آنتونی گیدنز
آنتونی گیدِنز (به انگلیسی: Anthony Giddens) (متولد ۱۸ ژانویه ۱۹۳۸) از مشهورترین جامعهشناسان بریتانیایی است.
آنتونی گیدنز | |
---|---|
زادهٔ | ۱۸ ژانویهٔ ۱۹۳۸ (۸۳ سال) لندن، انگلستان |
محل زندگی | انگلستان |
ملیت | بریتانیاییها |
محل تحصیل | دانشگاه هال (BA) مدرسه اقتصاد لندن (MA) دانشگاه کمبریج (PhD) |
شناختهشده برای | ساختاربندی The Third Way Risk society |
پیشینه علمی | |
رشته(های) فعالیت | جامعهشناسی |
محل کار | University of Leicester دانشگاه کمبریج مدرسه اقتصاد لندن |
تأثیر گرفته از | ماکس وبر • کارل مارکس • امیل دورکیم • آلفرد شوتس • رابرت مرتون • اروینگ گافمن • تالکوت پارسونز • کلود لوی-استروس • نوربرت الیاس • یورگن هابرماس • میشل فوکو • کورنلیوس کاستوریادیس • زیگموند فروید • نوآم چامسکی • ویلهلم دیلتای • اولریش بک • نوربرت الیاس |
تأثیر گذار بر | مارگارت آرچر • Barley • زیگمونت باومن |
گیدنز در محافل علمی و آکادمیک و برای اهل جامعهشناسی بیش از همه به دلیل نظریه ساختاربندی و نگاه کلنگرانه به جامعههای مدرن شناخته میشود. بهدرستی او را به عنوان برجستهترین و شناختهشدهترین کسی از میان زندهها میشناسند که به علم جامعهشناسی چیزهایی افزودهاست. منتشرات او که دستکم به ۳۴ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله میرسد، به عنوان کتابهای درسی در دانشگاهها و دانشکدههای سرتاسر جهان آموزش داده میشوند. این شاید به خاطر لحن و ادبیات ساده و همهفهم گیدنز است که بنا دارد پیچیدهترین مفاهیم را به سادهترین شکل بیان کند. او به همینخاطر عنوان بهترین سخنران یا بهترین استاد دانشگاه سال را هم در سابقهاش دارد.
این نظریهپرداز مطرح و مؤثر در جامعه امروز بریتانیا، در ادمونتون لندن به دنیا آمد؛ در خانوادهای پایینتر از یک خانواده طبقهٔ متوسط. او پسر یک کارمند اداره حملونقل عمومی لندن بود. گیدنز اولین فرد خانوادهاش بود که به دانشگاه راه پیدا کرد. او نخستین مدرک دانشگاهیاش را از دانشگاه هال، مدرک کارشناسیارشدش را از مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن (LSE) و دکترایش را از کمبریج گرفتهاست.
گیدنز از بنیانگذاران انتشارات پولیتی (یکی از عمدهترین انتشارات در زمینه علوماجتماعی) در سال ۱۹۸۵ بوده است. او در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ ریاست LSE را بر عهده داشت و عضو شورای مشورتی بنیاد تحقیقات خط مشی عمومی بریتانیا بودهاست. او همچنین در دوره نخستوزیری تونی بلر، مشاور وی بوده و از قرار معلوم همچنان هم مشاور نخستوزیری بریتانیا است. به باور خیلی از تحلیلگران، نظریه راه سوم گیدنز بوده که جهتگیری سیاسی و اقتصادی تونی بلر و همچنین بیل کلینتون را رقم زدهاست. او در این نظریه، در پی جُستن راهی میانه بین اندیشههای اقتصادی چپ و راست است؛ راهی که شاید به نظر دستنیافتنی برسد اما راهگشای سیاستهای معاصر دو تا از مؤثرترین دولتهای معاصر جهان بودهاست.
آنتونی گیدنز فعالیتهای دیگری هم داشته که چهره او را به یک آکادمیسین علوماجتماعی فعال و کنشگر در عرصههای اجتماعی و سیاسی تبدیل کردهاست؛ برخلاف خیلی از همکاران معاصر یا فقید خود در عرصه مطالعات اجتماعی. گیدنز یک چهره مطرح و صاحبصدا در سیاست بریتانیاست. او با حضورش در رسانههای دیداری و شنیداری و همچنین با مقالههایی که عمدتاً در New Statesman نوشته، همواره به عنوان حامی جناح چپ میانه حزب کارگر بریتانیا شناخته شدهاست. در سال ۲۰۰۴ به گیدنز مقام اشرافی مادامالعمر بارون داده شد و از آن پس بارون گیدنز از جانب حزب کارگر در مجلس لردهای (اعیان) بریتانیا نشستهاست.
