اختلال وسواس فکری-عملی
اختلال وسواس فکری-عملی، یا اختلال وسواسی-جبری (OCD) یک اختلال روانی است که در آن فرد افکار خاصی (با نام وسواس فکری: Obsessions) را به طور مکرر تجربه میکند و یا نیاز به انجام مکرر اعمال خاصی (با نام وسواس عملی: Compulsions) را احساس می کند تا حدی که باعث پریشانی یا اختلال در عملکرد عمومی فرد میشود.[1][2][7]فرد جز برای مدت زمان کوتاهی، قادر به کنترل افکار و اعمال وسواسی نیست.[1] طبق ملاکهای DSM، اختلال وسواس به دو صورت فکری و عملی تعریف میشود.[8]وسواسهای عملی رایج شامل شستن دستها، شمارش اشیا و بررسی قفل شدن درب است.[1] این وسواسها تا حدی رخ میدهند که زندگی روزمره فرد تحت تأثیر منفی قرار میگیرد[1] به طوری که اغلب بیش از یک ساعت در روز طول صرف پرداختن به این وسواسها میشود.[2] بیشتر بیماران بزرگسال متوجه میشوند که این رفتارها منطقی نیستند.[1] این بیماری با اختلال تیک، اختلال اضطراب و افزایش خطر خودکشی همراه است.[2][3]
اختلال وسواس فکری-عملی | |
---|---|
شستن مکرر و بیش از حد دستها در برخی از افراد مبتلا به OCD اتفاق میافتد. | |
تخصص | روانپزشکی |
علامتها | احساس نیاز به بررسی مکرر موارد مختلف, انجام مکرر برخی از کارهای معمول, تکرار افکاری خاصی در ذهن [1] |
عوارض | اختلال تیک, اختلال اضطراب, خودکشی[2][3] |
دورهٔ آغاز | قبل از 35 سالگی[1][2] |
علت | نامعلوم[1] |
عامل خطر | کودکآزاری, فشار روانی[2] |
تشخیص پزشکی | بر اساس علائم[2] |
تشخیص افتراقی | اختلال اظطراب, اختلال افسردگی عمده, اختلال خوردن, اختلال شخصیت وسواسی جبری[2] |
درمان | رواندرمانی, بازدارنده بازجذب سروتونین, کلومیپرامین[4] [5] |
فراوانی | 2/3 درصد[6] |
علت بیماری ناشناخته است.[1] به نظر می رسد عوامل ژنتیکی مؤثر باشند چرا که هر دو دوقلوی همسان بیشتر از هر دو دوقلو غیرهمسان تحت تأثیر بیماری قرار میگیرند.[2] عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری یا سایر حوادث استرسزا است.[2] ابتلا به برخی موارد OCD به دنبال یک عفونت گزارش شدهاست.[2] تشخیص براساس علائم است و مستلزم رد سایر دلایل احتمالی دارویی یا پزشکی است.[2] برای ارزیابی شدت بیماری می توان از مقیاسهای درجهبندی مانند مقیاس وسواس اجباری ییل-براون (Y-BOCS) استفاده کرد.[9] سایر اختلالات با علائم مشابه شامل اختلالات اضطراب، افسردگی اساسی، اختلالات خوردن، اختلالات تیک و اختلال شخصیت وسواسی اجباری است.[2]
درمان ممکن است شامل رواندرمانی، مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT)، و داروهای ضدافسردگی، مانند بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI) یا کلومیپرامین باشد.[4][5] CBT برای درمان وسواس شامل افزایش مواجهه با ترس و وسواس است و درعین حال جلوگیری از رفتار اجباری که به طور معمول با وسواس همراه است، میباشد.[4] بر خلاف این درمان، درمان فراشناختی (MCT) رفتارهای تشریفاتی و آیینی بیمار در پاسخ به وسواس فکری را تشویق می کند تا رابطهی افکار شخص با رفتارهای آیینی را تغییر دهد.[10] در حالی که به نظر می رسد کلومیپرامین به خوبی SSRIها عمل میکند، اما عوارض جانبی بیشتری دارد و معمولا کلومیپرامین به عنوان یک درمان خط دوم تجویز میشود.[4] در موارد مقاوم به درمان، استفاده از آنتیسایکوتیکهای آتیپیک به همراه SSRI، ممکن است مفید باشد اما با افزایش خطر عوارض جانبی نیز همراه است.[5] بدون درمان، این بیماری اغلب دهه ها طول می کشد.[2]
طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 5-DSM، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیرهسازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر و اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین میباشد.[11]
ملاکهای تخصصی
A. وجود وسواسهای فکری یا عملی یا هر دو
وسواسهای فکری:
- افکار، تمایلات یا تصورات که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و اجباری و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند.
- فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی)، خنثی سازد.
وسواسهای عملی:[12]
وسواس شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم است و اجبار شامل رفتاری عودکنندهاست. ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز میکند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر میشود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس میشوند که معمولاً نشانههای آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات یا لجبازی با اطرافیان است.
فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم است، فعالیت دیگری انجام میدهد که اضطراب او را کاهش دهد که وسواس را تشدید میکند OCD اغلب با اختلال دو قطبی و اختلال افسردگی اساسی همزمان اتفاق میافتد. بین ۶۰–۸۰٪ از مبتلایان به اختلال وسواس فکری در طول زندگی خود یک دوره افسردگی اساسی را تجربه میکنند.[13] تحقیقات نشان میدهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند.
وسواس
وسواس عقده، هیجان یا تکانهای است عصبی (ایمپالس) که به شکلی متوالی برخلاف میل بیمار از شکل ناخودآگاه به صورت خودآگاه درآمده و باعث ایجاد پالسهای عصبی خاص میشود تا در او ناراحتی و اضطراب برانگیزد و در نتیجه فرد برای رهایی از آن فشار عصبی، اقدام به انجام عملی خاص کند. مثل شستشوی مکرّر دستها یا شمارش چندبارهٔ پول یا کلمات و حروف و غیره. در جواب چنین حملهای معمولاً شخص میکوشد از آن بگریزد و آن فکر خاص را از ذهن خود بیرون کند یا آن را با عمل و فکر دیگری جایگزین نماید و البته آگاهی دارد که این وسوسهها مزاحم ذهن او هستند و برخلاف تزریق افکار، از خارج تحمیل نمیشوند.[14]
اجبار
عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیرمنطقی مانند شستن مکرر، دعای مداوم و غیره است.[15]
دلایل ابتلا به وسواس
عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری یا رویداد دیگری است که باعث ایجاد استرس می شود. ثبت شدهاست که برخی موارد به دنبال عفونت رخ دادهاست.[2] تشخیص براساس علائم است و مستلزم رد سایر دلایل مربوط به دارو یا پزشکی است.[2] برای ارزیابی شدت میتوان از مقیاسهای رتبهبندی مانند مقیاس وسواس اجباری Yale-Brown (Y-BOCS) استفاده کرد. [9] سایر اختلالات با علائم مشابه شامل اختلال اضطراب، اختلال افسردگی اساسی، اختلالات خوردن، اختلالات تیک و اختلال شخصیت وسواسی-اجباری است.[2] هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواس جبری(OCD) کاملاً شناختهشده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد:[16]
- تغییرات جسمی و بدنی
- محیط
- کمبود سروتونین
- سابقه خانوادگی
- زندگی پر از استرس
تأثیرات وسواس (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا
- اتلاف وقت
- عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواسپرتی
- بازماندن از کارهای اصلی (از جمله تحصیل علم، مطالعه و درس خواندن و بهدنبال آن افت تحصیلی)
- خستگی ذهن و بیحوصله شدن فرد برای فکر کردن درمورد موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی
- مشکل در برقراری ارتباط و کاهش کیفیت زندگی.[16]
تشخیصهای افتراقی
OCD اکثراً با اختلال شخصیت وسواسی-اجباری (OCPD) اشتباه گرفته میشود. OCD اگودیستونیک است، به این معنی که این اختلال با خودپنداره فرد مبتلا سازگار نیست.[17][18] از آنجا که اختلالات اگودیستونیک مغایر با خودپنداره فرد است، باعث ایجاد پریشانی زیادی میشود. از طرف دیگر، OCPD اگوسینتونیک است یعنی فرد از اینکه رفتارهای وی ناسازگارانه هستند آگاهی ندارد و احساس نارضایتی نیز نمیکند.
