پیر بوردیو
پیر بوردیو (به فرانسوی: Pierre Bourdieu) (زاده ۱ اوت ۱۹۳۰ – درگذشته ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲)، جامعهشناس و مردمشناس سرشناس فرانسوی بود که عمدتاً به مسائلی نظیر دینامیک قدرت و انواع شیوههای انتقال قدرت در جامعه در درون و بین نسلهای مختلف میپرداخت. او بر خلاف سنت ایدئالیست اروپای غربی روی واقعیت جسمانی زندگی اجتماعی و نقش عمل در دینامیکهای جامعه تأکید داشت. او تحت تأثیر گرامشی، هایدگر، مرلوپونتی، ویتگنشتاین، هوسرل، مارکس، وبر، دورکیم، کلود لوی-استروس و پانوفسکی نظریهٔ شکلهای فرهنگی، اجتماعی و سمبلیک سرمایهداری را در برابر شکلهای اقتصادی سرمایهداری مطرح کرد.
پیر بوردیو | |
---|---|
زادهٔ | ۱ اوت ۱۹۳۰ دنگین، فرانسه |
درگذشت | ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۲ (۷۱ سال) پاریس، فرانسه |
محل تحصیل | مدرسه عالی نرمال، دانشگاه پاریس[1] |
دوره | فلسفهٔ قرن بیستم |
حیطه | فلسفه غرب |
مکتب | ساختارگرایی • Genetic structuralism[2] • نظریه انتقادی[3] |
محل کار | École pratique des hautes études (پیش از ۱۹۷۵) • مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی (پس از ۱۹۷۵) • کلژ دو فرانس |
علایق اصلی | جامعهشناسی • قدرت |
ایدههای چشمگیر | سرمایه فرهنگی • "Field" • عادتواره • دوکسا • Social Illusion • بازتابندگی • سرمایه اجتماعی • Symbolic capital • Symbolic violence • نظریه کردار |
تأثیرگرفته از
| |
تأثیرگذار بر
|
جامعهشناسی |
---|
نمای کلی |
|
روشهای پژوهش اجتماعی |
|
|
|
جامعه شناسان |
|
فهرست |
|
کتاب معروف بوردیو به نام: «تمایز: نقد جامعه شناختی قضاوت دربارهٔ سلایق» توسط انجمن بینالمللی جامعهشناسی به عنوان ششمین کتاب جامعهشناسی تأثیرگذار قرن ۲۰ شناخته شد. در این کتاب بوردیو به بحث در این باره میپردازد که قضاوت در مورد سلایق به جایگاه اجتماعی افراد بستگی دارد و خود عملیست برای مشخص کردن جایگاه اجتماعی افراد. او در این کتاب از ترکیبی از تئوری جامعهشناسی، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها استفاده میکند تا بر دشواری فهم سوژه از طریق روشهای ابژکتیو فائق آید.
تأثیرات
بوردیو تحت تأثیر افراد بسیاری بود: او از ماکس وبر مفهوم تسلط و سیستمهای سمبلیک را به ارث برد و نظریهٔ نظمهای جامعهشناسی او را از جامعهشناسی دین به نظریهٔ «میدان» انتقال داد.
او تحت تأثیر کارل مارکس جامعه را به عنوان مجموعی از روابط اجتماعی مستقل از آگاهی و میل فراد تعریف کرد. او تحت تأثیر دورکیم، مایکل ماوس و کلود لوی اشتراوس دیدگاهی ساختارگرا دربارهٔ تمایل ساختارهای اجتماعی به بازتولید خودشان را پرورش داد. با این حال بوردیو با تأکید بر نقش عاملان اجتماعی در نظمهای سمبلیک از دورکیم فاصله میگیرد. موریس مرلوپونتی و پدیدارشناسی ادموند هوسرل تأثیری اساسی روی فرمولبندی بوردیو دربارهٔ بدن و صورت بندی «عمل» داشتند.