آنتونی گیدنز پیشاهنگ جامعهشناسی بومی بریتانیا و آرزومند قالب بندی دوباره نظریه اجتماعی و بازسنجی درک ما از مدرنیتهاست. با ۳۴ کتاب به ۲۹ زبان و ۲۰۰ مقاله ازنظر مرجع به آثار، نفر پنجم است. تقریباً همه معاصران را نقد کرده و در علوم اجتماعی خرد و کلان زبانزد عام و خاص است. صاحب نظر در انسانشناسی، امور اقتصادی، سیاسی، تاریخ، فلسفی، باستانشناسی، روانشناسی و… است.
جامعهشناسی |
---|
نمای کلی |
|
روشهای پژوهش اجتماعی |
|
|
|
جامعه شناسان |
|
فهرست |
|
ادوار زندگی آکادمیک گیدنز
- نخست، تلاش برای بازخوانی تئوریک و متدولوژیک تئوریهای جامعهشناسی و نقد تفاسیر موجود کلاسیک(کاپیتالیسم و تئوری اجتماعی مدرن۱۹۷۱-قواعد جدید روش جامعه شناسانه۱۹۷۶)
- دوم، تدوین تئوری ساختاربندی و تحلیل رابطه عامل و ساختار در جامعه که به هیچیک برتری نمیدهد (مشکلات اصلی تئوری اجتماعی ۱۹۷۹ و نهاد اجتماعی ۱۹۸۴)که باعث شهرت جهانی اش شد.
- سوم، مدرنیته، جهانیسازی و سیاست و به ویژه تأثیر مدرنیته بر زندگی فردی و اجتماعی.
او از طریق نقد پست مدرنیته و طرح بحث راه سوم آرمان شهر واقعیت گرا در امور سیاسی به این مرحله وارد شدهاست.(نتایج مدرنیته ۱۹۹۰، مدرنیته و خود هویتی ۱۹۹۱، تغییر شکل امور محرمانه ۱۹۹۲، ورای چپ و راست۱۹۹۴، راه سوم: نوسازی دموکراسی اجتماعی ۱۹۹۸)[1] او در نقد عقاید وبر، مارکس و دورکیم که در راستای تلاشش برای بازتدوین تئوری اجتماعی مدرن صورت میگیرد، معتقد است که آنها مانند هم تنها به دنبال کردن رابطه کاپیتالیسم و زندگی اجتماعی پرداختهاند. از آنجا که او منتقد تحول گرایی و ماتریالیسم تاریخی است میکوشد بر نقش ساختارهای اجتماعی قدرت، مدرنیته و نهادها در شکلدهی به تحولات امروزی تأکید کند. او معتقد است که جامعهشناسی به عنوان مطالعه نهادهای اجتماعی ایجادکننده تغییر و تحول صنعتی دو سه سده اخیر تعریف میشود. گیدنز بر فرد و انگیزههایش و کنش قابل تفسیر او در برابر ساختارها تأکید دارد. او از ساختار دوگانه یا دوگانگی ساختار اجتماعی در تعیین واقعیت اجتماعی سخن میگوید یعنی انسان نیز دارای اختیار و آزادی عمل است.
اطلاعات، دولت-ملت و نظارت
آنتونی گیدنز در نظریهپردازیهای خود به پدیده دولت-ملت توجه خاصی نشان میدهد. او معتقد است که زندگی حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز بدون دولت-ملت معنا ندارد. دولت ملت سیاستهای مالی و راهبردهای آموزشی و قوانین امروزی و بسیاری از تحولات را ایجاد کردهاست. دولت ملتها بیش از دوسده عمر ندارند و همه دولت ملتها دچار تناقض و معارضهاند و توسط اقلیتهای قومی و نژادی تهدید میشوند. سه جنبه دولت ملت قابل توجه ویژهاست:
- نخست: دولت-ملتها واحدهای اصلی تشکیل دهنده دنیای امروزند
- دوم:اکثریت آنها درشرایط جنگ به وجود آمده و همه آنها از طریق آمادگی دفاعی به هستی خود ادامه میدهند
- سوم: جنگ/ دفاع مدرن به صورت قاطعانه تر با درگیری سطوح گستردهتری از جامعه در جنگ ملازمه دارد.
