زنگبار
زَنگبار منطقهای نیمهخودمختار در تانزانیا و پایتخت آن شهر زنگبار است. زنگبار مشتمل بر مجمعالجزایری در اقیانوس هند به فاصله ۲۰ الی ۲۵ کیلومتری از ساحل سرزمین اصلی و شامل جزایر کوچک بسیار و دو جزیره بزرگ به نامهای اونگوجا (به انگلیسی: Unguja) (که بهطور غیررسمی زنگبار نامیده میشود) و جزیره پمبا (به انگلیسی: Pemba Island) است. مرکز تاریخی شهر زنگبار، شهر سنگی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. اصلیترین صادرات زنگبار ادویهجات بهخصوص: میخک، جوز، فلفل سیاه، دارچین و نخل رافیا است. مجمعالجزایر زنگبار و جزیره مافیا را به عنوان «جزایر ادویه» هم یاد میکنند. صنعت گردشگری از دیگر درآمدهای مهم بهشمار میرود.[1]
زنگبار | |
---|---|
بخش نیمه خودمختار | |
شهر سنگی | |
مهر | |
مختصات: ۰۶°۰۸′۰۰″ جنوبی ۳۹°۱۹′۰۰″ شرقی | |
کشور | تانزانیا |
جزایر | اونگوجا، جزیره پمبا |
پایتخت | زنگبار |
مدیریت | |
• نوع | نیمه خودمختار بخشی از تانزانیا |
• رئیسجمهور | علی محمد شین |
مساحت | |
• کل | ۲۶۵۰ کیلومتر مربع (۱۰۰۰ مایل مربع) |
جمعیت | |
• کل | ۱٬۰۷۰٬۰۰۰ |
نام
«زنگ» واژهای فارسی است به معنی تیرهرنگ، قهوهای و سیاه، «بار» به معنی ساحل، کناره و کرانه (مثل: جویبار، رودبار، ارسباران …) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان» یا «سرزمین سیاهان». اعراب این کلمه را زنجبار تلفظ میکنند و اروپاییان نیز زنجبار را به Zanzibar تغییر دادهاند. ایرانیها از دوره هخامنشی با این منطقه داد و ستد تجاری داشتهاند.
تاریخ
بادهای موسمی که بر فراز اقیانوس هند میوزد باعث رفتوآمد ایرانیان، اعراب و هندیان به شرق آفریقا از جمله مجمعالجزایر زنگبار برای حدود ۲۰۰۰[2] سال بودهاست. تشکیل شهر احتمالاً از یک دهکده ماهیگیری در شبه جزیره شانگانی (غرب جزیره) در قرن دهم میلادی آغاز شدهاست. شانگانی در سال ۱۸۲۳ دارای انبوهی از کلبههای حصیری و یک مسجد بودهاست.[3] اما اکثر ساختمانهای برجای امروزی زنگبار مربوط به قرن نوزدهم به بعد هستند.
حاکمیت پرتغال
از جمله اولین اروپاییان که وارد این منطقه شدند، پرتغالیها به فرماندهی واسکو دو گاما بودند که با هدف ایجاد یک مسیر تجاری با هند در انتهای قرن پانزدهم به سال ۱۴۹۹، پایگاهی یا در حقیقت ایستگاهی را در زنگبار ایجاد کردند. در اواخر قرن شانزدهم زنگبار عملاً توسط حکام محلی تحت حاکمیت پرتغالیها اداره میشد.[4] پرتغالیها در سال ۱۶۱۲ نمازخانه و پیش از آن کارخانه ای را تأسیس کرده بودند. حضور پرتغالیها در سال ۱۶۹۸ توسط اعراب عمانی به پایان رسید.