زندگینامه
بوردیو در اول اوت ۱۹۳۰ در دنگین (Denguin) که شهرک کوچکی در منطقهٔ بیآرن از بخش باسه-پیرنه در جنوب شرقی فرانسه است، متولد شد. پدر او یک کارمند دولتی بود و محل زندگی آنها ناحیهای روستایی و نزدیک به دهات بود.[4]
بوردیو در دههٔ ۱۹۵۰ (میلادی) در اکول نرمال سوپریور در پاریس تحصیل میکرد. بنا به گفتهٔ خودش با اینکه با درجهٔ عالی در رشتهٔ فلسفه فارغالتحصیل شد، برای اعتراض به ماهیت خشک، بیروح و اقتدار طلبانهٔ آموزشهایی که ارائه میشد از نوشتن رساله امتناع کرد. وی در ۱۹۵۶ به خدمت نظام فراخوانده شد و دو سال در الجزایر در خدمت ارتش فرانسه بود. در سال ۱۹۸۵ کتاب جامعهشناسی الجزایر را به چاپ رساند و تا دو سال بعد در دانشگاه الجزایر به تدریس پرداخت.[5]
او پس از بازگشت به فرانسه در سمینارهای کلود لوی استروس شرکت میجست و به عنوان دستیار با ریمون آرون همکاری میکرد. در سال ۱۹۶۸ مرکز جامعهشناسی اروپایی را تأسیس کرد و تا پایان عمر مدیریت آن را بر عهده داشت. در سال ۱۹۸۱ و در پی بازنشستگی ریمون آرون، کرسی او در کولژ دو فرانس به بوردیو اعطا شد.[6] در سال ۱۹۷۵ بوردیو یک گروه تحقیقاتی در مرکز جامعهشناسی اروپایی تأسیس کرد که نشریهٔ «تحقیق روی علوم اجتماعی» را چاپ میکرد. در این گروه او به دنبال این بود که قوانین پذیرفته شدهٔ تولیدات جامعهشناسی را دگرگون کند و در عین حال شالودههای علمی جامعهشناسی را تقویت کند. بوردیو در سن ۷۱ سالگی از سرطان درگذشت.
سیاست
در طول دههٔ ۹۰ میلادی بوردیو به یکی چهرههای روشنفکر معروف در فضای سیاسی فرانسه تبدیل شد. او منتقد سارتر به خاطر اتخاذ یک نقش روشنفکرانه، فرصت طلب و بی مسئولیت در سیاست بود. از نظر او جامعهشناسی یک تفریح روشنفکرانه نیست بلکه قواعد جدی یک علم بر آن حاکم است. تناقضی بین نوشتههای اولیهٔ بوردیو که در آنها علیه بهکارگیری جامعهشناسی در فعالیتهای سیاسی سخن میگوید و نوشتههای بعدی او وجود دارد که در آنها به نقش روشنفکر در سیاست تأکید میکند. بوردیو به شدت نگران جهانیسازی و افرادی بود که از آن ضرر میبینند. او سخن رانیهای زیادی علیه نئولیبرالیسم که در آن زمان در مرکز بحثهای سیاسی روز بود انجام داد.
مفاهیم
وی خالق مفاهیمی همچون، میدان، سرمایهٔ فرهنگی و عادتواره /ریختار [معادل دیگر حسن چاوشیان] (Habitus) میباشد.
«ریختار [عادت واره] همان جبر و ضرورتی است که درونی شده و تبدیل به قریحه ای گشته که کردوکارهای معنادار و تلقیهای معنا بخش ایجاد میکند. ریختار طبع و قریحه ای عام و انتقال پذیر است که به صورتی سیستماتیک و همه شمول_ فراتر از حد و مرزهای چیزهایی که مستقیماً آموخته شدهاند_ همان ضرورتی را به کار میبندد که در بطنِ شرایط یادگیریِ اولیه نهفتهاست. ... ریختار نه فقط ساختاری ساخت دهنده است که کرد و کارها و درک و تلقیِ کرد و کارها را سازماندهی میکند، بلکه ساختاری ساخت یافته نیز هست … به عبارتی دیگر، با همهٔ چیزهایی تعریف میشود که آن را از چیزی که نیست و خصوصاً از همهٔ چیزهایی که با آنها در تضاد است، جدا و متمایز میکند»[7]
اگر ریختار را «مجموعه ای از روابطِ جا افتاده در کنش گران اجتماعی» بدانیم، به دنبال آن، میتوان میدان را نیز «مجموعه ای از روابط بین موقعیتهای مختلف، در فضای اجتماعی» دانست. در واقع «موقعیت همان نقطه ای است که منش [یا همان ریختار] را به میدان متصل میکند و به تعریف میدان از این منظر میپردازد.»[8]
پس آنچه کنش گر، یا به بیانی دقیق تر، ریختارِ کنش گر را به میدان مرتبط میسازد مجموعه ای از روابط است که میتوان آنها را با تأثی از ادبیات کلاسیک بازار خواند. یعنی مجموعه ای از روابط بین کنش گران که منجر به مبادلهٔ نمادین میشود، و حاصلِ این مبادلهٔ نمادین در سطح نهایی چیزی نیست جز قدرت. «جوامع سنتی با مبادلهٔ بی واسطهٔ هدایا شناخته میشوند و جوامع مدرن بر حسب مبادلههایی که به واسطهٔ بازار صورت میپذیرد. ... بازارها با این که با میدانها یکسان نیستند، چهارچوب اسکلت میدانها را تشکیل میدهند.»[9]
آثار
بوردیو جامعهشناسی سنتی را با نظریهٔ خود درآمیخت و همواره در پی ارتباط مفاهیم نظریهشناختی خود با تحقیق تجربی بود. وی آثار خود را که حوزهٔ گستردهای از علوم، از فلسفه و نظریهٔ ادبی تا جامعهشناسی و انسانشناسی را در بر میگرفت، «تئوری عمل» میخواند.
