مشاهده می‌شوند.[10]

دسته‌بندی زبانی

هندی (हिन्दी هیندی) یکی از زبان‌های هندوآریایی از خانواده زبان‌های هندواروپایی است؛ بنابراین هسته واژگان هندی از نظر ریشه‌شناسی هندواروپایی ایت. با این وجود وام‌واژگان بسیاری از زبان‌های بیگانه در این زبان یافت می‌شوند.

وام‌واژه‌ها

به دلیل اینکه هندی‌ها سده‌های بسیار با اروپایی‌ها، مردمان ترک، مردم عرب، ایرانیان و مردم شرق آسیا همجوار بوده‌اند، هندی واژگان بی شماری را از زبان‌های بیگانه جذب کرده‌است، که اغلب این وام‌ها کاملاً در واژگان اصلی ادغام شده‌اند. رایج‌ترین وام از زبان‌های خارجی از سه نوع تماس مختلف حاصل می‌شود. ارتباط نزدیک با مردم همسایه که سایر زبان‌های هند، چینی، برمه‌ای و زبان‌های زبان‌های آستروآسیایی بومی شمال هند را شامل می‌شوند. پس از سده‌ها تهاجم از سوی ایران و خاورمیانه، به ویژه در زمان امپراتوری گورکانی، واژگان بسیاری از فارسی، عربی و ترکی وارد هندی و در آن جذب شده‌اند. سپس استعمار اروپاییان واژگانی را از پرتغالی، فرانسوی، هلندی و به ویژه انگلیسی به هندی وارد کرده‌است. برخی از واژگان رایج در زیر آمده‌اند.

زبان‌های آستروآسیایی (देशज دیشج)

واژهمعنا
आलू آلو ālūسیب‌زمینی
खोज کهوج khojکشف
चावल چاول cāwalدانه‌های برنج
चूल्हा چولها cūlhāاجاق گاز
झोल جهول jholآبگوشت
टांग ٹانگ ṭaṅgپا
ढोल ڈهول ḍholدُهُل، طبل
पेट پیٹ peṭشکم

چینی (चीनी چینی)

واژهمعناشکل اصلی
चाय چای cāyچایchá
चीनी چینی cīnīشکر
लीची لیچی līcīسرخالو茘枝 lìzhī

عربی (अरबी عربی)

واژهمعناشکل اصلی
अक़्ल عقل aqalعقل و خردعقل ‘aql
असली اصلیaslīاصلیأصل ’aṣl
इलाक़ा علاقه ilāqāمنطقهعلاقة `alāqa
वज़न وزن vazanوزنوزن wazn
क़बर قبر qabrگورقبر qubr
ख़बर خبر k͟habarخبرخبر khabar
ख़ाली خالی k͟hālīخالیخالی khālī
ख़्याल خیال k͟hayālخیالخیال khayal
ग़रीब غریب ġarībفقیرغریب gharīb
जवाब جواب javābپاسخجواب jawāb
जमा جمع jamāجمعجمع jam‘
तारीख़ تاریخ tārīk͟hتاریختاریخ tārīkh
दुनिया دنیا duniyāجهاندنیا dunya
नक़ल نقل naqalجعلینقل naql
फ़क़ीर فقیر faqīrفقیرفقیر faqīr
बदल بدل badalتبادلبدل badl
बाक़ी باقی bāqīیازماندهبقی baqīy
साहब صاحب sāhabآقاصاحب ṣāḥib
हिसाब حساب hisābبرآوردحساب ḥisāb

فارسی (फ़ारसी فارسی)

واژهمعناشکل اصلی
आवाज़ آواز āvāzصداآواز
अंदाज़ انداز andāzحدساندازه
आईना آینا āīnāآینهآینه
आराम آرام ārāmآرامآرام
आहिस्ता آهسته āhistāآهستهآهسته
काग़ज़ کاغذ kāġazکاغذکاغذ
ख़राब خراب k͟harābبدخراب
ख़ूब خوب k͟hūbخوبخوب
गरम گرم garamگرمگرم
चश्मा چشمه caśmāعینکچشم
चाकरी چاکری cākrīکارچاکر
चादर چادر cādarپتوچادر
जान جان jānعزیزجان
जगह جگه jagahجاجایگاه
देगची دگچی degcīدیگچه، قابلمهدیگچه
दम دم damتنفسدم
देर دیر derدیردیر
दुकान دکان dukānفروشگاهدکان
पर्दा پرده pardāپردهپرده
बद بد badبدبد
बाग़ باغ bāġباغباغ
मज़ा مزه mazāشوخیمزه
रास्ता راسته rāstāراهراسته
रोज़ روز rozهرروزروز
हिन्दू هندو Hindūهندوهندو
पसंद پسند pasandسپاس و قدردانیپسند

ترکی (तुर्की ترکی)