گیدنز این امر را در الزام جامعه شناسان به توجه هرچه بیشتر به نقش دولت مدرن در شکلدهی به دنیای امروز مهم دانسته و خطرات افزایش نظارتهای دولتی را برمیشمارد. گیدنز همچنین درانتقاد از معتقدین به جامعه اطلاعاتی میگوید:جوامع مدرن از آغاز تشکیلشان جامعه اطلاعاتی بودهاند. تنها تفاوت این است که ما امروز در عصر مدرنیته عالی (متعالی) به سرمی بریم و تزهای نیروی محرکه سرمایهداری مارکس، صنعتگرایی دورکیم وخردگرایی وبر نمیتوانند به لحاظ نظری شرایط امروزی ما را توضیح دهند. گیدنز نظارت و خشونت، جنگ و دولت – ملت را کلید توسعه دنیای معاصر میداند. اطلاعات درمرکز همه این توسعه هاست. از نظر گیدنز سازمان و مراقبت دوقلوهای به هم چسبیدهای هستند که تحولات امروز مارا بهتر شرح میدهند. گسترش فوقالعاده سازمانهای اجتماعی نوین به اتکای اطلاعات که تحول در سیستم بهداشت، فروشگاهها، تنوع غذایی، میوههای چهارفصل، پوشاک و… حمل ونقل، آب و برق و برنامهریزی درسراسر زندگی، آموزش و پروش و سازمانهای دولتی و غیردولتی بسیاری را در پی داشتهاست همراه با تلاشهای وسیع در کسب آمادگی دفاعی که کشتار جمعی سیستماتیک محصول آن است، وضعیت کنونی را به وجود آوردهاند. از نظر گیدنز استقرار و حفظ دموکراسی و حقوق شهروندی و حفظ امنیت شهروندان نیازمند گردآوری اطلاعات کامل از آنان است. برقراری حقوق اجتماعی؛ حق رأی، گذرنامه، پوششهای بهداشتی و آموزش و پرورش و… بدون کسب اطلاعات میسر نیست. در عین حال تأمین این حقوق با گردآوری بدون حد و مرز اطلاعات از شهروندان توسط دولت و سپس گردانندگان سپهر اقتصادی همراه است. در اینجا میتوان با اشاره به کار فرانک وبستر و تفکیکی که او میان تفرد افراد و فردیت افراد قائل میشود دل مشغولی گیدنز را توضیح داد. تفرد به وضعیتی برمی گردد که در آن افراد از یکدیگر تمیز داده میشوند. شناسایی افراد از طریق پیشینه فردی، نام، تاریخ تولد، محل سکونت، سوابق شغلی، مدارک تحصیلی و… فردیت به آزادیهای فردی، حقوق شهروندی و اختیار انسان در تعیین سرنوشت و سبک زندگی خود و برخورداری از حقوق و امتیازات اجتماعی سیاسی و فرهنگی و… مربوط است. پارادوکس این است که هرچه دربارهٔ افراد بیشتربدانیم آزادی آنها بیشتر در معرض تهدید است. این اطلاعات میتواند توسط دولتیها و کسانی که قدرت دارند مورد سوء استفاده قرار گیرد. کارتهای اعتباری و بیمه دارای اطلاعات ذیقیمت هستند. دولت، پلیس و تولیدکنندگان کالاها به این اطلاعات نیاز شدید دارند و در عین حال میتوانند از طریق کسب این اطلاعات آزادیهای فردی (حق حفظ حریم شخصی) او را به خطر بیندازند.[2]
پانویس
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به آنتونی گیدنز در ویکیگفتاورد موجود است. |
- http://en.wikipedia.org/wiki/Anthony_Giddens
- وبستر ۱۳۸۳
منابع
- هفتهنامه شهروند امروز، هادی نیلی
- وبستر، فرانک، نظریههای جامعه اطلاعاتی. ترجمه اسماعیل قدیمی (تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۳چ۲).