- تمایز، کتابی که در آن بوردیو کوشیدهاست احکام زیباشناسی را با موقعیتهای موجود در فضای اجتماعی مرتبط سازد و از مهمترین آثار او بهشمار میآید.
- سلطهٔ مذکر
- الجزایر
؛ مقالات:
- خانهٔ قبایلی یا جهان واژگون
- تجرد و موقعیت روستایی
- آثار (ترجمهشده به فارسی)
دربارهٔ دولت؛ ترجمه سروش قرائی؛ انتشارات مولی؛ چاپ اول ۱۳۹۷.
- عکاسی: هنر میانمایه، کیهان ولینژاد (مترجم)، تهران: نشر دیگر، ۱۳۸۶
- نظریه کنش، دلایل عملی و انتخاب عقلانی، سیدمرتضی مردیها، نقش و نگار، ۱۳۸۱
- درسی دربارهٔ درس، ناصر فکوهی، تهران: نشر نی، چاپ اول ۱۳۸۸
- درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم، ناصر فکوهی، انتشارات آشیان
- واژگان بوردیو، مرتضی کتبی، نشر نی
- تمایز (مترجم): حسن چاوشیان، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۹۰
- مفاهیم کلیدی پیر بوردیو: محمدمهدی لبیبی، نشر افکار، چاپ دوم، ۱۳۹۳
- «جامعهشناسی یک ورزش رزمی است» (فیلمی در مورد زندگی بوردیو) اثر پیر کارل - (این فیلم به فارسی زیرنویس شدهاست)
- انسان دانشگاهی، حسن چاوشیان، نشر پارسه چاپ اول ۱۳۹۶
- بوردیو برای معماران، پیر بوردیو و هلنا وبستر، ترجمه احسان حنیف، نشر فکر نو چاپ اول ۱۳۹۶.
پانویس
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پیر بوردیو در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ پیر بوردیو موجود است. |
- At the time, the ENS was part of the University of Paris according to the decree of 10 November 1903.
- Patrick Baert and Filipe Carreira da Silva, Social Theory in the Twentieth Century and Beyond, Polity, 2010, p. 34.
- Piet Strydom, Contemporary Critical Theory and Methodology, Routledge, 2011, p. 179.
- جنکینز، ۳۸–۳۹
- جنکینز، ۳۹–۴۰
- جنکینز، ۴۱–۴۲
- بوردیو، پیر (۱۳۹۰). تمایز. ترجمهٔ حسن چاوشیان. تهران: ثالث. صص. ۲۳۸–۲۳۹.
- پرستش، شهرام (۱۳۹۰). روایت نابودی ناب. تهران: ثالث. صص. ۷۰–۷۱.
- لش، اسکات (۱۳۸۸). جامعهشناسی پست مدرنیسم. تهران: مرکز. صص. ۳۴۲.
منابع
- جنکینز، ریچارد (Richard Jenkins)، «پیر بوردیو»، ترجمهٔ لیلا جوافشانی و حسن چاوشیان، چاپ اول، ۱۳۸۵، نشر نی
- «آثار و اندیشه پیر بوردیو بررسی میشود». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۲۵ فوریه ۲۰۰۸. پیوند خارجی در
|اثر=
وجود دارد (کمک) - برومبرژه، کریستین (۵ اسفند ۱۳۸۶)، «پیر بوردیوی مردمشناس»، شب بوردیو، ص. ۳