واژهمعناشکل اصلی
उर्दू اردو Urduاردوordu
क़ैंची قینچی qãincīقیچی
क़ोरमा قورمه qormāقورمهkavurma
बावर्ची باورچی bāwarchīآشپزAshchi
बेगम بیگم begamبانوbegüm
लाश لاش lāśکالبد، جسدlesh
क़ुली قلی qulīکارگر ، باربر

پرتغالی (पुर्तगाली پرتگالی)

وام‌های پرتغالی بیشتر موارد خانگی، میوه‌ها و مفاهیم مذهبی مربوط به کلیسای کاتولیک را توصیف می‌کند:

خانگی

واژهمعناشکل اصلی
अलमारी الماری almāriکابینت، کمدarmário
इस्तरी استریistrīاتو کردنestirar
इस्पात ایسپات ispātفولادespada
गमला گملا gamlāسبدgamela
चाबी چابی cābīکلیدchave
जंगला جنگلا jaṅglāنرده پنجرهjanela
तम्बाकू تمباکو tambākūتنباکوtobacco
तौलिया تولیه tauliyāحولهtoalha
फ़ीता فیتا fītāتوری ، روبانfita
बराम्दा برآمده 'baramdāایوانvaranda
बाल्टी بالٹی bāltīسطلbalde
मेज़ میز mezمیزmesa
साबुन صابن sābunصابونsabão

خوراکی

واژهمعناشکل اصلی
अनानास انناس anānāsآناناسananás
काजू کاجو kājuبادام هندیcaju
गोभी گوبهیgobhīکلم ، گل کلمcouve
पाउ रोटी پاو روٹی pāu roṭīنان برش‌خوردهpão
पपीता پپیتا papītāپاپایاpapaia
साबूदाना سابودانا 'sābūdānāنخل ساگوsagu
सलाद سلاد salādسالادsalada

دین

واژهمعناشکل اصلی
क्रूस کروس krūscrosscruz
गिरजा گرجا girjāکلیساigreja
पादरी پادری padrīکشیشpadre

سایر

واژهمعناشکل اصلی
अंग्रेज़ انگریز aṅgrezانگلیسinglês

فرانسوی (फ़्रान्सीसी فرانسیسی)

امروزه واژگان فرانسوی کمی در هندی یافت می‌شوند.

واژهمعناشکل اصلی
कारतूस کارتوس kārtūsفشنگcartouche
रेस्तराँ ریستوراں restarā̃رستورانrestaurant

انگلیسی (अंग्रेज़ी انگریزی)

بیشتر وام‌های اروپایی به زبان هندی-اردو از طریق انگلیسی وارد شده‌اند و شامل مفاهیم مدنی و خانگی هستند:

زندگی مدنی

واژهمعناشکل اصلی
अफ़सर افسر afsarافسرofficer
जेल جیل jelزندانjail
डॉक्टर ڈاکٹر ḍôktarپزشکdoctor
पुलिस پولیس pulisپلیسpolice
बैंक بینک baiṅkبانکbank
वोट ووٹ voṭرایvote
स्कूल اسکول skūl/iskūlمدرسهschool

خانگی

واژهمعناشکل اصلی
कप کپ kapفنجانcup
गिलास گلاس gilāsلیوانglass
टेबल ٹیبل ṭebalمیزtable
बॉक्स بکس bôksجعبهbox
लालटेन لالٹین lālṭenفانوسlantern
कनस्तर کنستر kanastarقوطیcanister