سلطاننشین زنگبار
از اواسط قرن هفدهم میلادی که قدرت پرتغالیها به سمت زوال میرفت، عمانیها به تدریج نفوذشان را در شرق آفریقا افزایش میدادند. سرانجام این روند به بیرون راندن پرتغالیها در سال ۱۶۹۸ انجامید. عمانیها بخشی از نمازخانه و خانه بازرگانان پرتغالیها در ساحل را خراب کرده و از آنها یک قلعه نظامی ساختند که یکی از قدیمیترین بناهای جزیره است. از همان زمان اقتصاد زنگبار همچنان به شیوه سنتی وابسته به روابط تجاری با کرانه شمالی اقیانوس هند بود ولی به ناگهان جان تازه ای گرفت. در نیمه دوم قرن هجدهم فرانسویها دادوستد برده را به زنگبار گسترش دادند و سود سرشاری عاید بازرگانان محلی شد به طوری که اگر در سال ۱۷۹۹ شهر کوچک و دارای خانه سنگیهای کم و کلبههای حصیری بود، در سال ۱۸۳۰ جمعیتی حدود ده الی دوازده هزار نفره پیدا کرد. تجارت برده، عاج، میخک و در کنار آن کشتزارها رونق فراوانی داشتند. سعید بن سلطان در سال ۱۸۳۲ پایتخت حکومتی خود را از مسقط به شهر سنگیٍ زنگبار انتقال داد و در ۱۸۴۰ نیز این انتقال را رسماً اعلام کرد و قصری هم رو به ساحل دریا به نام بیت الساحل ساخت. شمار عمانیها در سال ۱۷۷۰ به ۳۰۰ تن و در سال ۱۸۴۰ حدود ۵۰۰۰ تن گزارش شدهاست. ملغی اعلام شدن تجارت برده به سال ۱۸۷۳ و اساساً بردهداری در سال ۱۸۹۷ به زمینداران زنگبار ضربه بزرگی زد تا جایی که قیمت مسکن نیمی تا ٪ ۷۵ افت کرد. بین سالهای ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۹ بیشتر اعراب خانههایشان را فروخته، اجاره یا رها کرده بودند.[4]
نفوذ بریتانیا
به موجب قرارداد هلیگولند-زنگبار که بین امپراتوریهای آلمان و بریتانیا منعقد شد، زنگبار در سال ۱۸۹۰به تحتالحمایگی (و نه مستعمره) بریتانیا درآمد.
انقلاب زنگبار و اتحاد با تانگانیکا
زنگبار که از سال ۱۸۹۰ تحتالحمایه انگلستان بود، در ۱۰ دسامبر ۱۹۶۳ جزء کشورهای مشترکالمنافع و به سلطنت مشروطه تبدیل شد. یک ماه بعد با عزل سلطان جمشید بن عبدالله در ۱۲ ژانویه ۱۹۶۴ و در خلال انقلاب زنگبار، سلطان به تبعید رفته و سلطاننشین زنگبار به جمهوری خلق زنگبار و پمبا تغییر یافت. در روند این انقلاب بیش از ۲۰٬۰۰۰ نفر کشته شدند. اتحاد زنگبار با تانگانیکا به سال ۱۹۶۴ منجر به ایجاد جمهوری متحد تانگانیکا و زنگبار شد و مدتی بعد نام آن به جمهوری متحد تانزانیا تغییر کرد؛ ولی زنگبار همچنان یک منطقه نیمهخودمختار باقیست.[1][5]
تمدن سواحلی
از مگادیشو تا سوفالا و کیپ دلگادو در موزامبیک ۳۶ شهر ساحلی و جزیرهای وجود دارد که مردمان آن دارای آداب، رسوم، فرهنگ و مذهب و زبان مشترکی هستند که به آن فرهنگ و تمدن سواحیلی میگویند. این فرهنگ و تمدن به داخل قاره آفریقا نیز نفوذ پیدا کرده و منطقه شرق آفریقا را در برمیگرد.[6]
بعدها به ویژه در دوره بعد از اسلام مهاجران زیادی از شیراز، شوشتر و سیراف به زنگبار کوچیدند و در آنجا ساکن شدند. رهبر شیرازیهای کوچنده، حاکم ایالت شیراز علی بن سلطان حسن نام داشت. او در سال ۹۵۶، در زمان حکومت آل بویه، با هفت پسرش علی، محمد، باشت، سلیمان، حسین و داوود و حدود ۷۰۰ نفر از یارانش با چندین کشتی راهی آفریقا گردیدند و در زنگبار ساکن شدند. این گروه که بعدها به شیرازی معروف شدند و بعدها در قرن ۱۹ به همراه اعراب و بلوشها (بلوچهای) عمانی تأثیر زیادی در شکلگیری مدنیت و بازرگانی در زنگبار داشتند. شیرازیها این سرزمین جدید را زنگیبار (کرانهٔ سیاهپوستان) نامیدند که بعدها به زنگبار تغییر یافت.[6]
از زمان هخامنشیان میان ایران و ساحل شرقی آفریقا (حبشه و زنگبار) ارتباطاتی بود و در دروه ساسانی بیشتر هم شد. داستان معروف شهریار بن هرمز از یک شاهزاده کیلوا که اسیر ایرانیان شده بود معروف است. (بیبیسی آفریکا) ولی ایرانی شدن زنگبار را بیشتر به دوره آل بویه نسبت میدهند.
گفته شده که یکی از پسران سلطان دیلمی در پی اختلافی خانوادگی با ۷ کشتی به کنیا مهاجرت کرد و به تدریج این خاندان توانستند امپراتوری کیلوا را ایجاد کنند که تا موزامبیک و بِیرا ادامه داشت. آوردهاند چون مادر علی بن حسین شاهزاده دیلمی حبشی و سیاهپوست بود برادرش وی را مسخره میکرد و او مجبور به ترک ایران شد. مقصد او هند بود اما از ساحل حبشه سر درآورد. به گفته گراپف و سی ولتن ۲۰ درصد واژگان زبان سواحیلی فارسی شد.