== مکانیسمهای دفاعی ایجاد کننده وسواس ==[19] تشکل واکنشی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیلتراشی مهمترین دفاعهای روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند.[20]
همهگیری
- مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسیِ جبری مبتلا شوند. اما ابتلاء به این اختلال در مردان عمدتاً در سنین پایینتری نسبت به زنان روی میدهد.[21]
- احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است.
- وراثت عاملی برای وقوع وسواس است؛ بهطوریکه اگر کسی در خانواده دارای پدر و مادر وسواسی باشد، احتمال اینکه فرزند نیز به وسواس مبتلا بشود، وجود دارد.
درمان وسواس
اکثر افرادی که مبتلا به اختلال وسواس جبری میشوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را بهطور خفیف تجربه میکنند و میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه بهطور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواس اجباری ازجمله درمان وسواس فکری شامل سه مرحلهٔ رواندرمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواس اجباری شامل رویارویی و جلوگیری از پاسخ (ERP) است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، متخصص به فرد بیمار مبتلا به وسواس کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از رویارویی با شرایط استرسزایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را از بین میبرد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر میشود و هرچهقدر که زمان میگذرد و او بیشتر به انجام آن کار احساس نیاز میکند، او همچنان در مقابل میل وسواسی ایستادگی میکند تا مرحلهای که دیگر هیچ اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند. دیده شده درمان شناختی رفتاری در طولانی مدت اثر ماندگاری داشتهاست.[22]
درمان دارویی برای اختلال وسواس اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواس اجباری از گروهی از داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها) مینامیم استفاده میشود. این داروها مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش میدهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود یا مقدار ترشح شده توسط عصبهای پیش سیناپس جذب و نابود میشود. این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این بازجذب در محل سیناپسها اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپسها منتقل میکند. از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپسها را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل میکند انجام میدهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است.
از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه SSRIها جای میگیرند، میتوان به فلوکستین (Fluoxetine)، سرترالین (Sertraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و ریسپریدون (Risperidone) استفاده میشود.
این گروه از داروها معمولاً اثر خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری دارند و اثرات جانبی کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
افراد مشهور مبتلا به OCD[23]
جستارهای وابسته
- اختلال شخصیت وسواسی جبری
- استرس
- اضطراب
- اختلال اضطراب
- اختلال کمتوجهی - بیشفعالی
- نجس
- خشونت خانگی
- اختلال بد شکلی بدن
- اختلال احتکار
- اختلال موکنی
- اختلال پوست کنی
منابع
- The National Institute of Mental Health (NIMH) (January 2016). "What is Obsessive-Compulsive Disorder (OCD)?". U.S. National Institutes of Health (NIH). Archived from the original on 23 July 2016. Retrieved 24 July 2016.
- Diagnostic and statistical manual of mental disorders : DSM-5 (5 ed.). Washington: American Psychiatric Publishing. 2013. pp. 237–242. ISBN 978-0-89042-555-8.
- Angelakis, I; Gooding, P; Tarrier, N; Panagioti, M (25 March 2015). "Suicidality in obsessive compulsive disorder (OCD): A systematic review and meta-analysis". Clinical Psychology Review. Oxford, England: Pergamon Press. 39: 1–15. doi:10.1016/j.cpr.2015.03.002. PMID 25875222.
- Grant JE (14 August 2014). "Clinical practice: Obsessive-compulsive disorder". The New England Journal of Medicine. 371 (7): 646–53. doi:10.1056/NEJMcp1402176. PMID 25119610.
- Veale, D; Miles, S; Smallcombe, N; Ghezai, H; Goldacre, B; Hodsoll, J (29 November 2014). "Atypical antipsychotic augmentation in SSRI treatment refractory obsessive-compulsive disorder: a systematic review and meta-analysis". BMC Psychiatry. 14: 317. doi:10.1186/s12888-014-0317-5. PMC 4262998. PMID 25432131.