جستارهای وابسته

منابع

  1. Sebeok, Thomas Albert (1971). Current Trends in Linguistics. Walter de Gruyter. p. 688. Retrieved 21 November 2014. This Proto-Prakrit differs from Sanskrit partly in the phonology and the vocabulary which are common to all modern Indo-Aryan vernaculars.
  2. Bhatia, Tej K.; Koul, Ashok (2000). Colloquial Urdu. Psychology Press. p. 11. ISBN 978-0-415-13540-5. Retrieved 21 November 2014. The languages share a virtually identical grammar and also possess a very large body of common vocabulary which consists mainly of words used in everyday, normal conversation.
  3. Bhatia, Tej K.; Koul, Ashok (2000). Colloquial Urdu. Psychology Press. p. 12. ISBN 978-0-415-13540-5. Retrieved 21 November 2014. In additional, although Urdu and Hindi share a large number of colloquial words, formal and literary Hindi and Urdu can differ markedly in terms of vocabulary. For higher registers, Urdu still continues to draw on Perso-Arabic resources, but Hindi turns to Sanskrit.
  4. Simpson, Andrew (30 August 2007). Language and National Identity in Asia. Oxford University Press. pp. 62–63. ISBN 978-0-19-153308-2. Retrieved 21 November 2014. Considered from a historical point of view, the Hindustani-Hindi-Urdu complex developed out of a common broadly-spoken lingua franca that came to be used through much of north and central India from the late twelfth and early thirteenth centuries during the dynasties of Muslim rulers that pre-dated the Mughal rule. During this time, Persian was in force as the official language of administration and writing but was supplemented by a mixture of the speech of the Delhi area ('Khari Boli', which had Sanskrit as its ultimate ancestor) together with many Persian loanwords as very general means of oral communication among different parts of the Muslim-controlled territories. In the sixteenth and seventeenth centuries, this form of speech was patronized by the rulers of various southern kingdoms and resulted in the growth of an early literature in a language known as Dakhini or southern Hindi-Urdu.
  5. Taj, Afroz (1997). "About Hindi-Urdu". The University of North Carolina at Chapel Hill. Retrieved 21 November 2014. Then, about seven centuries ago, the dialects of Hindi spoken in the region of Delhi began to undergo a linguistic change. In the villages, these dialects continued to be spoken much as they had been for centuries. But around Delhi and other urban areas, under the influence of the Persian-speaking Sultans and their military administration, a new dialect began to emerge which would be called Urdu. While Urdu retained the fundamental grammar and basic vocabulary of its Hindi parent dialects, it adopted the Persian writing system, "Nastaliq" and many additional Persian vocabulary words. Indeed, the great poet Amir Khusro (1253-1325) contributed to the early development of Urdu by writing poems with alternating lines of Persian and Hindi dialect written in Persian script. What began humbly as a hodge-podge language spoken by the Indian recruits in the camps of the Sultan's army, by the Eighteenth Century had developed into a sophisticated, poetic language. It is important to note that over the centuries, Urdu continued to develop side by side with the original Hindi dialects, and many poets have written comfortably in both. Thus the distinction between Hindi and Urdu was chiefly a question of style. A poet could draw upon Urdu's lexical richness to create an aura of elegant sophistication, or could use the simple rustic vocabulary of dialect Hindi to evoke the folk life of the village. Somewhere in the middle lay the day to day language spoken by the great majority of people. This day to day language was often referred to by the all-encompassing term "Hindustani."
  6. Shackle, C. (1 January 1990). Hindi and Urdu Since 1800. Heritage Publishers. p. 6. ISBN 9788170261629. Retrieved 21 November 2014.
  7. George, Rosemary Marangoly (21 November 2013). Indian English and the Fiction of National Literature. Cambridge University Press. p. 213. ISBN 978-1-107-72955-1. Retrieved 21 November 2014. =Elsewhere Gandhi advocated for both Hindi and Hindustani (an amalgam of Hindi and Persianized Urdu that was in use in the north and could be written in either Nagri or Urdu/Persian script). In 1945, Gandhi resigned from the Hindi Sahitya when it advocated that Hindi was to be written exclusively in the Devanagri script. Over time, as both Hindi and Urdu became increasingly linked with Hindu and Muslim identity respectively, Hindustani had few advocates in India with voices powerful enough to drown out the opposition to it, especially after the trauma of partition. Hindi was deliberately Sanskritized to underline its Hindu roots and to create a purer etymology for the language.
  8. Everaert, Christine (2010). Tracing the Boundaries Between Hindi and Urdu. Brill. p. 268. ISBN 9789004177314. Retrieved 21 November 2014. According to some, Pakistani Urdu has been following the path of religious fanatics in the last twenty-five to thirty years, removing Hindi words from Urdu and replacing them by Persian and Arabic words. The Arab states of the Persian Gulf, where Pakistanis go in huge numbers to work during several years of their lives and who sponsor the conservative madaris, are taking the blame for this evolution. The foreign labourers returning to Pakistan after several years in Saudi Arabic and neighbouring countries are said to have been indoctrinated by their Arab hosts.
  9. Simpson, Andrew (30 August 2007). Language and National Identity in Asia. Oxford University Press. p. 62. ISBN 978-0-19-153308-2. Retrieved 21 November 2014. In their formal spoken and written forms, Hindi and Urdu share a common grammar and much basic vocabulary. When Hindi and Urdu are spoken informally by most of the population, the differences present and clearly discernible in formal language tend to disappear to a very significant extent, and the two varieties become both mutually intelligible and often difficult to tell apart. This frequently used, colloquial form of Hindi and Urdu used in everyday conversation by the majority of speakers has in the past regularly been referred to with the term 'Hindustani'. It is also the form of language standardly used in Bollywood films, which are widely enjoyed by speakers of both Hindi and Urdu.
  10. Patel, Aakar. "Kids have it right: boundaries of Urdu and Hindi are blurred". Firstpost. Network 18. Retrieved 21 November 2014. Cartoon Network, Pogo and the rest were available in English also, of course. However, according to a cable operator from Allama Iqbal Town also quoted in the story, Pakistani children preferred their cartoons in Hindi. This is true of India also, where children including those studying in English schools, watch their cartoons only in Hindi.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.