ورود شیرازیها به جزایر شرق آفریقا و تشکیل امپراتوری زنگ یکی از سازمانیافتهترین مهاجرت بیگانگان درسواحل شرق آفریقا و زنگبار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق دگرگونیهای عمیقی پدیدآورد و منجر به پیدایش «زبان سواحیلی» و نژاد موسوم به «افروشیرازی» گردید.[7]
در اواخر قرن پانزدهم میلادی «فضیل بن لیمان» به حکومت میرسد و همزمان واسکو دو گاما پس از اقامت در موزامبیک و کسب اطلاعاتی نسبت به شیوه حکومت ایرانیان در سال ۱۵۰۲ میلادی در شهر کیلوا پایتخت امپراتوری زنگ لنگر انداخته و با توپ و سایر سلاحهای جنگی که به همراه داشت سلطان فضیل را خراجگزار پادشاهی پرتغال کرد و شیرازیها سالیانه مبلغ یک هزار لیره به وی پرداخت میکردند و پرچم امپراتوری پرتغال بر فراز کاخ حکومتی کیلوا برافراشته شد. انگلیس در قرن ۱۹ پرتغالیها را در مومباسا شکست داد و در نهایت انگلیسیها بهطور رسمی زنگبار را مستعمره خود ساختند. حدود صدسال پیش نیز به دلیل خشکسالیهای متمادی در منطقه چابهار بلوچستان عده از مردم روستاها به زنگبار کوچیدند که هماکنون نیز با اقوام و آشنایان خود در ارتباطند. اکثر آنها اهالی روستای یوسف زهی در بخش دشتیاری هستند.
زبان سواحِلی
زنگباریها به زبان سواحلی که شاخه ای از گروه زبانهای بانتو است صحبت میکنند. این زبان در شرق و تا حدودی مرکز آفریقا بکار برده میشود و یکی از بانفوذترین زبانهای آفریقایی است. به گفته اسکار یومان خود سواحیلیها به زبانشان شیرازی میگویند. به گفته وان دردکن امروزه مردم سواحیلی لقب شیرازی دارند و این نام سواحیلی را که اعراب رویشان گذاشتهاند به کار نمیبرند. در زبان سواحلی چند واژه از جمله اصطلاحات دریانوردی و لنجداری و مراسم زار با گویش بندری فارسی بسیار نزدیک و هممعنی هستند. چند واژه و معانیش در زبان سواحلی به این ترتیب است:[8]
- ناخدا
- کاکا، برادر
- دادا، خواهر
- رفیقی، رفیق
- میمی، من
- بندری، بندرگاه
- چرخانی، چرخ خیاطی
- سیفه، روغن کوسه
- منشوه، نوعی قایق
- چنگو، یک نوع ماهی خوشمزه برای برشتن
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ زنگبار موجود است. |
معنای زنگبار را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید. |
- مشارکت کنندگان ویکیپدیای انگلیسی. «Zanzibar».
- "Eastern Africa and the Indian Ocean to 1800: Reviewing Relations in Historical Perspective". The International Journal of African Historical Studies. Boston University African Studies Center. 2002.
- Sheriff، Abdul (۲۰۱۵). Zanzibar Stone town and architectural exploration. PO Box 3181, Zanzibar, Tanzania: Gallery Publications. صص. ۱۳.
- Abdul، Sheriff (۱۹۹۲). History & Conservation Of Zanzibar Stone Town. Ohio University Press. صص. ۸–۱۳.
- دانشنامه جهان اسلام. «تانزانیا».
- . نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا روزنامه همشهری مورخ17 خرداد1380
- نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا، روزنامه همشهری مورخ 17 خرداد 1380
- سمینار بینالمللی ایران و آفریقا ۱۳۸۱دانشگاه تربیت مدرس- یونسکو- جلد دوم مقاله ایرانیان بلوچ در جنگ ممباسا دکتر عجم چاپ ۱۳۸۳ دانشگاه تربیت مدرس.
- - 19-Mazrui, Ali M, 1995 Africa and Other Civilizations: Conquest and Counterconquest in "Africa in World politics, Francisco, Westview Press,
- - 20-African Islam and competitive Religion. Between Revivalism and Expansion" TWQ ۱۰ مارس ۱۹۹۸
- - www.bbc.co.uk/story of africa /5generic
- -East Africa Newspaper April 2-8-2001-focus on Mombasa
- دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)» ، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.
- العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)» ، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.
- العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(أمارة زنجار و سلاطین عمان)» ، چاپ سوم، سال انتشار ۱۹۷۷ میلادی.
- الهاشمی، عبدالمنعم، (مَوسُوعَة تاریخ اَلعَرَب) دارالبحار و مکتبة الهلال، عام ۲۰۰۶