- Goodman, WK; Grice, DE; Lapidus, KA; Coffey, BJ (September 2014). "Obsessive-compulsive disorder". The Psychiatric Clinics of North America. 37 (3): 257–67. doi:10.1016/j.psc.2014.06.004. PMID 25150561.
- World Health Organisation (ICD-10 Version:2010)، بازدید سپتامبر ۲۰۱۲.
- «وسواس چیست ؟». سایت رسمی محمد جانبلاغی. ۲۰۱۷-۰۷-۲۱. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۰۴.
- Fenske JN, Schwenk TL (August 2009). "Obsessive compulsive disorder: diagnosis and management". American Family Physician. 80 (3): 239–45. PMID 19621834. Archived from the original on 12 May 2014.
- Wells, Adrian. (2011) [2009]. Metacognitive therapy for anxiety and depression (Pbk. ed.). New York, NY: Guilford Press. ISBN 978-1-60918-496-4. OCLC 699763619.
- انجمن روان پزشکی آمریکا. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 5-DSM. ترجمهٔ فرزین رضایی، علی فخرایی، آتوسا فرمند، علی نیلوفری، ژانت هاشمی آذر، فرهاد شاملو. تهران: ارجمند. ص. ۲۵۳. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۰۰-۳۸۷-۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی- ویرایش پنجم، انجمن روان پزشکی آمریکا، ترجمه دکتر فرزین رضاعی و همکاران، انتشارات ارجمند، سال 1393
- Hodo, David W. (2003-11-05). "Psychiatry". JAMA. 290 (17): 2333. doi:10.1001/jama.290.17.2333. ISSN 0098-7484.
- کاپلان، ص ۳۱
- کاپلان، ص ۲۶
- «بیماری وسواس و درمان آن». راستینه.
- Aardema, Frederick; o'Connor, Kieron (2007). "The menace within: obsessions and the self". Journal of Cognitive Psychotherapy. 21 (3): 182–197. doi:10.1891/088983907781494573.
- Aardema, Frederick; o'Connor, Kieron (2003). "Seeing white bears that are not there: Inference processes in obsessions". Journal of Cognitive Psychotherapy. 17: 23–37. doi:10.1891/jcop.17.1.23.58270.
- Hodo, David W. (2003-11-05). "Psychiatry". JAMA. 290 (17): 2333. doi:10.1001/jama.290.17.2333. ISSN 0098-7484.
- کاپلان، ص ۸۲
- Free self-help for those with obsessive-compulsive disorder, better known as OCD
- فتی, لادن (1997-09-10). "کاربرد شناخت – رفتار درمانی در درمان بیماران مبتلا به وسواس فکری – عملی مقاوم به درمان (گزارش موردی)". مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. 3 (1): 52–60.
- Inspire Malibu. «Famous People with Obsessive Compulsive Disorder (OCD)».
- «Famous People with OCD | OCD-UK» (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۶-۰۱.
هارولد کاپلان و بنیامین سادوک (پائیز ۱۳۷۷)، چکیدهٔ روانپزشکی بالینی، به کوشش نصرتالله پورافکاری.، تهران: آزاده، شابک [[ویژه:منابع کتاب/964
-90053-2-3|۹۶۴
-۹۰۰۵۳-۲-۳]] مقدار |شابک=
را بررسی کنید: length (کمک) کاراکتر line feed character در |شابک=
در موقعیت 4 (کمک)
کارل هافمن، مارک ورنوری، جودیت ورنوری (۱۳۸۱)، روانشناسی عمومی (از نظریه تا کاربرد)، ۲، ترجمهٔ مهران منصوری و همکاران، ارسباران، شابک [[ویژه:منابع کتاب/964
-6389-01-5|۹۶۴
-۶۳۸۹-۰۱-۵]] مقدار |شابک=
را بررسی کنید: length (کمک) کاراکتر line feed character در |شابک=
در موقعیت 4 (کمک)
پیوند به بیرون
- آزمون ییل براون آنلاین به زبان انگلیسی